خانه فیلم‌ها سرنوشت مشترک The Godfather و Scarface: پایان تراژیک نقش های آل پاچینو
سرنوشت مشترک The Godfather و Scarface: پایان تراژیک نقش های آل پاچینو

سرنوشت مشترک The Godfather و Scarface: پایان تراژیک نقش های آل پاچینو

دسته بندی : فیلم‌ها

در این مقاله:

این مقاله به بررسی دقیق سرنوشت مشترک The Godfather و Scarface می پردازد و نشان می دهد که چگونه آل پاچینو در نقش های نمادین مایکل کورلئونه و تونی مونتانا، با وجود تفاوت های شخصیتی بارز، به سرنوشت های مشابهی از انزوا و از دست دادن عزیزان خود دچار می شوند که ریشه در جاه طلبی های جنایی آن ها دارد.

آل پاچینو در طول دوران حرفه ای درخشانش، نقش های گانگستری بدنام تری نسبت به اکثر بازیگران ایفا کرده، اما هیچ کدام از این نقش ها به شهرت و تحسین مایکل کورلئونه در The Godfather نمی رسند. در طول دو اثر کلاسیک جاودانه و یک دنباله سوم که شاید به اندازه آن ها جاودانه نیست، پاچینو مسیر مایکل را از یک قهرمان جنگی آرام تا اوج قدرت مافیا ترسیم می کند.

دومین نقش گانگستری نمادین پاچینو، 11 سال بعد با فیلم Scarface ساخته برایان دی پالما از راه رسید. در حالی که هر دو داستان حول محور شخصیت پاچینو می چرخند که یک امپراتوری جنایی می سازد، مایکل کورلئونه و تونی مونتانا از نظر شخصیتی نمی توانستند از این دورتر باشند. جایی که مایکل خونسرد، آرام و حسابگر است، تونی بی پروا، کله شق و به وضوح مادی گراست.

این شخصیت های متضاد در پایان هر داستان منعکس می شوند، اما در حالی که مایکل کورلئونه و تونی مونتانا سرنوشت های بسیار متفاوتی را تجربه می کنند، تفاوت ها و شباهت های آن ها نمایانگر یک سرنوشت مشترک The Godfather و Scarface است که در جزئیات اصلی پایان بندی بازسازی می شود.

پایان Scarface متضاد پایان The Godfather است، اما در عین حال مشابه آن؛ سرنوشت مشترک The Godfather و Scarface

در ادامه، به جزئیات بیشتری از صحنه پایانی تونی مونتانا و شباهت های آن با مایکل کورلئونه می پردازیم. این تصویر نمادین از قدرت و خشونت تونی مونتانا به خوبی اوج دراماتیک داستان او را به نمایش می گذارد.

Al Pacino as as angry Tony Montana preparing to launch a grenade from his custom rifle in Scarface. سرنوشت مشترک The Godfather و Scarface

آل پاچینو در نقش تونی مونتانای خشمگین که در اوج Scarface، داخل دفترش در حال آماده شدن برای پرتاب نارنجک از تفنگ سفارشی اش است.

این لحظه اوج نبردی است که نه تنها برای بقا، بلکه برای تثبیت هویت یک امپراتور جنایتکار رقم می خورد که در نهایت به قیمتی گزاف تمام شد.

در ظاهر، صحنه پایانی مایکل کورلئونه نقطه مقابل صحنه پایانی تونی مونتانا به نظر می رسد. Scarface به طرز مشهوری به شکلی پر سر و صدا به پایان می رسد، زمانی که شخصیت پاچینو در حمله به عمارت مجللش با ده ها قاتل تبادل آتش می کند. مونتانا تعداد زیادی از دشمنان را از پا در می آورد، از نارنجک انداز خود به طور کامل استفاده می کند و حتی پس از تحمل صدمات کافی برای از پا درآوردن هر انسان عادی، هنوز فریاد ناسزا سر می دهد.

سرانجام، یک انفجار از پشت، مونتانا را از بالکن طبقه بالا به داخل استخر آب زیرین پرتاب می کند – پایانی دراماتیک و بیش از حد اغراق آمیز برای مردی دراماتیک و بیش از حد اغراق آمیز.

وقتی مایکل کورلئونه در The Godfather Part III می میرد، تنها در یک باغ ساکت سیسیلی و در محاصره گربه هاست. بدون حتی یک نجوا، مایکل در صحنه ای پایانی آرام و باوقار جان می سپرد. نه خونی، نه نفرینی، نه نارنجکی.

با این حال، با بررسی دقیق، می توان گفت که پایان Scarface در واقع بازآفرینی چگونگی پایان یافتن داستان مایکل کورلئونه در The Godfather Part III است و به نوعی به سرنوشت مشترک The Godfather و Scarface اشاره دارد.

اگر زرق و برق ها را کنار بگذاریم، پایان Scarface واقعا درباره مردی است که اشتیاقش به قدرت، پول و موقعیت، خانواده، دوستان و معشوقش را از او می گیرد. خواهر تونی مرده است. بهترین دوستش مرده است. همسرش او را ترک کرده است. همه متحدانش از بین رفته اند.

شاید تونی مونتانا در حالی که توسط دشمنانش احاطه شده، با مبارزه سقوط کند، اما نکته مهم این است که او می میرد در حالی که می داند هر کسی را که دوست داشته، یا نابود کرده یا از خود دور کرده است. در آخرین نفس هایش، تونی فقط توسط کسانی احاطه شده که به دنبال کشتن او هستند، نه کسانی که او را می شناختند. با وجود تمام فریادها و مبارزات، واکنش تونی به مرگ جینا ثابت می کند که این در لحظات پایانی از او سلب نشده بود.

آخرین مقاومت تونی مونتانا قهرمانانه یا شجاعانه نیست – بلکه غم انگیز، تقریبا رقت انگیز و بیهوده است. پایان Scarface برای برانگیختن همدردی یا تحسین طراحی نشده، بلکه برای برانگیختن ترحم است.

مرگ مایکل کورلئونه دقیقا همینطور است. گانگستر پاچینو آخرین لحظاتش را تنها سپری می کند. دخترش مرده است. برادرانش مرده اند. همسر و پسرش او را ترک کرده اند. مایکل شاید در دقایق پایانی عمرش به جای قاتلان، توسط گربه ها احاطه شده باشد، اما حس انزوای کوبنده و خودساخته او با Scarface یکسان است.

همانند تونی مونتانا، در مرگ مایکل نیز کیفیت غم انگیزی وجود دارد. دن کورلئونه بزرگ، در حالی که در ثروت غوطه ور است اما از عزیزترین افرادش جدا شده، بی صدا و بی عشق به سوی مرگ سقوط می کند. مایکل شاید مرگش را بیشتر از تونی مونتانا پذیرفته باشد، اما هر دو صحنه، در هسته اصلی خود، درباره مردانی هستند که بیش از حد به خورشید نزدیک می شوند و در نتیجه افرادشان را از دست می دهند، که گویای سرنوشت مشترک The Godfather و Scarface است.

Scarface و برجسته سازی سرنوشت مشترک The Godfather و Scarface در قهرمانان گانگستر 100 سال گذشته

پیش از این، فیلم اصلی Scarface با بازی پل مونی، پیش نمایشی از این مضامین مشترک را ارائه داده بود. نگاه نافذ و خشمگین تونی کامونته، ریشه های خشونت و جاه طلبی را در این ژانر به خوبی نشان می دهد.

Paul Muni as Tony Camonte glowers in Scarface. سرنوشت مشترک The Godfather و Scarface

پل مونی در نقش تونی کامونته که در Scarface نگاهی خشمگین دارد

این تصویر به خوبی نشان دهنده شخصیت پیچیده ای است که تلاش می کند بین جاه طلبی بی حد و مرز و وفاداری های خود تعادل برقرار کند.

باید اذعان داشت که پایان Scarface اقتباسی نزدیک از فیلم اصلی محصول 1932 است که پل مونی در آن نقش تونی کامونته (تونی مونتانای اصلی) را ایفا می کرد. جاه طلبی کامونته به درگیری با پلیس در خانه اش ختم می شود، در حالی که او نیز باعث مرگ بهترین دوست و خواهرش در پی هم می شود.

بنابراین، شاید به جای اینکه Scarface، The Godfather را بازآفرینی کند، برعکس آن صادق است. در واقع، یکی از وجوه مشترک راهنمای جامع فیلم های گانگستری از زمان آغازش، تضاد بین عشق و طمع بوده است، عنصری کلیدی در سرنوشت مشترک The Godfather و Scarface. گانگسترهایی مانند مایکل کورلئونه، تونی مونتانا و تونی کامونته کاملا بی رحم نیستند و برای روابط خانوادگی ارزش زیادی قائلند، حتی اگر همیشه این احساسات را به وضوح نشان ندهند.

این کشمکش درونی است که فیلم های گانگستری را از دیدگاه سینمایی بسیار جذاب می کند. گانگسترهایی که فاقد همدلی و اخلاقیات هستند – به شخصیت جو پشی در Goodfellas فکر کنید – قهرمانان اصلی ضعیفی را می سازند، اما آنهایی که بین جنایت بی بندوبار و ارج نهادن به خانواده هایشان تعادل برقرار می کنند، الهام بخش داستان هایی هستند که در دهه 1930 به همان اندازه امروز برای مخاطبان جذاب بودند.

فیلم گانگستری آل پاچینو که پایانی کاملا متفاوت با The Godfather و Scarface دارد

اما همه شخصیت های گانگستری مسیر یکسانی را طی نمی کنند. لفتی راجیرو در Donnie Brasco نمونه ای است که سرنوشتی متفاوت را تجربه می کند، که این تصویر لحظه ای از تامل او را در برابر سرنوشت محتومش به تصویر می کشد.

Al Pacino standing on a boat in Donnie Brasco

آل پاچینو ایستاده روی یک قایق در Donnie Brasco

این صحنه سکون، تضادی آشکار با پایان های پرآشوب مایکل و تونی دارد و نشان می دهد که حتی در دنیای بی رحم جنایت، لحظاتی از وقار و پذیرش وجود دارد.

در حالی که The Godfather و Scarface (هر دو نسخه) در هسته خود پایانی مشابه دارند، که نشان دهنده سرنوشت مشترک The Godfather و Scarface از نظر مضمونی است، همه فیلم های گانگستری بزرگ آل پاچینو از این الگو پیروی نمی کنند و Donnie Brasco یک نمونه عالی است.

مانند مایکل کورلئونه و تونی مونتانا، لفتی راجیرو در Donnie Brasco یک گانگستر خشن با روابط عاطفی قوی با خانواده و دوستانش است. و در حالی که لفتی در پایان می میرد، نوعی وقار عجیب در آن وجود دارد. شخصیت پاچینو با همسرش خداحافظی می کند، وسایل شخصی اش را آماده می کند، به وضوح هنوز به جو پیستون – دوستی که به او خیانت کرده بود – فکر می کند و سپس با آرامش به استقبال سرنوشتش می رود.

لفتی قطعا تاوان جنایاتش را می پردازد، اما طمعش هرگز بر حس وفاداری او یا پیوندهایی که با دیگران ایجاد کرده، غلبه نمی کند. به خاطر همین فضیلت کوچک، به نظر می رسد ژانر گانگستری به لفتی با پایانی پاداش می دهد که به اندازه برخی از هم عصرهای او تنها و بدبختانه نیست.

The Godfather نیز کار مشابهی با پدر مایکل انجام می دهد. ویتو کورلئونه با بازی مارلون براندو، منافع کسب و کار کورلئونه را با منافع خانواده اش متعادل می کند و هرگز عضوی از خاندان خود را مانند کاری که مایکل با فردو کرد، اعدام نمی کند. در نتیجه، مرگ ویتو بسیار متفاوت از مایکل است و آخرین لحظات دن اصلی با بازی شادمانه با نوه اش سپری می شود. این تفاوت ها و شباهت ها جنبه های دیگری از سرنوشت مشترک The Godfather و Scarface را آشکار می سازند؛ The Godfather به توانایی ویتو در اولویت دادن به مردم بر قدرت، پاداش می دهد.

آنچه از بررسی سرنوشت مایکل کورلئونه و تونی مونتانا آشکار شد، این است که با وجود تفاوت های آشکار در شخصیت و سبک زندگی، هر دو در نهایت به انزوایی عمیق و از دست دادن عزیزانشان رسیدند. این کشمکش درونی بین جاه طلبی و عشق، ستون فقرات ژانر گانگستری را تشکیل می دهد و نشان می دهد که چگونه قدرت بی حد و حصر، حتی برای قدرتمندترین افراد، می تواند به بهای تنهایی و تباهی تمام شود، اگر تعادل میان منافع شخصی و روابط انسانی از دست برود. در مقابل، شخصیت هایی مانند ویتو کورلئونه و لفتی راجیرو با اولویت دادن به خانواده و وفاداری، توانستند پایانی متفاوت و باوقارتر را تجربه کنند.

Al Pacino’s Second-Most Famous Gangster Role Retold The Godfather’s Ending

نویسنده:
تاریخ بروزرسانی: 18/10/2025
چقدر از این مقاله رضایت داشتید؟
good عالی
mid متوسط
bad ضعیف

دیدگاه شما