این تصویر از صحنه پایانی فیلم Elf گرفته شده است، جایی که روح کریسمس در نیویورک زنده می شود.
صحنه ای که در تصویر می بینید، اوج تلاش های بادی برای بازگرداندن باور به بابانوئل است و نشان دهنده قدرت همبستگی است.
کمدی ویل فرل شاید بیشتر قصدش خنداندن باشد تا گریه انداختن، اما فیلم Elf هنوز هم محتوای واقعا احساسی و تاثیرگذاری دارد. با اینکه الف کمدی است، اما به عنوان یکی از بهترین فیلم های کریسمس احساسی، لحظات تاثیرگذاری نیز دارد. تمرکز فیلم روی طبیعت معصومانه بادی اِلف که به تدریج سردی اطرافیانش را آب می کند، روح واقعی تعطیلات را به فیلم می دهد، حتی فراتر از صحنه هایی با بابانوئل و قطب شمال.
همه اینها به احساسی ترین لحظه فیلم می رسد، جایی که عزیزان بادی از تلاش های او الهام می گیرند و شروع به همخوانی “Santa Claus Is Coming To Town” می کنند که در نهایت در سراسر شهر نیویورک پخش می شود. این لحظه ای فوق العاده شیرین از همبستگی جامعه است، جایی که تمام شهر به خاطر باور به چیزی با هم متحد می شوند.
Scrooged (1988)
تصویری از لحظات پایانی فیلم Scrooged، جایی که تحول اسکروچ به اوج خود می رسد.
این نما، نمادی از تغییر قلب اسکروچ و در آغوش کشیدن روح کریسمس است که بیل موری به زیبایی آن را به تصویر کشیده است.
یک نسخه خشن تر از A Christmas Carol نسبت به بیشتر اقتباس ها، نگاه بیل موری به اسکروچ، او را به عنوان یک مدیر اجرایی تلویزیون در دهه 1980 با رگه هایی بی رحمانه بازسازی می کند. فیلم حس و حال دهه 80 را دارد که از عناصر تاریک تر آن دوران الهام گرفته، اما همچنین عشق واضحی به رومانس و شگفتی هایی که می تواند با تعطیلات همراه باشد، نشان می دهد.
چیزی که Scrooged را اینقدر از نظر احساسی مؤثر می کند، تضاد شدید آن با لحن تاریک کمدی است. Scrooged با تضاد بین کمدی تاریک و لحظات احساسی، جایگاه خود را در میان بهترین فیلم های کریسمس احساسی تثبیت می کند. این موضوع در پایان فیلم بیشتر از همه مشهود است، جایی که یک رویای وهم آور از آینده، راه را برای یک ماجراجویی دیوانه وار باز می کند، قبل از اینکه در طول سخنرانی پرشور بیل موری که فیلم را به پایان می رساند، واقعا از ته دل احساسی شود.
It’s a Wonderful Life (1946)
این تصویر، نمایانگر لحظات پایانی و پرشور فیلم کلاسیک It’s a Wonderful Life است.
همانطور که در تصویر پیداست، این لحظه اوج حمایت دوستان و خانواده از جورج بیلی است که قلوب بسیاری را تحت تاثیر قرار می دهد.
یکی از فیلم های تعطیلاتی کلاسیک، It’s a Wonderful Life مردی را نشان می دهد که در آستانه از دست دادن همه چیز است و می فهمد زندگی اش بدون حضور او چطور می شد. چشم انداز دنیای جایگزین جورج بِیلی غم انگیز است و برای هرکسی که احساس کرده دنیا بدون او بهتر است، تاثیرگذار خواهد بود. این فیلم کلاسیک، قطعا یکی از ماندگارترین بهترین فیلم های کریسمس احساسی است که هر بیننده ای را تحت تاثیر قرار می دهد.
همه اینها به پایان پرشور و شادی می رسد، جایی که دوستان و خانواده بیلی به مهم ترین شکل ممکن به کمک او می آیند. این فیلمی از نظر احساسی رضایت بخش است که اشک شادی را به چشم هر بیننده ای می آورد، مخصوصا وقتی شخصیت های فیلم خودشان هم در آستانه گریه کردن قرار می گیرند.
White Christmas (1954)
در بیشتر قسمت ها، White Christmas یک موزیکال عاشقانه درباره دو خواهر و یک زوج اجراکننده است که در یک باتلاق عاشقانه گرفتار می شوند. این فیلمی دلنشین است، مخصوصا وقتی شماره های موزیکال وارد بازی می شوند. با این حال، ضربان احساسی واقعی با چرخش داستانی می آید که باب و فیل می خواهند به فرمانده قدیمی ارتششان ادای احترام کنند.
در حالی که سوءتفاهم های مربوط به اجرا انواع درام را برای فیلم ایجاد می کند، پایان واقعی فیلم بسیار شیرین است. فرمانده بازنشسته و آرام، که تقریبا با نمایش وفاداری سربازان سابقش به گریه می افتد، لحظه ای به خصوص تاثیرگذار برای هر کسی است که اعضای نظامی در بین عزیزانش دارد.
How the Grinch Stole Christmas! (1966)
تصویری از پایان داستان How the Grinch Stole Christmas!، جایی که گرینچ قلبی بزرگتر پیدا می کند.
این صحنه متحرک، نشان دهنده تحول گرینچ و پذیرش شادی و روح کریسمس توسط اوست.
یک کلاسیک این فصل، داستان کوتاه دکتر سئوس با همین نام به دو فیلم بلند اقتباس شده اما هیچ کدام به خوبی فیلم کوتاه به کارگردانی چاک جونز ساخته نشدند. هر سه با همان روایت کلی بازی می کنند که به همان پایانی می رسد که گرینچ تحت تاثیر روحیه فصلی ووویل قرار می گیرد. نسخه انیمیشنی 1966 گرینچ، به خاطر پرداخت بی نظیر به تحول گرینچ، در فهرست بهترین فیلم های کریسمس احساسی قرار می گیرد.
با این حال، این فیلم کوتاه انیمیشنی اورجینال است که واقعا صحنه را بی نقص اجرا می کند، به لطف انیمیشن بی عیب و نقص و صداپیشگی ظریف و غافلگیرکننده بوریس کارلوف که خشم و تعجب او به چیز دیگری تبدیل می شود. این لحظه ای شیرین است که به خاطر شور و شوق محض آن لحظه تاثیرگذار می شود، که هیچ یک از اقتباس های بلند نتوانستند آن را به طور کامل تکرار کنند.
The Muppet Christmas Carol (1993)
این تصویر، نمایی از صحنه تاثیرگذار آینده تاریک در The Muppet Christmas Carol را نشان می دهد.
تصویری دلخراش که غم خانواده کرَچِت پس از رویدادی تلخ را به تصویر می کشد و اهمیت دلسوزی را یادآوری می کند.
The Muppet Christmas Carol که از زمان اکرانش در سینما محبوب طرفداران بوده، دقیقا به این دلیل موفق است که رویکردی پرشور به محتوای کلاسیک دارد. مایکل کین عملکرد فوق العاده ای به عنوان اسکروچ ارائه می دهد که به حماقت های خودش پی می برد، اما در واقع این صداپیشگی ماهرانه ی احساسی ماپت هاست که باعث درخشش فیلم می شود.
این موضوع هیچ گاه به اندازه رویای تاریک اسکروچ از آینده آشکار نیست، جایی که خانواده کِرَچِت عزادار، اولین کریسمس خود را پس از فوت تاینی تیم می گذرانند. کِرمیت و خانم پیگی معمولا به عنوان ستون های احساسی دیده نمی شوند، اما غم پنهان در اجرای صوتی آنها بسیار تاثیرگذار است، به خصوص که سرنوشت تیم روی صفحه نمایش دیده نمی شود.
Carol (2015)
این عکس از صحنه پایانی فیلم Carol است، لحظه ای پر از احساس و بدون کلام.
این نما، تجسمی از امید و اتصال عمیق میان دو شخصیت اصلی است که با یک نگاه ساده، داستانی عاشقانه را به پایان می رساند.
یک داستان عاشقانه جاودانه، Carol یک درام عاشقانه قدرتمند است که به آرامی و خیلی خوب به عنوان یک داستان کریسمس تلخ و شیرین هم عمل می کند. کارول نه تنها یک داستان عاشقانه است، بلکه به عنوان یک درام کریسمسی تلخ و شیرین، در زمره بهترین فیلم های کریسمس احساسی به شمار می رود. فیلم بر روی یک رابطه عاشقانه ممنوعه لزبین در دهه 1950 تمرکز دارد، با کارول و تِرِز که در میان دنیایی که رابطه شان را نمی فهمد، برای کنترل احساساتشان تلاش می کنند.
همه اینها به پایان غم انگیز و شیرین فیلم می رسد، جایی که کارول و تِرِز با وجود تمام پیچیدگی هایی که دنیا برایشان ایجاد می کند یک بار دیگر در یک اتاق قرار می گیرند و یک دیدار بدون کلام اما عمیقا تاثیرگذار دارند. این صحنه ای است که به راحتی می توانست دلخراش باشد، اما به سرعت به چیزی بسیار معنادارتر و عاشقانه تبدیل می شود.
Klaus (2019)
تصویری زیبا از لحظات پایانی فیلم انیمیشنی Klaus، که حس دلتنگی و جادو را منتقل می کند.
همانطور که در تصویر می بینید، این صحنه دلنشین، یادآور دوستی های ماندگار و روحیه بخشش در طول فصل تعطیلات است.
Klaus یک فیلم انیمیشنی فوق العاده زیباست که به راحتی جایگاه خود را در فهرست فیلم های تعطیلاتی به دست آورده. فیلم با وجود رویکرد رنگارنگش، پایانی عمیقا غم انگیز دارد که به عناصر تلخ و شیرین این فصل اشاره می کند. در هسته اصلی پایان فیلم، جدایی کوتاهی در دوستی بین جِسپِر و کلاوس است.
فاصله ای که بین این دو نفر ایجاد می شود نیز بسیار احساسی است، حتی پس از آشتی شان. این پایان غم انگیز فیلم است که کار را تمام می کند. با محو شدن کلاوس و این فرصت برای جِسپِر که تنها یک بار در سال او را تا آخر عمرش ببیند، یک لمس غم انگیز از دوستی های گذشته وجود دارد که صحنه را اینقدر مؤثر می کند.
A Midnight Clear
این تصویر، نمایی از فضای جنگی و در عین حال کریسمسی فیلم A Midnight Clear را به نمایش می گذارد.
صحنه ای که در تصویر مشاهده می شود، تضاد میان امید صلح در دل جنگ و واقعیت تلخ انسانیت را به زیبایی نشان می دهد.
A Midnight Clear تلفیقی دلخراش از فصل تعطیلات و یک فیلم جنگی سنتی است، با یکی از غم انگیزترین پایان ها در میان هر فیلمی با مضمون کریسمس. فیلم A Midnight Clear که در طول جنگ جهانی دوم اتفاق می افتد، سربازان آمریکایی و آلمانی را در میانه زمستان در نیمه دوم جنگ نشان می دهد. پایان دلخراش و متفاوت A Midnight Clear آن را به یکی از متفاوت ترین بهترین فیلم های کریسمس احساسی تبدیل کرده است.
فیلم به لحظه ای از امید و خوش بینی می رسد، زیرا به نظر می رسد سربازان فرصتی برای یافتن صلح با یکدیگر پیدا می کنند. با این حال، طبیعت انسان آن امید شکننده را در هم می شکند و بقیه فیلم را به داستانی دلخراش از بقا و رفاقت تبدیل می کند. این همچنین A Midnight Clear را به عنوان یکی از غم انگیزترین فیلم های فصل تعطیلات تثبیت می کند.
در این بررسی، به مجموعه ای از فیلم های کریسمس پرداختیم که هر یک به شیوه خود، تاثیری عمیق بر مخاطب گذاشته اند. از کمدی های دلنشین با لحظات احساسی گرفته تا درام های کلاسیک و داستان های جنگی با محوریت تعطیلات، همه این آثار نشان می دهند که چگونه سینما می تواند با روح کریسمس عجین شده و تجربیات فراموش نشدنی و اشک باری را خلق کند. این فیلم ها، فراتر از سرگرمی، پیام هایی از عشق، بخشش، همبستگی و امید را به ارمغان می آورند و برای همیشه در قلب بینندگان جای دارند.
