فرنچایز Marvel’s Avengers هم داستان های فوق العاده ای داره و هم داستان های بسیار بدی، از داستان های حماسی تا کاملاً بی ارزش. اما فقط یک داستان Avengers هست که از نظر مالی موفق ترین داستان تمام دوران هاست و یک فاجعه ی تمام عیار که بیش از حد لیاقتش مورد احترام قرار گرفته. این مقاله به نقد Civil War می پردازد، داستانی که نه تنها پرآوازه ترین داستان Avengers هست، بلکه احتمالاً پرآوازه ترین داستان مارول در تمام دوران ها هم محسوب میشه.
البته، ما داریم درباره ی Civil War صحبت می کنیم – رویداد کمیک نهایی “متحدانی که به دشمن تبدیل شدند”، جایی که کاپیتان آمریکا با بازی استیو راجرز و آیرون من با بازی تونی استارک عملاً به جنگ با یکدیگر می پردازند. در این مقاله، در راستای نقد Civil War، ما به سری اصلی از مارک میلر، استیو مک نیون، دکستر واینز، موری هالوول و کریس الیوپولوس می پردازیم، نه به داستان های جانبی مختلف.
Civil War پرفروش ترین رمان گرافیکی مارول در تمام دوران هاست.
Civil War پرآوازه ترین داستان Avengers است
…و پرفروش ترین رمان گرافیکی مارول در تمام دوران ها
در این تصویر، شاهد تقابل نمادین قهرمانان دنیای مارول در میانه نبردی تمام عیار هستیم.
این اثر هنری به خوبی هرج ومرج و شکاف عمیق ایجاد شده بین متحدان سابق را به تصویر می کشد.
Civil War که در سال 2006 منتشر شد، داستانی هفت قسمتی است که در آن آیرون من و کاپیتان آمریکا بر سر قانون ثبت ابرقهرمانان به جنگ می پردازند. دولت مصمم است همه افراد دارای قدرت های فرا انسانی را مجبور به ثبت هویت واقعی شان کند و آیرون من رهبری این قانون جدید را بر عهده دارد. برخی از قهرمانان تونی را دنبال می کنند و برخی استیو را، که این امر منجر به شکافی می شود که جامعه قهرمانان را به دو نیم تقسیم می کند.
Civil War داستانی فوق العاده محبوب و به ویژه پرفروش ترین رمان گرافیکی مارول در تمام دوران هاست (همانطور که مارک میلر و مارول از طریق Bleeding Cool تایید کرده اند). با این حال، در نقد Civil War، ادعای ما این است که این مجموعه نه تنها بیش از حد ارزیابی شده، بلکه بدترین ویژگی های آن هستند که باعث محبوبیت زیادش شده اند.
نقد Civil War؛ چه چیزی در آن عالی است؟
در ادامه به بررسی نقاط مثبت داستان می پردازیم.
این تصویر تقابل ایدئولوژیک دو رهبر اونجرز را به خوبی نشان می دهد.
این منصفانه نخواهد بود که فقط Civil War را به خاطر کاستی هایش سرزنش کنیم. نکات مثبت زیادی وجود دارد، از هنر چشم نواز استیو مک نیون که کاملاً مناسب چنین داستان پرفروشی است، تا استعداد غیرقابل انکار میلر در دیالوگ های تند و گزنده که به دلیل رد و بدل شدن بین دوستان سابق، حتی سهمگین تر به نظر می رسند.
رویارویی کاپیتان آمریکا و ماریا هیل، فرمانده شیلد، یکی از لحظات کلیدی در آغاز درگیری ها است.
این صحنه نشان دهنده موضع قاطع دولت و مقاومت سرسختانه کاپیتان آمریکا در برابر آن است.
به ندرت پیش می آید که یک رویداد بزرگ ابرقهرمانی یک معضل اخلاقی ارائه دهد که طرفداران بتوانند به طور معناداری بر سر آن اختلاف نظر داشته باشند.
این داستان به خاطر ایجاد درگیری حول یک معضل اخلاقی واقعاً پیچیده، شایسته تقدیر است. این رویداد با شعار ‘شما طرف چه کسی هستید؟’ تبلیغ شد و نکات خوبی در هر دو طرف وجود دارد. در حالی که این ایده که ‘هیچ کس آدم بد داستان نیست’ به سرعت از بین می رود، به ندرت پیش می آید که یک رویداد بزرگ ابرقهرمانی یک معضل اخلاقی ارائه دهد که طرفداران بتوانند به طور معناداری بر سر آن اختلاف نظر داشته باشند.
این داستان همچنین پایانی قطعی ارائه می دهد بدون اینکه همه چیز را خیلی تمیز و مرتب تمام کند. در حالی که نکات زیادی برای انتقاد در مورد نحوه پایان یافتن Civil War وجود دارد، اما این داستان با موفقیت وضعیت جدیدی را برای دنیای مارول رقم می زند بدون اینکه سازش کند. بنابراین با هنری عالی، دیالوگ های جذاب و حداقل یک نویسندگی کاربردی، در نقد Civil War، چه چیزی اینقدر بد است؟
چرا نقد Civil War نشان می دهد که پیچیدگی اخلاقی آن به هدر رفت؟
Iron Man هرگز قرار نبود شرور باشد… اما او قطعاً هست
پیوستن مرد عنکبوتی به تیم آیرون من یکی از نقاط عطف مهم داستان بود.
این اتحاد اولیه، پیش از تغییر موضع اسپایدرمن، بر پیچیدگی های داستان می افزاید.
Civil War با حادثه استمفورد آغاز می شود – نبردی فاجعه بار بین قهرمان و شرور که بیش از 600 نفر را به کام مرگ می کشاند و کمپین ملی ثبت ابرقهرمانان را به راه می اندازد.
این تصویر، لحظه انفجار در استمفورد را به تصویر می کشد که جرقه ی اصلی جنگ داخلی ابرقهرمانان شد.
این رویداد غم انگیز، افکار عمومی و دولت را علیه قهرمانان ثبت نشده بسیج کرد.
آیرون من استدلال می کند که قهرمانان باید پاسخگو باشند و اگر داوطلبانه ثبت نام نکنند، دولت چیزی بسیار بدتر را اجرا خواهد کرد. کاپیتان آمریکا استدلال می کند که ابرقهرمانان داوطلبانی هستند که خودشان قدرت هایشان را انتخاب نکرده اند و اخلاقشان نباید با بادهای سیاسی تغییر کند، و همچنین به تونی یادآوری می کند که Avengers حدود پنجاه شرور دارد، از جمله شخصیت هایی مانند دکتر دووم اونجرز، که می توانند هر پایگاه داده ای از هویت قهرمانان را هک کنند، مهم نیست چقدر امن باشد.
این یک معضل اخلاقی جذاب است که کاملاً مشخصاً قصد دارد کنترل اسلحه در آمریکا را بازتاب دهد. مارک میلر در گذشته (در گفتگو با Gamesradar.com) گفته است که او در نهایت با آیرون من موافق بود و او را قهرمان می دانست و اظهار داشت: عجیب است که برخی از نویسندگان دیگر اغلب تونی را شخصیت بد داستان می کردند، که من فکر می کردم انتخاب عجیبی است زیرا من در واقع طرف تونی بودم… در دنیای واقعی، اگر کسی ابرقدرت داشت، دوست داشتم همانطور که کسی که اسلحه دارد باید مجوز حمل داشته باشد، او هم ثبت نام کند.
عجیب است که میلر، نویسندگان دیگر را به خاطر بدجنس نشان دادن تونی سرزنش می کند، زیرا تمام Civil War به نظر می رسد به این دیدگاه اختصاص یافته است. تونی دشمنانش را به یک اردوگاه کار اجباری بین بعدی می اندازد، از ثور بدون رضایت او کلون می سازد تا برای خودش نیروی کمکی ایجاد کند، و ارتشی از ابرشروران را برای شکار متحدان سابقش آزاد می کند، اقدامی که او را در سطح شرورانی چون دکتر دووم شکست ناپذیر قرار می دهد.
استخدام گروه تاندربولتز (Thunderbolts)، تیمی از شروران اصلاح شده، توسط تونی استارک، یکی از بحث برانگیزترین اقدامات او بود.
این تصمیم نشان داد که تونی برای پیروزی در این جنگ تا چه حد حاضر است اصول خود را زیر پا بگذارد.
تیم کاپیتان آمریکا از نظر تعداد و تسلیحات در اقلیت هستند – شورشیان سرسخت که توسط مأموران بی چهره SHIELD با زره تاکتیکی دنبال می شوند. تیم ضد-ثبت نام از هر قهرمان باحال و سطح خیابان در کمیک های مارول تشکیل شده است، در حالی که فهرست موافقان ثبت نام از ابرقدرت های رده ب مانند شی-هالک، خانم مارول و واندر من تشکیل شده است.
در نقد Civil War، این داستان فوراً تبدیل می شود به تیم قلدرهای تونی استارک که قهرمانان مورد علاقه شما را شکار می کنند. در داستان تعیین کننده ‘قهرمانان در برابر قهرمانان’، یک طرف بی چون و چرا به عنوان شرور معرفی می شود، با وجود اینکه میلر ظاهراً قصد چنین چیزی را نداشته است.
چهره ی مصمم و بی رحم آیرون من در این تصویر، بیانگر تبدیل شدن او به چهره ای سرکوبگر در داستان است.
این تصویر به خوبی نشان می دهد که چگونه مرز بین قهرمان و شرور در این داستان محو شده است.
پر از تخریب شخصیت هاست
مارول مجبور شد چندین قهرمان را پس از Civil War کاملاً بازسازی کند
نبرد تن به تن میان کاپیتان آمریکا و آیرون من، اوج درگیری های فیزیکی و ایدئولوژیک داستان است.
این صحنه، فروپاشی کامل دوستی و اتحاد سابق آن ها را به نمایش می گذارد.
میلر آنقدر بر روی شخصیت های موافق ثبت نام تمرکز می کند که آنها را به افرادی بی ادب تبدیل می کند و مارول سال ها پس از آن تلاش کرد تا این شخصیت پردازی ها را معکوس کند. آیرون من آنقدر نامحبوب به نظر می رسد که سری انفرادی او به سرعت تونی را وادار کرد تا شخصیت و خاطرات خود را به حالت قبل از Civil War بازگرداند و “خودِ” Civil War خود را پاک کند. در اقتباس سینمایی MCU، Captain America: Civil War، فیلم ها با هوشمندی از قتل والدین تونی برای توجیه خشم او نسبت به کپ استفاده می کنند – عاملی که واقعاً به توجیه اضافی نیاز داشت.
در همین حال، بعداً فاش شد که هنک پیم یک اسکرال بوده که فعالانه در تلاش برای بی ثبات کردن جامعه بود، و رید ریچاردز توضیح داد که او اساساً آینده را دیده بود و می دانست که Civil War باید با وجود تردیدهای اخلاقی خودش اتفاق بیفتد.
حتی در آن زمان هم، طرفداران باور نمی کردند که پیتر پارکر هرگز خانواده اش را با افشای هویتش به خطر بیندازد (چیزی که میلر فقط به این دلیل انجام داد که می دانست مارول به هر حال قرار است داستان اسپایدر-من را تغییر دهد و این تصمیم تقریباً بلافاصله معکوس خواهد شد).
لحظه ی برداشتن ماسک توسط اسپایدرمن در کنفرانس خبری، یکی از شوکه کننده ترین لحظات تاریخ کمیک های مارول بود.
این تصمیم پیامدهای سنگینی برای پیتر پارکر و نزدیکانش به همراه داشت.
حتی گروه New Warriors هم به احمق های تشنه شهرت تبدیل می شوند که باعث کشته شدن یک مدرسه پر از کودکان می شوند – روشی به خصوص خشن برای برخورد با شخصیت هایی که اگرچه در لیست A نیستند، اما بخش تثبیت شده ای از دنیای مارول هستند و طرفداران خود را دارند.
گروه New Warriors، قهرمانان جوانی که ناخواسته باعث فاجعه استمفورد شدند.
این شخصیت پردازی آن ها به عنوان افرادی بی فکر، مورد انتقاد بسیاری از طرفداران قرار گرفت.
مرگ اصلی داستان غیرقابل بخشش است
کشتن Goliath به درستی مورد انتقاد طرفداران قرار گرفت
مرگ گالیات به دست کلون ثور، لحظه ای تراژیک و نقطه عطفی در داستان بود که خشونت جنگ را به اوج رساند.
این رویداد بسیاری از قهرمانان را وادار کرد تا در مورد موضع خود در این جنگ تجدید نظر کنند.
یکی از عجیب ترین بد-شخصیت پردازی ها در Civil War به مرگ بزرگ این داستان – مرگ گالیات با بازی ویلیام فاستر – منجر می شود. گالیات که مدت ها یک شخصیت فرعی در دنیای مارول بود، در Civil War ناگهان به یکی از صداهای اصلی جامعه قهرمانان تبدیل می شود، همه اینها برای زمینه سازی مرگ او به دست کلون/ربات ثور ساخته تونی استارک است.
حتی در زمان انتشار، کشتن تنها شخصیت مهم سیاه پوست داستان مورد انتقاد قرار گرفت، به ویژه به دلیل مفاهیم نژادی این قتل که توسط (کلونی از) ثور انجام شد، کسی که چکش او نمادی واقعی است که توسط گروه های افراطی استفاده می شود. گویی برای تشدید بی تفاوتی، این مرگ بارها در متن داستان به شلیک پلیس به یک مجرم تشبیه می شود.
این پنل به دلیل تشبیه مرگ یک قهرمان سیاه پوست به تیراندازی پلیس، بسیار بحث برانگیز شد.
این مقایسه، لایه های پیچیده و حساسی را به داستان اضافه کرد که از نظر بسیاری نابجا بود.
در نقد Civil War، مشخص است که این داستان به وضوح می خواست از ایده کشته شدن تصادفی یک قهرمان توسط قهرمانی دیگر بهره برداری کند و ریسک های داستان را افزایش دهد. با این حال، با استفاده از یک شخصیت فرعی به عنوان قربانی و یک کلون خرابکار به عنوان قاتل، این کار کاملاً شکست می خورد. MCU با درایت این موضوع را در اقتباس تغییر داد و ویژن را مسئول مجروح کردن تصادفی وار ماشین قرار داد.
لحن تاریک و خشن آن با دنیای مارول مطابقت ندارد
کار مارک میلر است که تا صفحه هفتم چند بچه را بکشد
خشونت بی پرده در نبرد بین آیرون من و کاپیتان آمریکا، نشان دهنده لحن تاریک داستان است.
این سبک خشن، اگرچه برای برخی جذاب بود، اما با روح کلی دنیای مارول در تضاد بود.
مارک میلر به خاطر سبک خشن و خلق شرورهای به خصوص کثیف شناخته شده است. در Marvel’s The Ultimates (از میلر و برایان هیچ)، این لحن جایگاه ایده آل خود را در یک واقعیت جداگانه یافت که می توانست هر چقدر که می خواهد تاریک باشد. با این حال، در دنیای اصلی مارول، این لحن ساختگی به نظر می رسد.
Civil War بیشتر شبیه به یک داستان فن فیکشن فوق العاده موفق است تا داستانی با حضور Avengers ‘واقعی’
بچه های مرده، قهرمانان به قتل رسیده، و تونی استارک که به یک دیکتاتور تبدیل می شود، همه ساختگی و اغراق آمیز به نظر می رسند. در عین حال، دیالوگ های بسیار خاص میلر باعث می شود که شخصیت ها همگی الف) شبیه به هم به نظر برسند و ب) شبیه خودشان نباشند.
رفتار و دیالوگ های دردویل در این صحنه، نمونه ای از شخصیت پردازی های ناهمگون در داستان است.
بسیاری از شخصیت ها در این کمیک، متفاوت از آنچه طرفداران از آن ها می شناختند، به نظر می رسیدند.
این به معنای آن نیست که صدای میلر جایی در دنیای مشهور و انعطاف پذیر مارول ندارد، اما در Civil War، این لحن کاذب به نظر می رسد. کاپیتان آمریکا بیش از حد پرخاشگر، آیرون من بیش از حد تحقیرآمیز، رید ریچاردز بیش از حد خودستا – این ها Avengers ی نیستند که طرفداران مارول می شناسند، بلکه کاریکاتورهایی هستند که بهتر با ضرب آهنگ های داستانی میلر مطابقت دارند.
مسئله اصلی؛ Civil War مارول برای کسانی است که مارول را دوست ندارند
Civil War به این دلیل بسیار محبوب است که هر کسی می تواند آن را شروع کند… اما این بزرگترین مشکل آن نیز هست
ابرقهرمانان مارول
دنیای مارول یک متن مقدس نیست و شخصیت هایش به طور مشهور انعطاف پذیرند. با این حال، Civil War شخصیت های Avengers را بیش از حد در خدمت داستان خود تغییر می دهد. آیا اسپایدر-من واقعاً خانواده اش را به خطر می انداخت فقط به این دلیل که تونی استارک از او خواست ماسکش را بردارد؟ آیا کاپیتان آمریکا واقعاً خسارات جانبی عظیم را تا زمانی که توسط غیرنظامیان مورد حمله قرار نگیرد، متوجه نمی شد؟ آیا وکیل مدافع شی-هالک واقعاً با تمام توان برای زندانی کردن همکاران قهرمانش در منطقه منفی (Negative Zone) می جنگید؟
گریه کاپیتان آمریکا در فینال Civil War
میلر و مک نیون داستانی عظیم و پرفروش را روایت می کنند که تماماً درباره ی طرح داستان است، در دنیایی که تماماً درباره ی شخصیت هاست. به همین دلیل است که Civil War کمیک عالی برای شروع اولین داستان مارول شماست – نیازی نیست بدانید این شخصیت ها چه کسانی هستند، زیرا داستان اهمیتی نمی دهد. با این حال، وقتی این شخصیت ها را می شناسید و دوست دارید، این مجموعه شروع به لرزان شدن می کند.
Civil War می توانست یک داستان شگفت انگیز از دنیای موازی باشد، جایی که شخصیت پردازی های متناقض را می توان نادیده گرفت. در واقع، این داستان بیشتر شبیه به داستان های دنیای جایگزین مانند Avengers: Twilight و Earth-X است تا دیگر رویدادها. این ها آن کاپیتان آمریکا، آیرون من و اسپایدر-من واقعی نیستند، بلکه تقریبی های بی روح هستند. جای تعجب نیست که مارول پس از نقد Civil War، بسیاری از قهرمانان را بازسازی کرد.
لحظه ای که آیرون من، ماریا هیل را تحقیر می کند، نشان دهنده تغییر شخصیت تونی استارک در این داستان است.
این رفتار تحقیرآمیز، او را از قهرمانی که طرفداران می شناختند، دورتر کرد.
رویدادهای بزرگ کمیک باید دو کار انجام دهند – طرفداران عادی را با داستانی جذاب و خودکفا جذب کنند و طرفداران وفادار را با یک پیچش جدید در حماسه چندین دهه ای دنیای مارول راضی نگه دارند. Civil War خود را وقف اولی می کند در حالی که دومی را نادیده می گیرد، و این احتمالاً از دیدگاه مالی تصمیم درستی بوده است. با این حال، از نظر خلاقیت، Civil War بیشتر شبیه به یک داستان فن فیکشن فوق العاده موفق است تا داستانی با حضور Avengers.
Civil War داستانی از Avengers است که هرچه بیشتر به فرنچایز و شخصیت هایش اهمیت دهید، بدتر و بدتر می شود – یک رمان گرافیکی عالی برای طرفداران عادی که می خواهند شخصیت های نمادین را در حال مبارزه ببینند، اما از هر نظر دیگر به شدت بیش از حد ارزیابی شده است.
در نهایت، داستان Civil War با وجود موفقیت تجاری و جایگاه نمادینش، تجربه ای است که برای مخاطبان جدید مارول جذاب تر از طرفداران قدیمی آن است. این داستان با قربانی کردن شخصیت پردازی های پیچیده و جاافتاده برای خلق یک درگیری پر زرق و برق، به روایتی تبدیل می شود که هرچه بیشتر با دنیای مارول آشنا باشید، نقاط ضعف آن بیشتر به چشم می آیند. تمرکز بر طرح داستانی به جای شخصیت ها و لحن خشن آن، Civil War را به یک اثر شاخص اما بحث برانگیز در تاریخ اونجرز تبدیل کرده است.
Avengers’ Most Successful Story of All Time Is an Overrated Mess