از Adventure Time سال 2010 تا Love, Death & Robots سال 2019، اینها بزرگترین نمایش های تلویزیونی انیمیشنی هستند که در هر سال از دهه 2010 به نمایش درآمدند. بسیاری از آنها را می توان بهترین سریال انیمیشنی نامید. برنامه های انیمیشنی کلاسیک 60 سال قدمت دارند، اما نویسندگان، کارگردانان و انیماتورها همواره مرزها را جابجا کرده و این رسانه را دوباره ابداع می کنند، تا جایی که حتی نقدی بر بدترین قسمت بتمن سری متحرک نیز پس از سال ها مطرح می شود.
تنها در دهه 2010، یک کارتون کودکانه به سبک Twin Peaks، یک کمدی-درام مامبل کور شبکه HBO درباره موش ها و کبوترهای کارتونی ساکن شهر نیویورک، و کارتونی درباره یک اسب سخنگو که به بررسی دلخراشی از بیماری روانی تبدیل شد، وجود داشت که هر کدام از آن ها یک بهترین سریال انیمیشنی محسوب می شوند.
بهترین سریال انیمیشنی در هر سال از دهه 2010
2010؛ Adventure Time
در این تصویر، یکی از لحظات کمدی و سورئال سریال را مشاهده می کنیم که در آن جیک به یک آجر تبدیل شده است.

این صحنه به خوبی نشان دهنده طنز عجیب و غریب Adventure Time است که آن را از دیگر انیمیشن ها متمایز می کند.
Adventure Time اثر پندلتون وارد، یک هجویه مینیمالیستی کامل از ژانر فانتزی است و به عنوان یک بهترین سریال انیمیشنی برجسته در نوع خود شناخته می شود. این سریال فرضیه ای به اندازه کافی ساده دارد: دنبال کردن ماجراهای پسری جوان به نام فین و سگ ابرقدرت او جیک در سرزمین پساآخرالزمانی Ooo. اما در همین فرضیه، وارد هر کلیشه فانتزی ممکن را بررسی کرده و قدرت دوستی را برجسته ساخته است.
در طول ماجراجویی هایشان، جیک و فین با بانوان در پریشانی، اربابان شرور و انواع هیولاها روبرو شده اند. اما در میان همه اینها، پیوند برادرانه آنها می درخشد.
کمدی غیرمعمول و فضای فانتزی زیبای Adventure Time یک تضاد جالب ایجاد می کند. این سریال زیبایی My Neighbor Totoro را با طنز Meatballs متعادل می کند.
2011؛ Bob’s Burgers
تصویر زیر یکی از شخصیت های دوست داشتنی و ثابت سریال، تدی، را در کنار خانواده بلچر در لحظه ای پر تنش نشان می دهد.

پویایی بین شخصیت های اصلی و فرعی یکی از نقاط قوت Bob’s Burgers است که در این صحنه نیز مشهود است.
اعتبار: Fox از طریق MovieStillsDB
سیت کام های خانوادگی انیمیشنی مانند The Simpsons، Family Guy و American Dad! به طور سنتی بر پویایی های خانوادگی به شدت ناکارآمد تمرکز می کنند. اما لورن بوشار با Bob’s Burgers رویکردی متفاوت در پیش گرفت و چشم اندازی دلگرم کننده از یک زندگی خانوادگی سالم ارائه داد. این سریال به سرعت به عنوان یک بهترین سریال انیمیشنی خانوادگی مورد تحسین قرار گرفت. خانواده بلچر از یکدیگر با تمام وجود حمایت می کنند؛ بدترین کاری که باب و لیندا به عنوان والدین انجام می دهند این است که از فرزندانشان برای کار رایگان استفاده می کنند.
برخلاف آن برنامه های دیگر که از رسانه انیمیشنی بی حد و حصر خود برای انواع داستان های پوچ گرایانه استفاده می کنند، Bob’s Burgers بر موقعیت های واقعی، قابل ارتباط و مبتنی بر واقعیت تمرکز دارد. به همین دلیل، به درستی با King of the Hill مقایسه شده است. بازیگران صدا بخش زیادی از دیالوگ های خود را بداهه پردازی می کنند، بنابراین این نمایش دارای آزادی و خودجوشی است که به ندرت در انیمیشن دیده می شود.
2012؛ Gravity Falls
در این تصویر، دو شخصیت اصلی سریال، دیپر و میبل، در یکی از ماجراجویی های پر از رمز و راز خود دیده می شوند.

این صحنه حس تعلیق و هیجانی را که در سراسر سریال جریان دارد، به خوبی منتقل می کند.
الکس هیرش داستان گویی مرموز و پررمز و راز برنامه هایی مانند Lost و The X-Files را به یک کارتون کودکانه در Gravity Falls آورد. این سریال با فرستادن دوقلوها، دیپر و میبل، برای گذراندن تابستان با عموی بزرگ عجیب و غریبشان، استن، در شهر گراویتی فالز، اورگان، شهری عجیب و پر از موجودات ماوراء طبیعی و فعالیت های فراطبیعی، آغاز می شود.
Gravity Falls اساساً Twin Peaks برای بچه هاست. این سریال تماماً همان رمز و راز علمی تخیلی ترسناکی است که اپرای صابونی غیرمعمول دیوید لینچ و مارک فراست بود، اما همچنین یک سیت کام خنده دار است که برای بینندگان جوان جذابیت دارد و آن را به یک بهترین سریال انیمیشنی برای این رده سنی تبدیل می کند. چنین ترکیبی هرگز قبل از این انجام نشده بود و از آن زمان تأثیر زیادی بر کارتون ها داشته است.
2013؛ Rick And Morty
در تصویر زیر، ریک و مورتی را در یکی از موقعیت های علمی-تخیلی پیچیده و خطرناکشان می بینیم.

این صحنه نمونه ای از ترکیب بی نظیر کمدی و مفاهیم علمی-تخیلی عمیق است که سریال به آن شهرت دارد.
در سال 2013، دن هارمون به جاستین رویلند کمک کرد تا هجویه گستاخانه او از Back to the Future را به یکی از عمیق ترین نمایش های علمی تخیلی در حال پخش تبدیل کند. ماجراهای بین بعدی Rick and Morty موقعیت های خانوادگی واقع گرایانه The Simpsons را با داستان گویی علمی تخیلی ذهن پیچ (و جلوه های بصری علمی تخیلی ذهن پیچ) Futurama ترکیب می کند.
Rick and Morty یکی از معدود سیت کام های علمی تخیلی است که در هر دو ژانر خود موفق است. این یکی از خنده دارترین برنامه های تلویزیونی است و شاید بتوان آن را بهترین سریال انیمیشنی علمی تخیلی دانست، اما همچنین علمی تخیلی ای واقعاً تأمل برانگیز است. این سریال از مفاهیم علمی تخیلی برای بررسی تفسیر اجتماعی استفاده می کند. از جهان های دیگر و جوامع آنها برای مقایسه با جامعه خودمان بهره می برد.
2014؛ BoJack Horseman
این تصویر نمادین، شخصیت بوجک را در حالتی متفکر و افسرده نشان می دهد که یکی از تم های اصلی سریال است.

این صحنه به خوبی عمق احساسی و جنبه های تاریک روانشناختی که BoJack Horseman به آن می پردازد را به تصویر می کشد.
رافائل باب-واکسبرگ ایده ای هوشمندانه برای BoJack Horseman ابداع کرد. او آن را به شکل کارتونی خنده دار در دنیایی عجیب پر از حیوانات سخنگو، با تمرکز بر ستاره سیت کامی از کار افتاده ای که اتفاقاً یک اسب است، درآورد و این بهترین سریال انیمیشنی، در این دنیای عجیب، به تاریک ترین اعماق روح انسان نفوذ کرد.
بازیگران ترکیبی از انسان ها و حیوانات انسان نما هستند و به روحیه Far Side، کاملاً عادی تلقی می شود. آنها همه فقط انسان هایی هستند که تمام تلاش خود را می کنند و سعی در زندگی دارند. در میان این بازیگران از گونه های مختلف، اعتیادها، ازدواج های ناکارآمد، مبارزه با سلامت روان، روابط سمی وجود دارد – این یک درام پرستیژ تاریک است که در قالب یک کارتون خنده دار پنهان شده است.
2015؛ F Is For Family
تصویر زیر خانواده مورفی را در یک موقعیت روزمره و آشنا نشان می دهد که هسته اصلی داستان های سریال را تشکیل می دهد.

این صحنه نمایانگر فضای واقع گرایانه و نوستالژیک دهه 70 میلادی است که F is for Family در آن جریان دارد.
بیل بِر و مایکل پرایس دو تغییر کلیدی در فرمول The Simpsons ایجاد کردند که باعث شد F is for Family تازگی داشته باشد. در ابتدا، این برنامه در دهه 1970 اتفاق می افتاد، زمانی که زندگی خانوادگی حتی ناکارآمدتر بود و مردم نسبت به احساسات دیگران بسیار کمتر حساس بودند. نقاط مرجع فرهنگی کاملاً متفاوت هستند و یک بازگشت سرگرم کننده به گذشته را رقم می زنند.
اما علاوه بر آن، بِر و پرایس عنصر سریال سازی را نیز معرفی کردند. خط داستانی هر قسمت تأثیری زنجیره ای بر قسمت بعدی دارد. مثل The Simpsons دکمه بازنشانی را نمی زند؛ مشکلات خانواده ادامه پیدا می کند. اعتیاد همسایه به کوکائین فقط یک شوخی تکراری نیست؛ او با عواقب بسیار واقعی وابستگی به کوکائین روبرو می شود. این جنبه از F is for Family آن را به یک بهترین سریال انیمیشنی با رویکردی جدید تبدیل می کند.
2016؛ Animals
دو کبوتر در Animals شبکه HBO
دهه 2010 شاهد آن بود که فیلمسازان نوآوری مانند لنا دانم و برادران دوپلاس کمدی تلویزیونی را متحول کردند. برنامه هایی مانند Girls، Louie و Togetherness رویکردی مامبل کور (mumblecore) با ظرافت و پنهان کارانه به فرمت قدیمی سیت کام آوردند. فیل ماتاره سه و مایک لوچیانو این انحراف مامبل کور را با سریال Animals شبکه HBO خود به انیمیشن بزرگسالان آوردند.
Animals مشکلات بسیار واقعی انسانی، مانند بدشانسی در عشق، دست و پنجه نرم کردن با هویت جنسیتی، و تلاش برای بقا را از طریق چشم های گروهی از موش ها و کبوترهای ساکن شهر نیویورک بررسی می کند. شخصیت ها همه حیوان هستند، اما احساس انسانیت بیشتری نسبت به بیشتر شخصیت های دیگر در تلویزیون دارند. هیچ کس دیگری برنامه ای انیمیشنی دقیقاً شبیه به این نمی ساخت و از آن زمان نیز هیچ کس کاری شبیه به آن انجام نداده است.
2017؛ Big Mouth
نیک در حال تماشای مشاجره اندرو و موری در Big Mouth
Big Mouth سیت کام انیمیشنی بزرگسالانه و جسور را به سطوح جدیدی از فساد کشاند. از آنجایی که محتوای استریمینگ به اندازه برنامه های تلویزیونی معمولی به شدت نظارت نمی شود، Big Mouth توانست حتی گرافیکی تر و بی مهاباتر از South Park باشد. اما این فقط طنز شوک آآور برای شوک دادن نیست؛ این یک برنامه مهم با پیامی مهم است.
در داستان بلوغ خود درباره گروهی از بچه ها که با تغییرات بدن خود کنار می آیند، Big Mouth به طور آشکار تمام مسائل بلوغ و نوجوانی را که این ژانر معمولاً از آنها دوری می کرد، مورد بحث قرار داد. Big Mouth به قاعدگی، رضایت و سلامت روان به شیوه ای صادقانه و آموزنده پرداخت. این کارتون گستاخ بهتر از برنامه درسی آموزش جنسی ملی به آموزش مردم پرداخت.
2018؛ Big City Greens
در این تصویر، خانواده گرین را در حال تطبیق با زندگی شهری و در عین حال حفظ ریشه های روستایی خود مشاهده می کنیم.

این صحنه به خوبی تضاد فرهنگی و کمدی ناشی از آن را که محور اصلی سریال است، به نمایش می گذارد.
سیت کام خانوادگی Big City Greens از برادران هاوتن در سال 2018 به عنوان یک شگفتی دلپذیر عرضه شد. این برنامه با خانواده همنام گرین — کریکت و خواهرش تیلی، پدرشان بیل، و مادر بیل، مادربزرگ آلیس — آغاز می شود که مزرعه خود را در روستا ترک می کنند تا به کلان شهر داستانی بیگ سیتی نقل مکان کنند. این یک داستان کلاسیک ‘ماهی خارج از آب’ است.
Big City Greens یکی از خنده دارترین برنامه های کودکان است که مدتی است عرضه شده است. طنز آن بسیار تیز است، شخصیت ها همگی به خوبی مشاهده شده و تعریف شده اند و پویایی خانواده نیز واقعی به نظر می رسد. بسیار شبیه SpongeBob SquarePants، Big City Greens هوشمندانه، سالم و به اندازه کافی خنده دار است تا برای بینندگان در تمام سنین جذاب باشد.
2019؛ Love, Death & Robots
بچه های غول پیکر در حال حمله به شهر در Love, Death & Robots فصل 4 قسمت 4 اعتبار:
تصویر از طریق Netflix
دیوید فینچر و تیم میلر علاقه خود به Heavy Metal را به یکی از عجیب ترین و از نظر بصری خلاقانه ترین مجموعه های انیمیشنی که تاکنون تولید شده، هدایت کردند. Love, Death & Robots خود را به فرمت یا سبک انیمیشن خاصی محدود نکرد. هر قسمت آزاد است تا ژانر، لحن و سبک بصری خاص خود را کاوش کند.
هر تک قسمت از Love, Death & Robots ما را با دنیایی کاملاً جدید (با یک قسمت دنباله به عنوان استثنا) آشنا می کند، که حس و حال متمایز خود را دارد. برخی از قسمت ها علمی تخیلی و فکری هستند، برخی فانتزی های فرار از واقعیت، برخی کمدی های سورئال و خنده دار و برخی نیز وحشت خالص. نتفلیکس به عنوان پلتفرم میزبان این اثر، علاوه بر انیمیشن های خلاقانه، مجموعه ای از بهترین مستندها را نیز برای علاقه مندان فراهم کرده است.
دهه 2010 شاهد شکوفایی انیمیشن به عنوان یک رسانه قدرتمند برای داستان گویی بود. از ماجراجویی های فانتزی و کمدی های خانوادگی دلگرم کننده گرفته تا کاوش های عمیق در روان انسان و مفاهیم پیچیده علمی-تخیلی، این سریال ها نشان دادند که انیمیشن می تواند برای هر سلیقه و گروه سنی، محتوایی هوشمندانه و تاثیرگذار ارائه دهد.