ژانر هیجان انگیز برنامه های تلویزیونی به پیچش های داستانی متکی است تا مخاطبان خود را جذب کرده و آن ها را متقاعد کند که به تماشای سریال ادامه دهند، زیرا سؤالات بیشتری پاسخ داده می شوند. در حالی که انتظار می رود بسیاری از مرموزترین سریال ها اسرار خود را پنهان نگه دارند و مخاطب را در حیرت آنچه در ادامه اتفاق می افتد بگذارند، برخی از ابتدا یک پیچش داستانی عظیم را فاش می کنند و صحنه را برای یک نمایش خیره کننده آماده می کنند، این ها همان سریال های با غافلگیری از اول هستند.
بزرگترین پیچش های داستانی در تاریخ تلویزیون در پروژه هایی بوده که به ژانرهای هیجان انگیز و معمایی تعلق دارند، زیرا آن ها برای ایجاد تأثیر عاطفی و دراماتیک به عامل شوک و غافلگیری متکی هستند. در بسیاری از موارد، شخصیت ها نیز به همان اندازه از پیچش ها و رویدادهایی که روی صفحه نمایش اتفاق می افتد آشفته می شوند زیرا در تاریکی هستند و می بینند که زندگی شان توسط حادثه تحریک کننده داستان مختل می شود.
همه این سریال ها برنامه های تلویزیونی هیجان انگیزی هستند که همه باید تماشا کنند، زیرا نه تنها پر از اکشن و جذاب هستند، بلکه روایت های عاطفی و شخصیت محوری نیز هستند که حقایق جهانی در مورد تجربه انسانی را بیان می کنند. علاوه بر این، از آنجایی که طبیعت انسان به دنبال کشف لایه های یک معما است، منطقی است که این آثار توجه ما را به خود جلب کنند.
Dark (2017–2020)؛ از سریال های با غافلگیری از اول
تصویر زیر، شخصیت اصلی سریال Dark را در یکی از لحظات کلیدی قسمت اول نشان می دهد که بیننده را با پیچیدگی های داستان آشنا می کند.
منبع: Julia Terjung / Netflix
به عنوان یکی از بهترین برنامه های تلویزیونی معمایی در تاریخ، Dark حتی بدون عناصر علمی-تخیلی خود نیز جذاب خواهد بود. با این حال، این سریال آلمانی نتفلیکس تا حد ممکن دارای مفاهیم پیچیده است و دنیایی را می سازد که مخاطبان تا زمانی که تمام پاسخ ها را به دست نیاورند، از آن سیر نخواهند شد. با ناپدید شدن یک نوجوان آغاز می شود، و زیاد طول نمی کشد تا Dark مفهوم سفر در زمان را معرفی کند. این ویژگی Dark را به یکی از بهترین سریال های با غافلگیری از اول تبدیل می کند.
یکی از شخصیت های اصلی سریال، یوناس (لویی هافمن)، در حال بازگشت به پویایی شهر کوچک وین دن است و درباره تغییراتی که از زمان رفتن او رخ داده است، می آموزد، در حالی که سریال مخاطب را با بازیگران اصلی آشنا می کند. همانطور که بیننده عمیق تر وارد قسمت اول می شود، نشان داده می شود که کودک گمشده به مکان دیگری ناپدید نشده، بلکه به زمان دیگری رفته است، که این تنها آغاز اسرار Dark است.
Orphan Black (2013–2017)
در تصویر زیر، گروهی از شخصیت های سریال Orphan Black را می بینیم که هر کدام با هویت و چالش های منحصر به فرد خود روبرو هستند.
در میان بهترین برنامه های تلویزیونی هیجان انگیز علمی-تخیلی در نتفلیکس، Orphan Black یکی از تکان دهنده ترین هاست، که با یک پیچش داستانی شدید آغاز می شود و با پیشرفت قسمت ها پیچیده تر می گردد. تاتیانا ماسلانی در این سریال نقش سارا منینگ را ایفا می کند، یک زن جوان درگیر مشکلات که متوجه می شود نه تنها یک همزاد دارد، بلکه این فرد به مرز جنون رسیده است. این ساختار آن را در دسته سریال های با غافلگیری از اول قرار می دهد.
سارا در قسمت اول شاهد خودکشی او است. اگرچه این صحنه ناراحت کننده و آشفته کننده است، سارا یک بازمانده تمام عیار است و زیاد طول نمی کشد تا راهی برای استفاده از این موقعیت پیدا کند. سارا با وارد شدن به زندگی دوقلوی مرموز خود، متوجه می شود که هویت و اسرار این زن تنها نوک کوه یخ است و وجود او برای خودش و کسانی که دوستشان دارد، خطرناک است.
Dead To Me (2019–2022)؛ یکی از سریال های با غافلگیری از اول
تصویر زیر، دو شخصیت اصلی سریال Dead To Me را در لحظه ای شاد نشان می دهد، غافل از رازی که دوستی آن ها را تهدید می کند.
جن و جودی در حال لبخند زدن
شیمی بین لیندا کاردلینی و کریستینا اپل گیت به تنهایی دلیل کافی برای تماشای Dead to Me، کمدی سیاه نتفلیکس است که شاید فقط سه فصل پخش شده باشد، اما تأثیر خود را گذاشت. وقتی سریال شروع می شود، به نظر می رسد که جن (اپل گیت) و جودی (کاردلینی) در موقعیت مشابهی قرار دارند، زیرا در مشاوره سوگواری با هم آشنا می شوند و به نظر می رسد که هر دو از فقدان های مشابهی رنج می برند و اینگونه پیوندی بینشان شکل می گیرد.
با این حال، در ابتدای سریال، دوستی تازه شکل گرفته آن ها شروع به فروپاشی می کند وقتی که مخاطب متوجه می شود جودی کسی بوده که همسر جن را کشته است، کسی که جن از ابتدای قسمت در حال سوگواری او بوده است. این موضوع تنش ذاتی بین این دو زن را ایجاد می کند، هرچند جن برای مدت طولانی تری در بی خبری می ماند، و این باعث می شود Dead to Me داستانی بسیار پیچیده تر از آنچه در ابتدا به نظر می رسد باشد، و آن را به یکی از سریال های با غافلگیری از اول تبدیل می کند.
Dark Matter (2024–Present)
تصویر زیر، جیسون دسن را در دنیایی گیج کننده به تصویر می کشد، جایی که او با نسخه های متفاوتی از واقعیت خود روبرو می شود.
جوئل اجرتون در نقش جیسون دسن در Dark Matter (2024)
تصویر از طریق Apple TV+
Dark Matter یکی از برنامه های تلویزیونی علمی-تخیلی در Apple TV+ است که به تثبیت این سرویس به عنوان یکی از خدمات پیشرو در زمینه علمی-تخیلی کمک می کند. بین داستان قدرتمند بر اساس رمانی از بلیک کراچ و بازی درخشان جوئل اجرتون در نقش اصلی، ماهیت فیزیک، انتخاب ها و انسانیت ما در طول فصل 1 Dark Matter زیر سوال می رود.
در حالی که پیچش های باورنکردنی بسیاری در طول سریال وجود دارد، قسمت اول با بسیاری از نکات ظریف و پیش بینی ها، لحن آنچه در راه است را تعیین می کند. Dark Matter به سرعت جیسون (اجرتون) و بیننده را به تار عنکبوتی از جریان های زمانی متعدد فرو می برد، اما وقتی جیسون توسط یک غریبه نقاب دار ربوده می شود که معلوم می شود خود اوست، اما نسخه ای بسیار متفاوت و ناامید از او، اوضاع حتی پیچیده تر می شود. این تغییرات غیرمنتظره در ژانر علمی-تخیلی، بیننده را با مفاهیم پیچیده روبرو می کند.
How To Get Away With Murder (2014–2020)
در تصویر زیر، وایولا دیویس در نقش آنالیز کیتینگ، وکیل کاریزماتیک و مرموزی که در مرکز داستان قرار دارد، دیده می شود.
تولید اجرایی شده توسط شوندا رایمز و ساخته شده توسط پیتر نووالک، How to Get Away With Murder یکی از بهترین سریال های هیجان انگیز از نظر بازیگری است که در سال های اخیر منتشر شده است. با بازی بی نظیر وایولا دیویس، How to Get Away With Murder شخصیت او، آنالیز کیتینگ را دنبال می کند، در حالی که او از مهارت های خود به عنوان وکیل مدافع و استاد حقوق برای گشودن گره های یک قتل تکان دهنده در کنار دانشجویانش استفاده می کند. این سریال نمونه ای از سریال های با غافلگیری از اول است.
اگرچه تماشاگران برای دیدن بازی دیویس باقی می مانند، گروه مرکزی دانشجویان حقوق نیز به همان اندازه جذاب هستند، و از طریق چشم های آن ها است که برخی از تکان دهنده ترین پیچش ها آشکار می شوند. با استفاده از فلاش بک ها و مقایسه قتلی که بیننده می داند رخ داده است با رویدادهای منجر به آن، افشای اینکه چه کسی کشته شده است، همه چیز را به وضوح نشان می دهد و صحنه را برای فصل آماده می کند.
Wayward Pines (2015–2016)
مت دیلون در نقش ایتان برک، در تلاش برای کشف حقیقت شهر مرموز Wayward Pines است، همانطور که در تصویر زیر دیده می شود.
مت دیلون در نقش ایتان برک در Wayward Pines
اگرچه از همان ابتدا حس شوم و مرموزی در Wayward Pines وجود دارد، اسرار اصلی سریال برای مدت طولانی یک راز باقی می مانند. بر اساس رمان مسحورکننده بلیک کراچ، Wayward Pines با بازی مت دیلون در نقش ایتان برک، یک مامور سرویس مخفی که برای تحقیق در مورد ناپدید شدن دو مامور دیگر به شهر عنوان دار فرستاده می شود، همراه است. اما این جامعه سورئال آن چیزی نیست که به نظر می رسد و تهدید می کند که برک را نیز به دام خود بکشد.
همانطور که وقایع قسمت اول بیشتر و بیشتر ماورایی می شوند، و برک شروع به درک این می کند که ممکن است نتواند از Wayward Pines خارج شود، او سرانجام با کیت (کارلا گوجینو)، یکی از افرادی که به دنبالش بوده، روبرو می شود. اما او بسیار متفاوت از زنی است که به یاد داشت، و Wayward Pines نشان می دهد که اگرچه او خوشحال به نظر می رسد، اما به خواست خود آنجا نیست و هیچ کس دیگری در شهر نیز با میل خود آنجا حضور ندارد. این نوع شروع، آن را جزو سریال های با غافلگیری از اول قرار می دهد.
Yellowjackets (2021–Present)
برنامه های تلویزیونی هیجان انگیز بقا زیادی در حال حاضر پخش می شوند، اما Yellowjackets شاید یکی از خیره کننده ترین ها باشد، زیرا این سریال در هر فصل ریسک را افزایش داده و از افزایش تعداد کشته شدگان واهمه ای ندارد. در قسمت اول، Yellowjackets باید زمینه های زیادی را پوشش دهد، و به مخاطب نشان دهد که شخصیت ها به عنوان نوجوانان قبل از سقوط هواپیما چه کسانی بودند، و سال ها بعد به عنوان بزرگسالان چه کسانی هستند.
فوری، بیننده با سؤالاتی در مورد آنچه واقعاً اتفاق افتاده و آنچه شخصیت های زمان حال پنهان می کنند، درگیر می شود، اما Yellowjackets به سرعت ثابت می کند که ترفندهای بیشتری در آستین دارد. این وضعیت تا انتها ادامه می یابد، که نشان می دهد رازی که Yellowjackets تمام این سال ها پنهان کرده اند، این است که آن ها در جنگل به آدم خواری روی آورده بودند، اما سریال قربانی این خشونت را یک راز باقی می گذارد.
Paradise (2025–Present)
تصویر زیر فضایی از سریال Paradise را نشان می دهد که توطئه های پیچیده ای را در دل خود پنهان کرده است.
Brian Roedel / ©Hulu/Disney / با تشکر از Everett Collection
یکی از جذاب ترین اضافات اخیر به ژانر هیجان انگیز، Paradise، با بازی استرلینگ کی. براون در یکی از نقش های شدید خود تا به امروز است. به عنوان خاویر کالینز، شخصیت اصلی سریال، براون مرگ رئیس جمهور ایالات متحده را بررسی می کند و درگیر توطئه ای می شود که قصد دارد او را به عنوان قاتل رئیس جمهور متهم کند.
اگرچه مرگ رئیس جمهور به نظر می رسد تکان دهنده ترین رویداد در قسمت اول Paradise باشد، اما اینگونه نیست. در لحظات پایانی قسمت، فاش می شود که کاخ سفید بخشی از یک پناهگاه زیرزمینی است و تمام رویدادهای داستان در آنجا اتفاق افتاده اند. از آنجا به بعد اوضاع فقط پیچیده تر می شود، و فصل دوم Paradise قول می دهد که پس از پایان فصل، حتی هیجان انگیزتر باشد.
این آثار نشان می دهند که یک پیچش داستانی بزرگ لزوماً نباید در پایان داستان قرار بگیرد. با فاش کردن یک حقیقت تکان دهنده در همان ابتدا، این سریال ها به جای اینکه مخاطب را در انتظار یک غافلگیری نگه دارند، او را درگیر پیامدها، انگیزه ها و لایه های عمیق تر معمایی می کنند که تازه شروع شده است. این روش داستان گویی، تنش را در سراسر فصل ها حفظ کرده و بیننده را وادار به بازنگری در هر آنچه می بیند، می کند.
