بحث “کدوم قسمت از Star Trek: The Original Series اول اومده؟” یک موضوع پیچیده ایه. «تله انسان» (The Man Trap) قسمت افتتاحیه سریال بود که در تاریخ 8 سپتامبر 1966 در آمریکا پخش شد. اما «جایی که هیچ انسانی قبلا نرفته» (Where No Man Has Gone Before) اولین قسمتی بود که واقعا برای فصل 1 تولید شده بود. قبل از اون، «قفس» (The Cage) به عنوان قسمت آزمایشی اولیه Star Trek پخش شد.
با این حال، واقعا «تله انسان» (The Man Trap) از لحاظ فنی اول بود و این افتخار رو به دست آورد که اولین طعم جهانی از یک IP باشه که از اون زمان تا الان قوی تر و قوی تر شده. Star Trek تلویزیون، فیلم ها، کتاب ها و کمیک ها رو تحت سلطه خودش درآورده و به یکی از نقاط عطف فرهنگی واقعی جامعه غرب تبدیل شده، که از مرزهای جغرافیایی و نسلی فراتر رفته.
پس با تمام این موفقیت ها، این سوال مطرح می شود که چرا قسمت اول Star Trek ضعیف بود و توصیف کردن اولین قسمت Star Trek به عنوان «متوسط»، ممکنه سخاوت مندانه تلقی بشه.
باید در مورد «تله انسان» (The Man Trap) صحبت کنیم؛ چرا قسمت اول Star Trek ضعیف بود؟
تصویری از مک کوی و نانسی در اپیزود «تله انسان» را مشاهده می کنید که نمایی از روابط پیچیده شخصیت ها را در اولین قسمت Star Trek Original Series نشان می دهد.
این تصویر به خوبی فضای مرموز و هیجان انگیز این قسمت اولیه را بازتاب می دهد.
Star Trek: The Original Series، دکتر بونز و نانسی در «تله انسان»
با یک نگاه، واضحه که چرا NBC «تله انسان» (The Man Trap) رو به عنوان قسمتی انتخاب کرد که آمریکا رو با Star Trek آشنا کنه. شاید همین انتخاب دلیلی باشد که بعدها این سوال مطرح شد که چرا قسمت اول Star Trek ضعیف بود. کاپیتان کرک تیمی رو به یک سیاره بیگانه منتقل می کنه، با یک تهدید فرازمینی که داره اعضای خدمه اش رو از بین می بره روبرو می شه، و اونا در نهایت راهی برای از بین بردنش پیدا می کنن. «تله انسان» (The Man Trap) نه تنها به عنوان یک اثر علمی تخیلی، قلمرویی نسبتا آشنا بود، بلکه فرمت اصلی اون به طور کلی نشون دهنده چیزی بود که تماشاگران می تونستن هر هفته از Star Trek انتظار داشته باشن.
اما «تله انسان» (The Man Trap) با پایین آوردن انتظارات، به قسمت های آینده Star Trek لطف بزرگی کرد.
سطحی بودن داستان به خصوص عجیبه و نشان می دهد چرا قسمت اول Star Trek ضعیف بود. Star Trek معمولا به خاطر یک جرقه فکری تیزبینانه از رقبای علمی تخیلیش متمایز می شد – همون جرقه ای که داستان های دیگه «بیگانه قاتل در سیاره ای عجیب» مثل «شیطان در تاریکی» (The Devil in the Dark) و «میدان نبرد» (Arena) رو به آثار کلاسیک واقعی تبدیل کرد. «تله انسان» (The Man Trap) چیز زیادی فراتر از یه هیولای تغییر شکل دهنده که مردم رو برای نمک می کشه، ارائه نمی ده.
این ممکنه به خاطر کار «جورج کلیتون جانسون» (George Clayton Johnson) نویسنده، در اوایل دهه 60 روی The Twilight Zone باشه. مثل The Twilight Zone، «تله انسان» (The Man Trap) بیشتر با ویژگی های ژانر وحشت مثل تعلیق و رمز و راز سروکار داره تا ویژگی های Star Trek مثل اخلاق و فلسفه. در نتیجه، موسیقی متن بدخلقانه این قسمت، لحن اشتباهی رو دنبال می کنه.
فیلم نامه هم به شدت ناهمواره و یکی از دلایل اصلی است که چرا قسمت اول Star Trek ضعیف بود. از یک طرف، می شه «تله انسان» (The Man Trap) رو به خاطر تعاملات بامزه بین کرک و مک کوی تحسین کرد، که بلافاصله این حس رو ایجاد می کنه که اونا همکاران قدیمی هستن که دوستای صمیمی شدن. در عین حال، توضیحات داستان به طور منظم دست و پا چلفتی هستن، مثلا حرف اسپاک: «ما فقط از یه نفر سیگنال داریم، احتمالا کراتر. اون داره می چرخه انگار دنبال چیزیه.» این برای یه ولکان، فرضیات راحت زیادیه.
«تله انسان» (The Man Trap) دیالوگ های بسیار ضعیفی هم داره، که مزید بر علت است چرا قسمت اول Star Trek ضعیف بود. اینکه کرک به مک کوی می گه «با غددت فکر نکن»، از طرف اون یه کم زیادیه، و اسپاک یک بار تقریبا دقیقا همون جمله رو دو بار پشت سر هم تکرار می کنه («داره کاپیتان رو می کشه، دکتر، سریع بهش شلیک کن»). پیشنهاد اسپاک برای اجبار یک شهروند به مصرف سرم حقیقت، حتی بیشتر از فریاد زدنش نامناسب به نظر می رسه. مطمئنا این بیشتر یک تاکتیک رومیولانی (Romulan) هست تا چیزی که Starfleet باید بهش فکر کنه، با این حال اونا این کار رو می کنن.
با توجه به اینکه «تله انسان» (The Man Trap) اولین قسمت Star Trek بود و نشان داد چرا قسمت اول Star Trek ضعیف بود، مک کوی بد شانسی میاره. با وجود زمان زیادی که در صفحه نمایش داره، امتناعش از دیدن حقیقت تاریک پشت نانسی، تا زمانی که اون از نظر فیزیکی به یک هیولای نمکی خون آشام تبدیل می شه، افسر ارشد پزشکی اِنترپرایز رو کمی احمق نشون می ده، مخصوصا اگه بدون هیچ پیش زمینه ای از شخصیت مک کوی، سریال رو تماشا کنید.
حتی بازیگران Star Trek: The Original Series هم طرفدار اولین حضور خودشون نبودن و به خوبی می دانستند چرا قسمت اول Star Trek ضعیف بود. «لئونارد نیموی» (Leonard Nimoy) «تله انسان» (The Man Trap) رو به عنوان ضعیف ترین قسمت از اولین سری که برای فصل 1 فیلم برداری شده بود، نام برد (در کتاب «لئونارد نیموی: خاطرات Star Trek»)، در حالی که «ویلیام شاتنر» (William Shatner) پا رو فراتر گذاشت و در خاطراتش اون رو «وحشتناک» نامید.
چیزی که در «تله انسان» (The Man Trap) از Star Trek خوبه
در ادامه، تصویری از هیولای نمکی که تهدید اصلی «تله انسان» بود را می بینید.
طراحی این موجود بیگانه یکی از نقاط قوت بصری این قسمت به حساب می آید.
«تله انسان» (The Man Trap) ممکنه در انتهای کم تاثیرتر طیف Star Trek قرار بگیره و قطعا انتخاب الهام بخش برای قسمت اول نیست، اما اولین سفر اِنترپرایز کاملا بی ارزش هم نیست.
ویژگی واقعا خوب «تله انسان» (The Man Trap) اینه که چطور اعضای اصلی خدمه رو به نمایش می گذاره. کرک یک شخصیت مرکزی کاریزماتیک و متقاعدکننده رو ارائه می ده، و عزم راسخ اون برای اجرای عدالت برای تعداد رو به افزایش اعضای مرده خدمه، تنها دلیلیه که داستان وزن و اهمیتی پیدا می کنه.
گفت وگوی مبتنی بر گیاه شناسی بین «سولو» (Sulu) و «رَند» (Rand) ارتباط کمی با طرح اصلی داستان داره، اما به شدت کمک می کنه تا اِنترپرایز شبیه یک خونه و خدمه اش شبیه یک خانواده باشن. تعاملات کوچیک دیگه، مثل اون یکی بین «اوهورا» (Uhura) و اسپاک در دقایق اولیه، به همین اندازه ارزشمند هستن و تقریبا باعث می شن «تله انسان» (The Man Trap) از نظر معرفی شخصیت ها، انتخاب معقولی برای قسمت 1 به نظر بیاد.
داشتن انتظارات پایین برای جلوه های بصری در قسمت 1 Star Trek غیرمنطقی نیست، اما شکل واقعی نانسی به طرز شگفت انگیزی مؤثره. این نوعی چهره وحشتناکه که در ذهن کودک حک می شه، بی شباهت به «بالوک» (Balok) تقلبی از «مانور کوربومیت» (The Corbomite Maneuver) نیست. در عین حال، این یک لباسه که بیننده رو مجبور می کنه به جای یک حیوان ساده، یک موجود هوشمند رو ببینه. فیلم نامه تلاش می کنه، اما این طراحی موجود هست که اون رو خوب نشون می ده.
«تله انسان» (The Man Trap) قسمت بدی از Star Trek نیست و احتمالا اگه در اواسط فصل پخش می شد، کسی بهش توجهی نمی کرد. با این حال، به خاطر شروع یک فرنچایز چند دهه ای، «تله انسان» (The Man Trap) بیشتر از اون چیزی که شایسته اشه، توجه می گیره و نقص هاش رو به شکلی آشکار می کنه و به ما نشان می دهد چرا قسمت اول Star Trek ضعیف بود؛ چیزی که قسمت های بی نظیر دیگه هرگز لازم نبود نگرانش باشن.
در این بررسی، به این نکته اشاره شد که چگونه قسمت «تله انسان» (The Man Trap) با وجود کاستی هایش در داستان سرایی و دیالوگ ها، توانست بنیان های محکمی را برای معرفی شخصیت های اصلی و دنیای Star Trek بگذارد. این قسمت، با معرفی کلیات ژانر علمی تخیلی و نمایش اولیه تعاملات خدمه اِنترپرایز، راه را برای اپیزودهای درخشان تر آینده هموار کرد و توانست علی رغم نقدهایی که به آن وارد بود، به عنوان اولین تجربه جهانی از یک دنیای بزرگ و ماندگار در تاریخ فرهنگ عامه ثبت شود.
