خانه بازی‌ها Alice In Borderland: رتبه بندی و تحلیل سخت ترین بازی های Alice In Borderland
Alice In Borderland: رتبه بندی و تحلیل سخت ترین بازی های Alice In Borderland

Alice In Borderland: رتبه بندی و تحلیل سخت ترین بازی های Alice In Borderland

در این مقاله:

در طول پخش سه فصلش، Alice in Borderland مجموعه ای از بازی های بقا را به نمایش می گذارد که نفس گیر هستند. در حالی که تقریبا همه این بازی ها بازیکنان را تا حد نهایت توانایی های جسمی و ذهنی شان به چالش می کشند و اراده آن ها برای بقا را محک می زنند، برخی از آن ها بسیار چالش برانگیزتر از بقیه هستند.

اکثر نمایش های فانتزی سبک بتل رویال مانند Squid Game در محیط های دنیای واقعی اتفاق می افتند، و آن ها را مجبور می کنند تا بازی هایی را به تصویر بکشند که واقع گرایانه تر و ملموس تر به نظر می رسند. Alice in Borderland، در مقابل، در دنیایی خیالی بین مرگ و زندگی اتفاق می افتد، و به آن اجازه می دهد بازی هایی را در بر گیرد که نه تنها در مقیاس عظیم هستند بلکه ماهیتی انتزاعی و ماوراءالطبیعی دارند.

با توجه به اینکه هر بازی در Alice in Borderland به طرز چشمگیری با دیگری تفاوت دارد، رتبه بندی آن ها کمی ناعادلانه خواهد بود. با این حال، هوش، قدرت بدنی و اخلاقیات آریسو و دوستانش در برخی از سخت ترین بازی های Alice In Borderland بسیار بیشتر از بقیه به چالش کشیده می شوند، که می تواند به عنوان یک شاخص ارزشمند برای دشواری واقعی یک بازی تلقی شود.

فاصله (چهار خاج)

تصویری از لحظات پرفشار بازی “فاصله” که در آن بازیکنان با چالش های غیرمنتظره ای روبرو می شوند.

شیبوکی، آریسو و دو بازیکن دیگر در حال عرق کردن در یکی از سخت ترین بازی های Alice In Borderland به نام 'فاصله'.

این تصویر به خوبی تنش و استرس حاکم بر یکی از ابتدایی ترین اما فریبنده ترین بازی های فصل اول را به نمایش می گذارد.

شیبوکی، آریسو و دو بازیکن دیگر در Alice in Borderland در حال عرق کردن و نگاه کردن به نقطه ای خارج از صفحه نمایش.

“فاصله” بدون شک، قرار است آسان ترین بازی از میان بازی های Alice in Borderland در فصل اول باشد. این بازی همچنین نشان می دهد که چگونه مکانیک های ساده این نمایش می تواند منجر به صحنه هایی شود که می توانستند در فیلم های بقا به نمایش گذاشته شوند.

اگر آریسو، اوساگی و دیگر همراهانشان زمان بیشتری را صرف فکر کردن در مورد دستورالعمل ساده “رسیدن به هدف” کرده بودند، می توانستند متوجه شوند که نیازی به این همه دویدن نداشتند. مشخص نیست که آیا پلنگی که ظاهر شد بخشی از مکانیک بازی بود یا صرفا در آن تونل قرار داشت، اما این همان عنصری است که این دور را بسیار سخت تر از حد لازم می کند.

در حالی که آریسو سرانجام متوجه شد که اتوبوس تمام مدت هدف بوده است، دو بازیکن دیگر می توانستند نجات پیدا کنند اگر فقط چند متر به عقب برمی گشتند و کلمه “هدف” را که روی وسیله نقلیه نقاشی شده بود، می دیدند.

سرنخ دیگر نیز به وضوح در گوشی های آن ها بود، زیرا منطقی نبود که شمارنده با دور شدن آن ها از اتوبوس بالا برود. در نهایت، از آنجا که این یک بازی از نوع خاج (Clubs) است و نه پیک (Spades)، دلیلی برای محک زدن قدرت یا استقامت آن ها در آن دور وجود نداشت — آن ها فقط باید به عنوان یک تیم توافق می کردند که ثابت بنشینند و منتظر بمانند تا سیل بگذرد.

لامپ (چهار خشت) – یکی از سخت ترین بازی های Alice In Borderland

آریسو و دیگر بازیکنان در اتاقی با آب و میله های برقی در Alice in Borderland ایستاده اند.

برای پیوستن به هیئت مدیره نخبه بیچ، آریسو به چالش کشیده می شود تا بازی مرگبار “لامپ” را شکست دهد. با بالا آمدن سطح آب، آریسو باید بفهمد کدام کلید لامپ را روشن می کند. تنها مشکل این است که سه کلید را فقط می توان با بسته بودن در اتاقی که لامپ در آن است، با خیال راحت آزمایش کرد، بنابراین هیچ راهی برای فهمیدن اینکه آیا کلید درست است وجود ندارد.

او سرانجام متوجه می شود که می تواند از گرمای باقی مانده لامپ برای بررسی اینکه آیا روشن شده است یا خیر، بدون اینکه مجبور باشد آن را ببیند، استفاده کند. او یک کلید را در حالی که در بسته است، روشن می کند، سپس با هوش مندی از یک بازیکن دیگر می خواهد که گرما را بررسی کند.

این یک وضعیت استرس زا برای همه است، زیرا هر تاخیر بیشتری باعث می شد آب آنقدر بالا بیاید که به میله های برقی برسد. اکثر مردم هرگز به استفاده از گرمای باقی مانده لامپ برای حل بازی فکر نمی کردند.

با این حال، آرامش و تفکر استراتژیک تنها مهارت های اصلی هستند که بازیکنان برای غلبه بر این چالش خاص به آن ها نیاز دارند. این واقعیت که نماینده اجرایی در اتاق از ابتدا پاسخ را می دانست، گواهی بر این است که این بازی در مقایسه با سایر سخت ترین بازی های Alice In Borderland چقدر آسان است.

Old Maid

در ادامه، تصویری از ریوجی را مشاهده می کنید که درگیر بازی روانشناختی Old Maid است.

ریوجی در حال بازی Old Maid، یکی از سخت ترین بازی های Alice In Borderland.

این صحنه نشان دهنده ماهیت منحصربه فرد این بازی است که در دنیای واقعی اتفاق می افتد و بر شانس و انتخاب های مرگبار تاکید دارد.

Old Maid تنها بازی در این مجموعه است که در دنیای واقعی اتفاق می افتد. چیزی که آن را از بقیه آسان تر می کند این است که هیچ کس مجبور به انجام آن نیست. کسانی که سر میز بازی قرار می گیرند، آگاهانه تصمیم می گیرند آن را بازی کنند تا تجربه نزدیک به مرگ داشته باشند.

اما آنچه که در این بازی به طور قابل توجهی خطرات را بالا می برد این است که در نهایت فقط یک بازیکن زنده می ماند. ناگفته نماند که بردن در Old Maid ظاهرا ارتباط زیادی با شانس دارد، که آن را حتی دشوارتر جلوه می دهد.

مرده یا زنده (سه خاج)

کاروبه، آریسو، شیبوکی و چوتا در اتاق خالی بازی ‘مرده یا زنده’ در حال اندیشیدن به راه فرار.

کاروبه، آریسو، شیبوکی و چوتا در اتاقی خالی در یکی از سخت ترین بازی های Alice In Borderland به نام 'مرده یا زنده' ایستاده اند.

این تصویر لحظات اولیه ورود شخصیت های اصلی به دنیای بازی ها را به یاد می آورد که با عدم قطعیت و ترس از ناشناخته ها همراه بود.

کاروبه، آریسو، شیبوکی و چوتا در اتاقی خالی در Alice in Borderland ایستاده اند.

اولین بازی ای که آریسو و دوستانش در دنیای سخت ترین بازی های Alice In Borderland انجام می دهند شاید فقط رتبه سه داشته باشد، اما با توجه به اینکه آن ها هیچ ایده ای از آنچه در انتظارشان است ندارند، به یک دور فوق العاده طاقت فرسا تبدیل می شود که به راحتی می تواند صحنه ای از یک فیلم بقای مهیج باشد. قوانین ساده هستند: قبل از اتمام زمان، یکی از دو در را انتخاب کنید.

انتخاب در اشتباه منجر به مرگ فوری می شود در حالی که بیش از حد طول کشیدن برای انتخاب در به معنای زنده سوختن در اتاق است. یک مرگ و چندین اتاق وحشتناک لازم است تا آریسو نقشه ساختمان را بفهمد.

به لطف حافظه تصویری اش، او قادر است اندازه ساختمان را بر اساس مدل ماشینی که کنار ورودی می بیند، تخمین بزند. او یک نقشه می کشد و طول تقریبی هر اتاق را تنها با استفاده از اندازه پایش محاسبه می کند.

با انتخاب اتاق هایی که به خروج منجر می شوند و با استفاده از ویدیویی که چوتا گرفته بود، هوش او همه را در آخرین لحظات نجات می دهد. اگر هر کس دیگری به جز آریسو آنجا بود، تقریبا غیرممکن بود که هر بار در درست را حدس بزنند. بازیکنان به احتمال زیاد مانند شیبوکی عمل می کردند و برای پیشروی، هم تیمی های خود را قربانی می کردند.

برچسب (پنج پیک)

نمایی از ساختمان عظیم در حین بازی ‘برچسب’، جایی که بازیکنان باید از تعقیب کنندگان نقاب دار فرار کنند.

درختان جلوی ساختمانی در حین بازی 'برچسب'، یکی از سخت ترین بازی های Alice In Borderland.

این محیط وسیع به خوبی حس اضطراب و ضرورت کار تیمی برای بقا را در این بازی مرگبار القا می کند.

هنگامی که بازیکنان مسئول انجام یک بازی ساده “برچسب” می شوند، هیچ کس نمی توانست پیش بینی کند که به این اندازه مرگبار خواهد شد. “برچسب زنندگانی” که ماسک اسب به تن دارند و تفنگ حمل می کنند، می توانند به راحتی به عنوان آنتاگونیست های ترسناک در هر یک از بهترین فیلم های ترسناک باشند.

جدا از اجتناب از این برچسب زنندگان، آریسو و بقیه بازیکنان باید قبل از اتمام زمان، اتاق درست را در ساختمان عظیم پیدا کنند. اگر شکست بخورند، یک بمب منفجر می شود و همه را می کشد. سخت ترین چیز در مورد این بازی این است که فقط به قدرت برای فرار و شکست دادن برچسب زنندگان نیاز ندارد، بلکه به کار گروهی هم نیاز دارد.

بدون همکاری دیگر بازیکنان، آریسو هرگز اتاق درست را پیدا نمی کرد. یک پیچیدگی دیگر در داخل منتظر او بود که لایه دیگری از دشواری به این دور چالش برانگیز اضافه می کرد.

معلوم می شود که برچسب زنندگان نیز بازیکنانی هستند که مجبورند برای زندگی خود دیگران را بکشند و آریسو چاره ای جز کشتن آن ها ندارد. این بازی همان تاثیر احساسی و پیچیدگی بازی قایم باشک را که بعدها در نمایش می بینیم، ندارد، اما همچنان یکی از دورهای دشوارتر در این مجموعه است.

ترازو (شاه خشت)

ترازو یکی از سخت ترین بازی های Alice In Borderland برای فصل 2 است، و بازی ای است که تقریبا با هیچ بازی دیگری شباهت ندارد. در این بازی، شخصیت ها نشسته اند و ثابت مانده اند، و این بازی ای نیست که مردم برای زنده ماندن در آن به سرعت حرکت کنند.

در عوض، چیشیا در ساختمانی شبیه دیوان عالی، پشت میزی با چهار بازیکن می نشیند و آن ها سه دقیقه فرصت دارند تا عددی بین 0 تا 100 را انتخاب کنند. میانگین این اعداد انتخاب می شود، و هر کسی که به آن نزدیک تر باشد، دور را می برد. هر کسی که برنده نشود، یک امتیاز از دست می دهد.

اینجاست که این بازی مرگبار می شود. هر کسی که امتیاز از دست بدهد، ظرفی پر از اسید سولفوریک روی سرش قرار می گیرد و اگر به منفی 10 امتیاز برسند، ظرف واژگون شده و بازیکن را بلافاصله می کشد. هر بار که کسی می میرد، یک قانون جدید اضافه می شود.

در حالی که هیچ کس در این بازی به طور فیزیکی برای زندگی خود نمی جنگد، آن ها باید از استراتژی و مکر استفاده کنند تا از مرگ جلوگیری کنند، و این نشان می دهد که باهوش بودن به اندازه ماهر بودن برای زنده ماندن در این بازی ها اهمیت دارد.

Osmosis (شاه خاج)

وقتی صحبت از سخت ترین بازی های Alice In Borderland برای فصل 2 به میان می آید، Osmosis یکی از بازی هایی است که به خوبی اکشن و قدرت مغز را برای زنده ماندن شرکت کنندگان با هم ترکیب می کند. این بازی اساسا یک بازی برچسب دو ساعته است، و دومین بازی برچسب پس از بازی فصل 1 است.

با این حال، یک سیستم امتیازدهی اضافه شده است، بنابراین برچسب زدن به کسی برای برنده شدن کافی نیست. در عوض، به هر بازیکن امتیازاتی اختصاص داده شده است، و مهم است که وضعیت امتیاز بازیکنان را بدانید تا بفهمید از چه کسی باید محافظت کنید.

این یکی از بهترین بازی های Alice in Borderland برای فصل 2 است زیرا اکشن را پویا نگه می دارد، در حالی که بازیکنان را مجبور می کند تا یک استراتژی را در لحظه توسعه دهند و آن را بر اساس اینکه چه کسی برچسب خورده است و در چه جایگاهی از امتیازات قرار دارد، تغییر دهند. این همچنین به این معنی است که بازیکنان اغلب باید تصمیمات مرگ و زندگی بگیرند اگر می خواهند زنده بمانند، و آریسو این را از نزدیک تجربه می کند.

شکار زامبی

ری را در حال مبارزه و تلاش برای بقا در بازی پر از خشونت ‘شکار زامبی’ مشاهده می کنید.

ری در حال مبارزه در بازی شکار زامبی، یکی از سخت ترین بازی های Alice In Borderland.

این تصویر نشان می دهد که چگونه بازی های کارت محور نیز می توانند به صحنه های مرگبار تبدیل شوند، جایی که اخلاقیات انسانی به چالش کشیده می شود.

بازی Zombie Hunt منجر به مرگ های زیادی در فصل 3 Alice in Borderland می شود. با این حال، نگاهی دقیق تر به آن نشان می دهد که به سختی اکثر بازی های دیگر در این مجموعه نیست. برای شروع، از هیچ نظر به چالش فیزیکی نمی کشد و فقط از بازیکنان می خواهد که یک سری بازی کارتی انجام دهند.

برخی از بازیکنانی که از نظر اخلاقی منحرف هستند، این بازی را فرصتی برای بی رحمانه کشتن دیگر بازیکنان می دانند، که آن را به طور قابل توجهی چالش برانگیزتر می کند. با این حال، می توانست بسیار ساده تر باشد و بقای بسیاری را تضمین می کرد اگر بازیکنان با کارت های شات گان توافق می کردند که از شات گان ها استفاده نکنند و کسانی که کارت های زامبی داشتند همه را به زامبی تبدیل می کردند.

Checkmate (ملکه پیک)

در اینجا ملکه پیک را در مرکز بازی استراتژیک و پر استرس Checkmate می بینید.

ملکه پیک در بازی Checkmate، یکی از سخت ترین بازی های Alice In Borderland.

این صحنه به خوبی تنش و پویایی بازی های تیمی را به تصویر می کشد که در آن هر تصمیم می تواند سرنوشت ساز باشد.

Checkmate نسخه دیگری از بازی Tag در بازی های Alice in Borderland فصل 2 است. در این بازی، 16 دور وجود دارد که هر کدام پنج دقیقه طول می کشند. هدف این است که در طول این دورها یکدیگر را برچسب بزنند. هر بازیکن یک دکمه روی پشت خود دارد که افراد می توانند آن را فشار دهند تا او را بخشی از تیم خود کنند. با این حال، یک نفر فقط می تواند یک بار در هر نوبت تیم خود را تغییر دهد.

برنده کسی است که بیشترین افراد را در تیم خود دارد. ملکه پیک نگران به نظر نمی رسید، زیرا او با چهار عضو شروع کرد، و تیم رقیب 16 نفر داشت. آنچه این نسخه از Tag را بسیار هیجان انگیز می کرد این بود که یکی از آسان ترین بازی های فصل بود، اما همچنین بازی ای بود که برای بازیکنان به طرز باورنکردنی شدید و استرس زا بود.

تیم ملکه مدام بزرگتر و بزرگتر می شد و این به لحظه سرنوشت ساز منجر شد. به تیم ملکه بپیوندید یا بمیرید. این ها تصمیماتی هستند که تماشای سخت ترین بازی های Alice In Borderland را بسیار عالی می کنند.

میدان نبرد (شاه پیک)

تصویری دلهره آور از میدان نبرد که از دید یک تک تیرانداز گرفته شده و خطرات بی شمار این بازی را نشان می دهد.

یک تک تیرانداز از میان دوربین تفنگ در میدان نبرد در Alice in Borderland نگاه می کند.

این زاویه دید بر ماهیت بی قانون و مرگبار بازی شاه پیک تاکید دارد که بازیکنان را در موقعیتی بی رحمانه قرار می دهد.

ضعیف ترین بازی از بازی های Alice in Borderland در فصل 2، میدان نبرد با شاه پیک بود. با این حال، همچنین خطرناک ترین نیز بود. اول، باید نشان می داد که به همان اندازه مرگبار است، اگر نه بیشتر، از هر چیزی در فصل اول.

دوم، باید همه چیز را طوری آماده می کرد که بازی های آینده بتوانند بر هیجان و خطر این بازی بیفزایند. مرگبار بود، این مطمئن است، اما به اندازه برخی از بازی های فصل اول جالب یا هیجان انگیز نبود. این به این دلیل است که قانون این بخش از بازی های Alice in Borderland این است که هیچ قانونی وجود ندارد.

تنها کاری که رقبا باید انجام می دادند این بود که شاه پیک را قبل از اینکه او همه آن ها را بکشد، بکشند. بازی نبرد یا فرار بود، و شاه پیک یک مسلسل پر داشت، و او هر کسی را که در منطقه مشخص شده می دوید می کشت. این نیز یک بازی نادر بود زیرا فقط یک مسابقه یک قسمتی نبود، بلکه تا انتها ادامه یافت تا زمانی که بالاخره وقت آن رسید که قاتل را رو در رو ببینند.

Solitary Confinement (سرباز دل)

بهترین بازی از بازی های Alice in Borderland در فصل 2، Solitary Confinement با سرباز دل بود. این بازی از نظر داستانی بسیار خوب عمل کرد زیرا شخصیت هایی را که بینندگان به آن ها علاقه مند بودند، گرفت و آن ها را در موقعیتی قرار دادند که به نظر می رسید هیچ شانسی ندارند. این یک بازی در بلوک سلولی بود، و واضح بود که چیشیا بالاخره داشت از پا در می آمد.

قوانین به شرح زیر بود. هر دور با گردنبندی شروع می شود که بازیکنان به گردن دارند و یکی از نشانه های کارت روی پشت آن است. فرد که قادر به دیدن آن نیست، باید نماد را قبل از اتمام دور نام ببرد. بازیکنان باید کسی را پیدا کنند که بتوانند به او اعتماد کنند تا نماد را به آن ها بگوید، که به معنای تشکیل اتحاد برای رسیدن به پایان است.

با این حال، اینجاست که اعتماد و استراتژی وارد عمل می شود. اگر یک نفر می خواهد برنده شود، می تواند به کسی که به او اعتماد دارد دروغ بگوید، و به زودی مشخص می شود که به چه کسانی می توان اعتماد کرد — اما تا آن زمان ممکن است خیلی دیر باشد. این بهترین بازی است زیرا شخصیت های جدید زیادی را وارد می کند، و چیشیا را در گوشه ای قرار می دهد، جایی که سرنوشتش نامشخص به نظر می رسد. همچنین حداقل دو نفر را وارد می کند که می توانند نقش های بزرگی در فصل 3 Alice in Borderland ایفا کنند.

برج بینگو توکیو

اوساگی را در لحظه ای از ترس و وحشت در بازی چالش برانگیز برج بینگو توکیو مشاهده می کنید.

اوساگی در فصل 3 Alice in Borderland ترسیده به نظر می رسد در بازی برج بینگو توکیو، یکی از سخت ترین بازی های Alice In Borderland.

این تصویر نمایانگر فشار فیزیکی و ذهنی عظیمی است که تنها ورزشکاران نخبه قادر به تحمل آن در چنین بازی هایی هستند.

این یکی تنها به طور خلاصه در فصل 3 Alice in Borderland به نمایش گذاشته می شود، اما از نظر فیزیکی به راحتی در میان سخت ترین بازی ها قرار می گیرد. فقط یک ورزشکار نخبه مانند اوساگی قادر است تا بالای برج توکیو بالا برود تا این بازی را کامل کند، که نشان می دهد اکثر بازیکنان آموزش ندیده در این بازی از بین می رفتند.

شکار جادوگر (ده دل)

آریسو در میان جمعیت بازیکنان در بازی ‘شکار جادوگر’ که اوج بی اعتمادی و خشونت را به نمایش می گذارد.

آریسو در حال صحبت با کسی خارج از کادر، در حالی که بازیکنان پشت سرش در بازی شکار جادوگر، یکی از سخت ترین بازی های Alice In Borderland ایستاده اند.

این صحنه به خوبی پیچیدگی های روانشناختی و اخلاقی بازی های دل ها را نشان می دهد که در آن بازیکنان به آسانی علیه یکدیگر برانگیخته می شوند.

درست زمانی که چیشیا در شرف فرار با دسته ی کارت های دزدیده شده اش است، یک پیچش داستانی عظیم در Alice in Borderland اتفاق می افتد و تمام ساختمان بیچ را به یک مکان بازی تبدیل می کند. به صدها بازیکن دستور داده می شود تا “جادوگری” را که موموکا را کشته است، پیدا کنند. اگر جادوگر را به موقع نسوزانند، همه می میرند.

طبیعتا، مینیون های پرخاشگر آگوونی شروع به تیراندازی و سوزاندن همه اطرافشان می کنند. آریسو در اتاقی بسته شده و نمی تواند کمک کند در حالی که بازیکنان بی جهت به مردن ادامه می دهند. بازی دل ها دقیقا همان کاری را که برایش در نظر گرفته شده بود انجام می دهد، زیرا مردم را علیه یکدیگر می شوراند و بی اعتمادی و خشونت را در میان دوستان ظاهری تشویق می کند.

صدها نفر می میرند قبل از اینکه آریسو فاش کند که موموکا از ابتدا جادوگر بوده و کل بازی برای آشکار کردن بدترین جنبه های بازیکنان طراحی شده بود. نگاه روی صورت شرکت کنندگان در هنگام درک اینکه دوستان خود را بی جهت کشته اند، همه چیز را می گوید.

این بازی ای است که به هوش، اعتماد و همکاری نیاز دارد – بدون این ویژگی ها، همه بازیکنان بدون اینکه بدانند پاسخ تمام مدت جلوی چشمانشان بوده، می مردند. این بازی شایسته بالاترین امتیاز ده است و بهترین نمایش از این است که بازی های دل ها در فصل اول Alice in Borderland چقدر بی رحمانه هستند.

آینده های ممکن

یونا و برادرش در بازی ‘آینده های ممکن’ در حال انتظار برای یک تصمیم سرنوشت ساز.

یونا و برادرش در حال انتظار برای سوار شدن به قطار در بازی آینده های ممکن، یکی از سخت ترین بازی های Alice In Borderland.

این تصویر نشان می دهد که چگونه تمرکز بیش از حد بر آینده می تواند بازیکنان را از واقعیت حال و استراتژی های بقا دور کند.

اگر بازیکنان در فصل 3 Alice in Borderland به جای اینکه بیش از حد روی چگونگی تاثیر هر انتخاب در بازی Possible Futures بر آینده شان تمرکز کنند، بر بقا در زمان حال متمرکز می شدند، تقریبا همه آن ها زنده می ماندند. آریسو استراتژی خوبی برای تضمین بقای همه ارائه کرده بود.

چیزی که غلبه بر Possible Futures را حتی دشوارتر می کند این است که آریسو و دوستانش متوجه نمی شوند که این بازی به چه چیزی منجر خواهد شد. آریسو خود را در بازی قربانی می کند تا بقای اوساگی را تضمین کند، اما باندا با گفتن اینکه قربانی شدنش باعث برد او در بازی شده، او را غافلگیر می کند.

با این حال، اوضاع به طرز ناگواری تغییر کرد و بسیاری از بازیکنان در طول این بازی جان خود را از دست دادند زیرا از نظر روانشناختی به سمت انتخاب های اشتباه هدایت شدند. اکثر بازیکنان نمی توانستند خود را از جدی گرفتن بیش از حد پیش بینی های آینده های ممکن خود در بازی بازدارند، که این امر با پیشرفت بازی آن را به طور فزاینده ای چالش برانگیز می کرد.

قوطی زنی

لحظه ای تراژیک از مرگ کازوییا در بازی Kick the Can که به اهمیت کار تیمی در این بازی اشاره دارد.

صحنه مرگ کازوییا در فصل 3 Alice in Borderland

این صحنه به خوبی نشان می دهد که حتی در بازی هایی که ماهیت تیمی دارند، خطرات مرگبار همیشه در کمین هستند، به خصوص با کاهش تعداد بازیکنان.

Kick the Can در فصل 3 Alice in Borderland بیشتر به یک رویداد تیمی تبدیل می شود، که به بازیکنان مصدوم مانند آریسو نیز اجازه می دهد تا برای دور بعدی واجد شرایط شوند. به همین دلیل، دشوار است که Kick the Can را به عنوان یکی از چالش برانگیزترین بازی های این مجموعه دید.

با این حال، باید توجه داشت که Kick the Can با پیشرفت بازی و کاهش تعداد بازیکنان در یک تیم، بیشتر و بیشتر چالش برانگیز می شود.

Croquet For Beginners (ملکه دل)

تصویری از آریسو و اوساگی در حال بازی Croquet For Beginners در فینال فصل 2.

شخصیت ها در حال بازی Croquet For Beginners، یکی از سخت ترین بازی های Alice In Borderland.

این صحنه به رغم ظاهر آرامش، سرشار از دسیسه و سوالات فلسفی درباره واقعیت است که آن را به یکی از جذاب ترین پایان بندی ها تبدیل می کند.

فینال بازی های Alice in Borderland برای فصل 2، Croquet For Beginners بود. به نظر می رسید همه چیز به سمت یک بازی شدید و پرتنش برای پایان فصل پیش می رفت. با این حال، آن به King of Hearts واگذار شد که به حمام خون ختم شد.

آنچه سپس به دست آمد، بازی نهایی بود که فقط Croquet بود و از نظر خطر شدید، چیزی نداشت. با این حال، آنچه بازی از نظر شدت کم داشت، با دسیسه تکمیل شد. اینجایی بود که آریسو و اوساگی در یک بازی Croquet با ملکه دل قرار گرفتند.

صحنه و بازی به گونه ای پیش رفت که همه، از دو بازمانده گرفته تا بینندگان در خانه، از خود پرسیدند که آیا چیزی در دو فصل اول واقعی بوده است یا خیر. در طول این بازی، پیچش ها و چرخش های بزرگی در حین صحبت شخصیت ها وجود داشت، و در پایان، هنوز مشخص نبود که چه چیزی واقعی است یا نه. اطلاعات ارائه شده در اینجا چیزی است که این بازی را بسیار جالب می کند، که ممکن است مهم تر از صرفا موقعیت های مرگ و زندگی باشد.

قایم باشک (هفت دل)

آریسو در بازی ویرانگر ‘قایم باشک’ با هدست تشخیص چهره، در مواجهه با یک تصمیم دلخراش.

آریسو در حالی که گردنش را گرفته، جلوی درختان در بازی قایم باشک، یکی از سخت ترین بازی های Alice In Borderland ایستاده است.

این تصویر درد و از خودگذشتگی دوستانه را نشان می دهد که یکی از تلخ ترین و به یادماندنی ترین لحظات سریال را رقم زد.

آریسو، چوتا، کاروبه و شیبوکی همگی ناخواسته تصمیم وحشتناکی برای پیوستن به بازی “قایم باشک” با هم می گیرند. از آنجا که این یک بازی دل است، آن ها به طرز چشمگیری در برابر یکدیگر قرار می گیرند. به هر یک از آن ها هدست هایی با تشخیص چهره داده می شود و یکی از آن ها “گرگ” نامیده می شود، در حالی که سه بازیکن دیگر “گوسفند” هستند.

گوسفندان می توانند با برقراری تماس چشمی با شرکت کننده، وضعیت گرگ را برای خود بردارند. تنها گرگ در بازی زنده می ماند. به راحتی می توان فهمید که چرا این بازی برای بازیکنانی که دوست هستند، چنین ویرانگر است. به طرز شوکه کننده ای، نمایش کسانی را که بینندگان ممکن بود به عنوان شخصیت های اصلی ببینند، در اوایل مجموعه از بین برد.

برای مدتی، آریسو ممکن است فکر کند که راهی برای زنده ماندن همه آن ها با هم در بازی وجود دارد، اما این چنین نیست. تماشای لحظات پایانی آریسو که در حال دویدن و فریاد زدن برای دوستانش است، دشوار است، زیرا مشخص می شود که آن ها خود را قربانی کرده اند تا او بتواند ادامه دهد.

در این بازی برنده واقعی وجود ندارد، زیرا حل کردن آن با هم تقریبا غیرممکن است و همیشه با دلشکستگی به پایان می رسد.

مقایسه سخت ترین بازی های Alice In Borderland در مانگا و سریال

آریسو در نمای پایانی فصل 3، با نگاهی عمیق به تفاوت های میان مانگا و اقتباس سریالی Alice in Borderland.

آریسو در پایان فصل 3 Alice in Borderland، جایی که بازی ها در مانگا متفاوت از سخت ترین بازی های Alice In Borderland سریال هستند.

این تصویر زمینه را برای بحث در مورد چگونگی تغییر بازی ها در اقتباس نتفلیکس برای مخاطبان جهانی فراهم می کند.

نتفلیکس در اقتباس مانگای اصلی هارو آسو برای مخاطبان جهانی، آزادی های خلاقانه ای به خرج داد و بازی های بقا که هسته اصلی روایت هستند را به طور قابل توجهی تغییر داد. در حالی که مانگا به چالش های پیچیده و چند لایه که ریشه های عمیقی در فرهنگ و زبان ژاپنی دارند می پردازد، سریال لایو-اکشن این پیچیدگی ها را برای دسترسی بهتر و ریتم سریع تر ساده سازی می کند.

این ساده سازی اغلب منجر به بازی هایی می شود که کمتر پیچیده و بیشتر بر اکشن متمرکز هستند تا عمق روان شناختی. این نمایش همچنین اندازه برخی از بازی ها و خشونت به تصویر کشیده شده را به دلایل عملی فیلمبرداری و برای دستیابی به مخاطبان گسترده تر کاهش می دهد.

یکی از واضح ترین نمونه های کاهش مقیاس بازی ها توسط نتفلیکس، اولین بازی، Dead or Alive است، زیرا بازی در مانگای اصلی شامل یک مسابقه است. سریال نتفلیکس جنبه مسابقه را حذف کرد و آن را به سادگی به یک بازی فرار مرگبار تبدیل کرد. نتفلیکس همچنین بازی های خاص خود را که در این مجموعه نیستند، مانند مسابقه شکار، ایجاد کرده است.

این تنظیمات، در کنار حل سریع تر بازی ها برای سازگاری با داستان سرایی اپیزودیک، تضمین می کند که اقتباس طعم متمایز خود را حفظ کند. با وجود تغییرات، این مجموعه جوهره بقا با خطرات بالا را حفظ می کند، و ثابت می کند که Alice in Borderland همچنان به روح دنیای خائنانه و غیرقابل پیش بینی احترام می گذارد. بسیاری از طرفداران هنوز از این بازی ها و بازخوردهای آن به عنوان نقاط اوج سریال یاد می کنند.

در این بررسی، به انواع بازی های چالش برانگیز مجموعه Alice in Borderland، از معماهای ذهنی گرفته تا نبردهای بقای فیزیکی، پرداختیم. این بازی ها، هر یک به شیوه خود، ماهیت بی رحمانه و پرخطر دنیایی را به تصویر می کشند که در آن بازیکنان برای زنده ماندن باید از تمام توانایی های خود، از جمله هوش، قدرت بدنی و اخلاقیات، استفاده کنند. همچنین به تفاوت های ظریف میان نسخه های مانگا و سریال این بازی ها اشاره شد که نشان دهنده رویکردهای متفاوت در اقتباس این دنیای پرماجراست.

Alice In Borderland: Every Game, Ranked By Difficulty

نویسنده:
تاریخ بروزرسانی: 17/10/2025
چقدر از این مقاله رضایت داشتید؟
good عالی
mid متوسط
bad ضعیف

دیدگاه شما