کمبودی در سریال های تلویزیونی مهیج شگفت انگیز که منتظر کشف شدن هستند، وجود ندارد. از حماسه های جنایی خشن گرفته تا داستان های ترسناک دلهره آور و آزمایش های علمی-تخیلی ذهن پیچ، تریلرهای صفحه کوچک برخی از جذاب ترین داستان هایی را که تاکنون گفته شده است، ارائه کرده اند. در میان این انبوه، یافتن بهترین سریال هیجان انگیز پایان یافته می تواند چالش برانگیز باشد. با ده ها گزینه که هر زیرژانر ممکنی را پوشش می دهد، فراوانی محض انتخاب می تواند طاقت فرسا باشد.
در میان صدها تریلری که پخش شده اند، تعداد بسیار کمتری توانسته اند به پایان طبیعی خود برسند. بسیاری از نمایش ها خیلی زود لغو شدند، در حالی که برخی دیگر قبل از اتمام داستانشان هیجان خود را از دست دادند. البته، گاهی یک پایان زودهنگام می تواند از مشکلات بزرگتری جلوگیری کند، همانطور که در چالش های ادامه The Expanse؛ چگونه پایان زودهنگام از مشکلات بزرگ جلوگیری کرد؟ می بینیم. از آنهایی که به خوبی به پایان رسیدند، تنها تعداد انگشت شماری به عنوان تماشای ضروری برای طرفدارانی که یک روایت کامل و رضایت بخش می خواهند، برجسته هستند.
برای هر کسی که امیدوار است از میان هیاهو بگذرد و بهترین ها را کشف کند، چندین تریلر تلویزیونی برجسته وجود دارد که مطلقاً باید دیده شوند. آنها دهه ها، لحن ها و محیط های مختلفی را در بر می گیرند، اما همه از قسمت اول تا آخر هیجان انگیز هستند. اینها بهترین سریال هیجان انگیز پایان یافته و ضروری هستند که داستان هایشان مدت ها پس از پایان تیتراژ پایانی، در ذهن بینندگان باقی خواهد ماند.
بهترین سریال هیجان انگیز پایان یافته؛ انتخاب های برتر ما
The Fall (1392-1395)
داستانی دلهره آور از موش و گربه که دائماً ریسک ها را بالا می برد
در تصویر زیر، تقابل میان استلا گیبسون و پل اسپکتور به خوبی نمایان است.
این دوئل روانی، هسته اصلی جذابیت سریال را تشکیل می دهد.
The Fall ثابت کرد که گاهی اوقات ترسناک ترین هیولاها، آنهایی هستند که در جلوی چشم پنهان شده اند. این سریال کارآگاه سرپرست استلا گیبسون (Gillian Anderson) را دنبال می کند که به دنبال قاتل سریالی پل اسپکتور (Jamie Dornan) در سراسر بلفاست است. برخلاف بسیاری از تریلرها، این سریال در فاش کردن هویت قاتل وقت تلف نمی کند و به جای یک معمای ساده، یک نبرد روانی پرتنش ایجاد می کند.
آنچه The Fall را اعتیادآور می کند، نحوه در هم تنیدن داستان گویی طولانی با جزئیات اعصاب خردکن است. گیبسون و اسپکتور قطب های متضاد هستند، با این حال نویسندگی شباهت های نگران کننده ای بین آنها پیدا می کند. مکالمات آنها از جذاب ترین ها در تلویزیون مدرن است، زیرا سریال به آرامی به بررسی وسواس، اخلاق و کنترل می پردازد.
درام در طول سه فصل تشدید می شود، با هر پیچشی که تنش را افزایش می دهد تا زمانی که قسمت پایانی به نتیجه ای می رسد که هم مستحق به نظر می رسد و هم فراموش نشدنی است. برای طرفداران سریال های تلویزیونی مهیج که به روان شناسی شکارچی و تعقیب کننده می پردازند، The Fall به عنوان یک بهترین سریال هیجان انگیز پایان یافته، تماشای ضروری است.
Hannibal (1392-1394)
آمیزه ای هیپنوتیزم کننده از زیبایی، وحشت و جنگ روانی
تصویری از مدس میکلسن در نقش هانیبال لکتر که با لبخندی نافذ، ترکیبی از جذابیت و وحشت را به نمایش می گذارد.
این شخصیت پردازی هنرمندانه، سریال را به اثری منحصربه فرد تبدیل کرده است.
Hannibal ساخته Bryan Fuller دنیای رمان های Hannibal Lecter اثر Thomas Harris را با جسارتی خیره کننده بازسازی کرد. در مرکز آن، رابطه دلهره آور بین پروفایلر FBI، ویل گراهام (Hugh Dancy) و دکتر هانیبال لکتر (Mads Mikkelsen) باهوش و حیله گر قرار دارد. این سریال فوراً با متعادل کردن موضوعات وحشتناک با تصاویر هنری نفس گیر، خود را متمایز کرد.
هر قسمت مانند یک اثر هنری پیچیده و سطح بالا اجرا می شود و خشونت را هم جذاب و هم وحشتناک می کند. این سریال فقط به پرونده های هفتگی نمی پردازد – بلکه به فروپاشی روانی شخصیت هایش عمیقاً می پردازد. مرز بین شکارچی و شکار شده محو می شود و سریال را به همان اندازه که درباره روان شناسی است، درباره قتل نیز می کند.
اگرچه تنها پس از سه فصل به پایان رسید، Hannibal به لطف داستان گویی بی باک و تصاویر جسورانه اش، طرفداران پروپاقرصی پیدا کرد. این یک تریلر نادر است که به همان اندازه که گیراست، آزاردهنده نیز هست و بینندگان را با یکی از جذاب ترین زوج های تلویزیون پاداش می دهد.
You (1397-1404)
کاوشی تاریک در وسواس که از طریق یک ضدقهرمان دلهره آور روایت می شود
جو گلدبرگ با نگاهی کنجکاو و در عین حال محاسبه گر در این تصویر دیده می شود.
این ظاهر فریبنده، طبیعت تاریک و وسواسی او را پنهان می کند.
سریال You با جو گلدبرگ (Penn Badgley)، یک جامعه گریز کتاب دوست که جذابیتش انگیزه های نگران کننده ای را پنهان می کند، نمونه اولیه نقش اول عاشقانه را دگرگون کرد. این سریال که عمدتاً از طریق روایت جو بیان می شود، بینندگان را به طرز ناخوشایندی به دیدگاه پیچیده او نزدیک می کند. نتیجه یک تریلر است که مرز بین داستان عاشقانه و وحشت را محو می کند.
در طول پنج فصل خود، این سریال چندین بار خود را بازسازی کرد و محیط ها و بازیگران مکمل را تغییر داد تا همه چیز تازه بماند. هر فصل تلاش جو برای ساختن یک زندگی «عادی» را بررسی می کند، تنها برای اینکه اجبارها و وسواس هایش از کنترل خارج شوند. شخصیت های مکمل، از بک (Elizabeth Lail) تا لاو کویین (Victoria Pedretti)، لایه هایی از درام و غیرقابل پیش بینی بودن را اضافه می کنند.
تا فصل پایانی خود در سال 1404، You اعتبار خود را به عنوان یکی از جذاب ترین بهترین سریال هیجان انگیز پایان یافته اصلی Netflix تثبیت کرد. ترکیب منحصر به فرد آن از ریتم روان، عمق روان شناختی و پیچش های شوکه کننده، آن را تا انتها به سریالی تماشایی تبدیل کرد.
Sharp Objects (1397)
یک تریلر با اتمسفر فراموش نشدنی که مدت ها پس از پایان آن در ذهن باقی می ماند
در این صحنه تکان دهنده، ایمی آدامز در نقش کامیل، با یکی از سرنخ های وحشتناک داستان روبرو می شود.
این تصویر نمادی از رازهای تاریکی است که در شهر زادگاهش مدفون شده اند.
Sharp Objects شبکه HBO که از رمان اول Gillian Flynn اقتباس شده است، داستان خبرنگاری به نام کامیل پریکر (Amy Adams) را روایت می کند که برای بررسی یک سری قتل به زادگاهش بازمی گردد. شیاطین درونی کامیل با پرونده در هم می آمیزند و این سریال را به همان اندازه که یک معمای قتل است، به مطالعه ای دلهره آور از شخصیت تبدیل می کند.
این مینی سریال به آرامی پیش می رود و اتمسفر و تنش عاطفی را بر پیچش های سریع داستان اولویت می دهد. کارگردان، Jean-Marc Vallée، سریال را غرق در تصاویر نگران کننده می کند که بازتابی از وضعیت روانی شکسته کامیل است. اجراهای چندلایه – به ویژه از Adams و Patricia Clarkson در نقش مادر سلطه گرش، Adora – محتوا را به چیزی فراموش نشدنی ارتقا می دهają.
زمانی که پایان شوکه کننده فرا می رسد، داستان به تعادل کاملی از پایان بندی و وحشت دست می یابد. Sharp Objects فقط یک معمای جذاب را روایت نمی کند؛ بلکه یک فضای خفقان آور ایجاد می کند که گوشه های تاریک تروما و اسرار خانوادگی را به تصویر می کشد.
Jack Ryan (1397-1402)
یک سریال جاسوسی جهانگردی با هیجان های در مقیاس بلاک باستر
جان کرازینسکی در نقش جک رایان، چهره ای مصمم و آماده برای مقابله با تهدیدهای جهانی.
این سریال، شخصیت تحلیل گر رایان را به یک قهرمان اکشن باورپذیر تبدیل کرد.
سریال Jack Ryan آمازون، تحلیلگر برجسته CIA، جک رایان اثر Tom Clancy را با بازی John Krasinski در نقش اصلی به تلویزیون آورد. برخلاف اقتباس های سینمایی پر از اکشن، این سریال صحنه های پرشور را با جمع آوری اطلاعات و معضلات اخلاقی که شخصیت را از ابتدا جذاب کرده بود، متعادل کرد. این رویکرد در اقتباس شخصیت های معروف از کتاب ها، موفقیتی است که پرایم ویدئو با سریال های دیگری نیز تجربه کرده است، همانطور که آخرین به روزرسانی کتاب جدید لی چایلد و ریچر؛ افق های تازه سریال پرایم ویدئو در خرداد 1404 نشان می دهد.
هر فصل مانند یک تریلر ژئوپلیتیکی مستقل عمل می کرد، که در آن جک توطئه هایی را که قاره ها را دربر می گرفت، کشف می کرد. نویسندگی به هوشمندی حساسیت های دوران جنگ سرد Clancy را برای زمان مدرن به روز کرد و به تروریسم، فساد و تغییر اتحادهای جهانی پرداخت. ارزش های تولید به هر تعقیب و گریز، تیراندازی و تحقیق، مقیاس یک فیلم پرهزینه را بخشید.
Jack Ryan که برای چهار فصل پخش شد، ثبات و مقیاسی را ارائه داد که به ندرت در سریال های تلویزیونی مهیج دیده می شود. این بهترین سریال هیجان انگیز پایان یافته سرگرمی هیجان انگیزی را ارائه داد در حالی که به بررسی هزینه های شخصی جاسوسی می پرداخت و ثابت کرد که تلویزیون می تواند دنیای پیچیده Clancy را به همان اندازه مؤثر – و شاید حتی بیشتر – از فیلم به تصویر بکشد.
The Shield (1381-1387)
یک درام پلیسی خشن که ضدقهرمانان تلویزیونی را بازتعریف کرد
ویک مکی در پایان سریال، پشت میزی که نمادی از شکست و مجازات اوست، حبس شده است.
این پایان بندی تلخ و قدرتمند، یکی از به یادماندنی ترین سکانس های تاریخ تلویزیون به شمار می رود.
The Shield هنگام اولین پخش خود مرزها را جابجا کرد و مخاطبان را با کارآگاه ویک مکی (Michael Chiklis)، یک پلیس فاسد که روش های وحشیانه اش نتایجی با هزینه گزاف به همراه داشت، آشنا کرد. این سریال ابهام اخلاقی را پذیرفت و اجرای قانون را به جای سیاه و سفید، در سایه های خاکستری به تصویر کشید.
آنچه این سریال را انقلابی کرد، داستان گویی اپیزودیک آن بود. هر فصل پیامدهایی را برای مکی و تیم ضربت او به همراه داشت و تنش را افزایش می داد تا زمانی که شخصیت ها زیر بار انتخاب های خود له شدند. واقع گرایی خیابان های لس آنجلس با طرح های غیرقابل پیش بینی در هم آمیخت و این سریال را تقریباً به طرز غیرقابل تحملی پرتنش کرد.
قسمت پایانی هنوز هم به عنوان یکی از بهترین ها در تاریخ تلویزیون در نظر گرفته می شود و پایانی هم شوکه کننده و هم اجتناب ناپذیر را ارائه می دهد. The Shield یک غول در ژانر تریلر است و جایگاهی ویژه در میان بهترین سریال هیجان انگیز پایان یافته دارد، تأثیر آن بر چشم انداز سرگرمی را نمی توان نادیده گرفت.
Twin Peaks (1369-1370)
یک معمای قتل سورئال که تلویزیون را برای همیشه تغییر داد
مامور دیل کوپر و آدری هورن، دو شخصیت کلیدی در دنیای عجیب و غریب Twin Peaks.
فضای سورئال و روابط پیچیده شخصیت ها، این سریال را از دیگر آثار متمایز می کند.
Twin Peaks اثر David Lynch و Mark Frost، درام شهری کوچک، کمدی غیرمعمول و وحشت ماوراء طبیعی را در چیزی کاملاً منحصر به فرد ترکیب کرد. قتل لورا پالمر (Sheryl Lee)، مأمور FBI دیل کوپر (Kyle MacLachlan) را به شهر آورد، جایی که او اسراری بسیار عجیب تر از آنچه هر کسی می توانست انتظار داشته باشد را کشف کرد.
در حالی که معمای اصلی جذاب بود، این سریال به دلیل فضای سورئال و شخصیت های عجیب و غریبش برجسته شد. کارگردانی Lynch حتی محیط های عادی را نگران کننده می کرد و پای گیلاس و قهوه را به نمادهایی از آمریکانای وهم آور تبدیل می کرد. تغییرات لحن از عجیب و غریب به وحشتناک، بینندگان را دائماً نامتعادل نگه می داشت.
اگرچه فصل دوم آن نیمه تمام ماند، Twin Peaks به یک پدیده فرهنگی تبدیل شد و تأثیری ماندگار بر داستان گویی تلویزیونی گذاشت. نفوذ آن را می توان در بی شمار سریال تلویزیونی مهیج مدرن مشاهده کرد و ثابت می کند که حتی عجیب ترین داستان ها نیز می توانند به آثار کلاسیک بی زمان تبدیل شوند.
Breaking Bad (1387-1392)
یک دوره پیشرفته در تنش، شخصیت و پیامد
برایان کرنستون در نقش والتر وایت، در میانه دگرگونی خود از یک معلم ساده به یک سلطان مواد مخدر.
این تحول شخصیتی، محور اصلی یکی از بزرگترین درام های تلویزیونی است.
Breaking Bad دگرگونی والتر وایت (Bryan Cranston) را از معلم شیمی آرام به سرکرده بی رحم متامفتامین روایت کرد. آنچه به عنوان تلاشی ناامیدکننده برای تأمین معاش خانواده اش آغاز شد، به یکی از اعتیادآورترین داستان های هشداردهنده تلویزیون تبدیل گشت.
هر فصل با پیچش های دقیق و چرخش های اخلاقی شوکه کننده، ریسک ها را بالا برد. رابطه والتر با دانش آموز سابقش، جسی پینکمن (Aaron Paul)، داستان را محکم نگه داشت و به خشونت فزاینده، وزن عاطفی بخشید. تعداد کمی از سریال ها توانسته اند به اندازه Breaking Bad به طور روشمند یا انفجاری تنش ایجاد کنند.
قسمت پایانی به تمام وعده هایش عمل کرد و سال ها داستان گویی را به گونه ای به هم گره زد که هم رضایت بخش بود و هم ویرانگر. Breaking Bad که اغلب به عنوان یکی از بزرگترین سریال های تمام دوران ستایش می شود، همچنین یکی از ضروری ترین بهترین سریال هیجان انگیز پایان یافته است که تاکنون ساخته شده.
Mr. Robot (1394-1398)
یک تریلر تکنولوژیک ذهن پیچ که انتظارات را به چالش کشید
الیوت آلدرسون در حال نظاره شهر، نمادی از انزوای او و مبارزه اش با سیستم های قدرتمند.
کادربندی نامتعارف سریال، بازتابی از دنیای ذهنی آشفته شخصیت اصلی است.
Mr. Robot اثر Sam Esmail با هیچ چیز دیگری در تلویزیون قابل مقایسه نبود. داستان هکر، الیوت آلدرسون (Rami Malek) را دنبال می کند که درگیری اش با «fsociety» مرموز و Mr. Robot (Christian Slater) اسرارآمیز، او را به شبکه ای از توطئه ها، فساد شرکتی و شیاطین شخصی فرو می برد.
آنچه Mr. Robot را متمایز کرد، سبک بصری جسورانه و بلندپروازی روایی آن بود. این سریال از روایت غیرقابل اعتماد، شکستن دیوار چهارم و فیلم برداری خلاقانه بهره برد و بینندگان را دائماً به چالش می کشید تا واقعیت را زیر سؤال ببرند. قسمت هایی مانند «eps3.4_runtime-error.r00» تسلط فنی و ریسک های داستان گویی سریال را به نمایش گذاشتند.
اجرای چهارفصل به پایانی شوکه کننده، عاطفی و عمیقاً انسانی منتهی شد. در پایان، Mr. Robot جایگاه خود را به عنوان یکی از جسورانه ترین بهترین سریال هیجان انگیز پایان یافته دهه 2010، سریالی که نحوه داستان گویی در تلویزیون را بازتعریف کرد، تثبیت کرد.
Dark (1396-1399)
یک تریلر علمی-تخیلی با ساختار بی نقص و جاه طلبی خیره کننده
یوناس و مارتا، دو شخصیت مرکزی که عشقشان در چرخه های پیچیده زمان گرفتار شده است.
رابطه آن ها، قلب تپنده این معمای علمی-تخیلی پیچیده و احساسی است.
سریال آلمانی Dark شبکه Netflix با گم شدن یک کودک آغاز شد اما به سرعت به یکی از پیچیده ترین تریلرهای ساخته شده تبدیل گشت. خانواده های به هم پیوسته وین دن (Winden) کانون یک معمای سفر در زمان چندنسلی شدند که نیازمند – و پاداش دهنده – توجه دقیق بود.
علی رغم پیچیدگی اش، داستان گویی دقیق بود. هر فصل به طور منطقی بر پایه فصل قبلی ساخته شد، با افشاگری های دقیقاً جایگذاری شده که همه چیزهایی را که بینندگان فکر می کردند می دانند، بازسازی می کرد. این سریال علمی تخیلی با مفهوم بالا را با مخاطرات عاطفی متعادل کرد، و تراژدی شخصیت هایش را به همان اندازه جذاب می کرد که خود معما جذاب بود.
با پایان یافتن آن در سال 1399، Dark یکی از کامل ترین و رضایت بخش ترین پایان ها را در تلویزیون مدرن ارائه داد. این سریال اثباتی است که حتی جاه طلبانه ترین مفاهیم نیز می توانند در صورت اجرای منظم نتیجه دهند. برای سریال های تلویزیونی مهیجی که واقعاً بینندگان را از ابتدا تا انتها جذب می کنند، Dark در صدر قرار می گیرد.
آثاری که بررسی شدند، هر کدام به شیوه ای منحصربه فرد، مخاطب را درگیر داستان های پیچیده، شخصیت های چندلایه و پایان بندی های فکر شده می کنند. این سریال ها نشان می دهند که یک روایت هیجان انگیز زمانی به اوج خود می رسد که نه تنها در طول مسیر تنش ایجاد کند، بلکه در انتها نیز به نتیجه ای معنادار و رضایت بخش دست یابد و اثری ماندگار در ذهن بیننده باقی بگذارد.
10 Completed Thriller Shows That Everyone Should Watch At Least Once