همه ما عاشق Gilmore Girls به خاطر حال و هوای دنج و آرامش بخش، اینکه چطور “فصل پاییز را به گروگان گرفت،” و البته، بازی جذاب و گیرا لورن گراهام در نقش لورلایی گیلمور پرحرف هستیم. او یکی از دوست داشتنی ترین شخصیت های تاریخ تلویزیون است، و به همین دلیل، برترین نقش آفرینی Lorelai Gilmore همیشه مورد بحث قرار می گیرد. همه ما لورلایی را به عنوان یک مادر مجرد مستقل که زندگی اش را آنطور که خودش می خواهد، می گذراند، تحسین می کنیم.
این نمایش با رابطه فوق العاده نزدیک لورلایی با دخترش، روری، و مکالمات شوخ طبعانه و پرسرعتشان که باعث شد Gilmore Girls هفت فصل چنین لذت بخش باشد، تعریف می شود. این رابطه قوی بخش مهمی از هر **برترین نقش آفرینی Lorelai Gilmore** است. از رساندن روری به یک مدرسه خصوصی نخبه تا ماندن در کنار او برای اولین شبش در ییل، هیچ کاری نبود که لورلایی برای دخترش انجام ندهد.
در عین حال، لورلایی از کمال فاصله دارد. این یک حقیقت تلخ درباره لورلایی است که او از طنز به عنوان مکانیزمی برای کنار آمدن با آسیب های خانوادگی استفاده می کند، به جای اینکه مستقیماً با آن ها روبرو شود. ترس او از آسیب پذیری و صدمه دیدن، لورلایی را در روابط عاشقانه نیز بی ثبات می کند. با این حال، حتی این ضعف ها نیز بخشی از جذابیت اوست و به **برترین نقش آفرینی Lorelai Gilmore** کمک می کنند و اغلب به بهترین لحظات سریال منجر می شوند.
برترین نقش آفرینی Lorelai Gilmore؛ سفر جاده ای برای فرار از ازدواج
Season 2, Episode 4, “Road Trip To Harvard”
این سفر جاده ای، لحظات نمادینی از رابطه مادر و دختری را به تصویر می کشد که در آن لورلایی و روری از مشکلات فرار می کنند.
تصویر بالا، شادی و آزادی آن ها را در این فرار خودانگیخته به خوبی نشان می دهد و یکی از قاب های به یاد ماندنی سریال است.
یکی از جذاب ترین ویژگی های لورلایی خودانگیختگی اوست، در حالی که یکی از بدترین ویژگی هایش ترس از روبرو شدن با مشکلاتش است، و هر دوی اینها در “Road Trip to Harvard” یک ازدواج عالی را رقم می زنند. بعد از لوک، مکس مدینا محبوب ترین از دوست پسرهای لورلایی در Gilmore Girls است، اما باز هم قرار نبود اتفاق بیفتد، و این باعث شد او عروسی را لغو کند.
اما به جای ماندن و کنار آمدن با تصمیم تغییردهنده زندگی اش، لورلایی تصمیم گرفت با روری شهر را ترک کند و به جایی فرار کند که زمانی دانشگاه رویاهای روری بود. کل این قسمت یک شاهکار بازیگری از سوی لورن گراهام است، زیرا او به طور کامل آنچه را که لورلایی را چنین شخصیت جذابی می کند، در خود جای داده است.
شیمی کمدی او با الکسیس بلدل در اوج است، همچنین آسیب پذیری او را می بینیم، زمانی که دختران گیلمور وارد یکی از اولین مشاجرات خود می شوند، و لورلایی با آنچه می توانست باشد، وقتی بالاخره به هاروارد می رسند، روبرو می شود. فرضیه این قسمت یک مفهوم سرگرم کننده است، اما آنچه واقعاً آن را به یاد ماندنی می کند، بازی گراهام است.
دعوای “داره منو می کشه” لورلایی با کریستوفر
Season 3, Episode 2, “Haunted Leg”
یکی از شدیدترین و احساسی ترین تقابل های لورلایی با کریستوفر در این صحنه پرتنش رخ می دهد.
چهره لورلایی در این تصویر، ترکیبی از خشم فروخورده و دلشکستگی عمیق را به نمایش می گذارد.
یکی از بدترین بخش های طرفدار Gilmore Girls بودن، سر و کله زدن با شخصیت بی شعوری به نام کریستوفر است. با این حال، بد بودن او مزایای خود را دارد، به خصوص در این صحنه که به یکی از بهترین لحظات لورلایی ختم می شود.
کریستوفر در ابتدای فصل 3 در شرایط خاصی بود، او به تازگی لورلایی را پس از فهمیدن بارداری شری ترک کرده بود. در قسمت “Haunted Leg”، او این گستاخی را داشت که شام جمعه شب را به هم بزند، زیرا نمی توانست تحمل کند که لورلایی و روری با او مثل آدم بدجنس رفتار کنند — بعد از اینکه او واقعاً آدم بدجنس ماجرا بود.
لورلایی به ندرت عصبانیت محض خود را نشان می دهد و ترجیح می دهد احساسات واقعی اش را با شوخی ها و جملات کوتاه پنهان کند، اما کریستوفر او را به لبه پرتگاه می کشد، و او سرزنشی را که به شدت سزاوارش است، به او می کند. این لحظه اوج یکی از فراموش نشدنی ترین سکانس ها و در نتیجه، یکی از **برترین نقش آفرینی Lorelai Gilmore** است. وقتی خشم او جای خود را به آسیب پذیری محض می دهد، نمی توانید جلوی شکستن قلبتان را بگیرید وقتی فریاد می زند که حضور کریستوفر در کنارش دارد او را می کشد.
گراهام همچنین قدرت شخصیت لورلایی را نشان می دهد، وقتی او در نهایت پس از اینکه روری او را ترک می کند، به کریستوفر آرامش می دهد. او شاید در آن لحظه نخواهد هیچ ارتباطی با او داشته باشد، اما لورلایی هرگز نمی خواست روری را از داشتن رابطه با پدرش باز دارد.
بردن امیلی به یک بار
Season 2, Episode 16, “There’s The Rub”
لحظه ای نادر از صمیمیت بین لورلایی و مادرش، امیلی، که البته دیری نمی پاید و به یک درگیری دیگر ختم می شود.
این عکس، تلاش لورلایی برای شکستن دیوارهای بین خود و مادرش را ثبت کرده است، حتی اگر موقتی باشد.
لورلایی و امیلی لحظات عالی بسیاری در Gilmore Girls دارند، از شوخی های مکررشان در شام جمعه شب تا نمایش مد مادر و دختری. با این حال، بهترین لحظه آن ها زمانی است که لورلایی امیلی را متقاعد می کند تا از اسپایی که در آن هستند فرار کند و برای استیک و مارتینی به یک بار بروند.
در رابطه پرفشارشان، لورلایی اغلب به قضاوت ها و انتقادات امیلی واکنش نشان می دهد، اما این بار، او واقعاً می تواند مادرش را تحت تأثیر قرار دهد تا اوقات خوشی داشته باشد. از طریق گرمی و جذابیت گراهام، واضح است که لورلایی فقط می خواهد امیلی خوشحال باشد، و حتی با اینکه او همیشه از گذراندن وقت با مادرش لذت نمی برد، لورلایی فرصتی برای صمیمیت و نزدیکی را تشخیص می دهد.
البته، ترک عادت موجب مرض است، و این دو کمی بعد از خوش مشربی شان به یک دعوای تلخ ختم می شوند. با این حال، با وجود اینکه سفر چگونه به پایان رسید، واضح است که لورلایی و امیلی پیشرفت واقعی در بهبود رابطه شان داشتند، و بازی های گراهام و کلی بیشاپ نشان می دهد چرا ما اینقدر درگیر پویایی شخصیت های آن ها هستیم.
مخالفت با رابطه روری با دین متاهل
Season 4, Episode 22, “Raincoats & Recipes”
این صحنه نقطه عطفی در رابطه لورلایی و روری است، جایی که لورلایی نقش مادری خود را بر دوستی ترجیح می دهد.
تصویر، نقطه اوج یک تصمیم اشتباه از سوی روری و واکنش قاطعانه و ناامیدانه لورلایی را نشان می دهد.
یکی از بزرگترین نقص های شخصیت لورلایی این است که او اغلب بیشتر یک دوست صمیمی برای روری است تا یک مادر، و روری اغلب از این دو بالغ تر است. اما لورلایی وقتی به خانه می آید و می بیند که دخترش با دوست پسر سابق متاهلش رابطه داشته، اصلاً با روری رفیق بازی نمی کند. این لحظه قدرتمند، یکی از جنبه های کلیدی در بحث **برترین نقش آفرینی Lorelai Gilmore** است.
لورلایی اغلب عصبانیت یا ناامیدی خود را نسبت به روری ابراز نمی کند، اما این صحنه نشان می دهد که او از این کار نمی ترسد. آنچه این لحظه را اینقدر قدرتمند می کند، نه این است که یکی از موارد نادر درگیری واقعی بین دختران گیلمور است، بلکه به خاطر میزان آسیبی است که گراهام از لورلایی نشان می دهد.
بخشی از آنچه لورلایی را چنین فرد شادی می کند، غروری است که او از نحوه تربیت روری به عنوان یک فرد فوق العاده احساس می کند. وقتی روری چنین کار خودخواهانه و مخربی انجام می دهد، او نه تنها به همسر دین، لیندزی، خیانت می کند — بلکه به لورلایی نیز خیانت می کند، و گراهام این را نشان می دهد.
اولین روز به طرز خنده داری دست و پا چلفتی او در Chilton
Season 1, Episode 2, “The Lorelais’ First Day At Chilton”
اولین روز روری در چیلتون، با آشفتگی و کمدی خاص لورلایی همراه است که شرایط را پیچیده تر می کند.
ظاهر نامناسب لورلایی در این تصویر، تضاد او با دنیای خشک و رسمی چیلتون را به خوبی به نمایش می گذارد.
قسمت “The Lorelais’ First Day At Chilton” فصل 1 Gilmore Girls
از بسیاری جهات، هیچ کس به اندازه لورلایی زندگی مرتبی ندارد. او در کارش نابغه است، جایی که همه به او احترام می گذارند و از او تبعیت می کنند، او به تنهایی یک بچه عالی تربیت کرده، و یک زندگی زیبا برای خودش در استارز هالوو ساخته است. اما در مقابل، لورلایی می تواند یک آشوب تمام عیار نیز باشد، و این به طور چشمگیری در قسمت “The Lorelais’ First Day At Chilton” به نمایش گذاشته می شود.
با اینکه Gilmore Girls نمایشی چنین دیالوگ محور است، همیشه تمرکزی بر کمدی فیزیکی وجود ندارد، اما گراهام نشان می دهد که او به همان اندازه که در کلمات با استعداد است، در استفاده از بدنش نیز با استعداد است. تماشای وحشت آشفته لورلایی خنده دار است وقتی او متوجه می شود ساعت زنگ دار عجیب و غریبش زنگ نزده و باید با عجله در خانه بچرخد تا روری را به موقع به اولین روزش در Chilton برساند.
اما کمدی طلایی بازی گراهام به اینجا ختم نمی شود، زیرا لورلایی با تی شرت و شلوارک جین دست و پا چلفتی و نامنظم خود، مثل یک لکه برجسته و ناخوشایند در میان جمع به چشم می آید. اما بهترین بخش این اجرا، ناراحتی لورلایی در دنیای Chilton است.
لورلایی هرگز در دنیای آکادمیک نخبه گرای خانواده اش و امتیازات آن احساس راحتی نکرده است، و حضور امیلی در مدرسه این وضعیت را بدتر می کند. گراهام همچنین کوچکترین نشانه از ترس لورلایی را در مورد از دست دادن روری به این دنیایی که خودش به شدت می خواست از آن فرار کند، نشان می دهد.
بهترین خاطره لورلایی از ریچارد؛ از دیگر برترین نقش آفرینی Lorelai Gilmore
Gilmore Girls؛ A Year In The Life, Fall
در مینی سریال دنباله، لورلایی با غمی عمیق روبرو می شود که در این صحنه احساسی به اوج خود می رسد.
آسیب پذیری لورلایی در این تماس تلفنی، یکی از تکان دهنده ترین و واقعی ترین لحظات سریال است.
مینی سریال دنباله، Gilmore Girls: A Year in the Life، به طور کلی ناامیدکننده تلقی شد، به ویژه در مورد خط داستانی لورلایی، اما قسمت پایانی، “Fall”، شاهد یکی از بهترین لحظات اوست.
از آنجایی که بازیگر ریچارد گیلمور، ادوارد هرمن، پیش از A Year in the Life فیلمبرداری شده بود، مرگ ریچارد در مینی سریال گنجانده شد، و لورلایی در مراسم یادبود او لحظه ای به شدت دست و پا چلفتی را تجربه می کند. وقتی از او خواسته می شود خاطره ای شاد از پدر فقیدش تعریف کند، لورلایی نمی تواند چیزی به یاد بیاورد، در عوض داستانی به طرز مضحکی نامناسب تعریف کرده و امیلی را ناراحت می کند.
اما در پیاده روی Wild خود، لورلایی قادر به پنهان کردن احساساتش نیست، و سرانجام قدمی به سوی عزاداری برای ریچارد و بهبود برمی دارد. او این کار را با تماس با امیلی و به اشتراک گذاشتن خاطره شادش انجام می دهد: ریچارد او را وقتی نوجوان بود و به خاطر جدایی از یک پسر دلشکسته شده بود، تسلی می داد.
غیرممکن است که همراه با گراهام گریه نکنیم، زیرا او لورلایی را نشان می دهد که با اشک و از صمیم قلب صحبت می کند، به گونه ای که قبلاً هرگز ندیده بودیم. این لحظه دلنشین نشان می دهد که، با وجود اینکه خیلی صمیمی نبودند، عشق واقعی بین لورلایی و ریچارد وجود داشت. همچنین ثابت می کند که لورلایی چقدر به امیلی اهمیت می دهد، زیرا آن خاطره به همان اندازه که برای مادرش بود، برای خودش نیز بود.
شوخی های قهوه خوری لورلایی و لوک
Season 1, Episode 1, “Pilot”
شیمی بین لورلایی و لوک از همان قسمت اول سریال مشهود بود و پایه های رابطه آن ها را بنا نهاد.
لبخند لورلایی در این قاب، سرآغاز یکی از محبوب ترین روابط تلویزیونی و شوخی های بی پایان آن هاست.
تعداد کمی از زوج های تلویزیونی به اندازه لوک و لورلایی شیمی عاشقانه دارند، و این درست از اولین صحنه Gilmore Girls، که یک شاهکار مطلق است، مشهود است. در قسمت “Pilot”، این دو اصلاً با هم درگیر نیستند و رابطه ساده ای بین صاحب رستوران و مشتری پر از کافئین دارند.
یکی از دلایل اصلی که این صحنه فوراً تماشاگران را به نمایش جذب کرد، بازی خیره کننده و کاریزماتیک گراهام است. هر کسی جز لورلایی بعد از پنج فنجان قهوه فوق العاده آزاردهنده می شد، اما او باهوش ترین و جذاب ترین فرد در اتاق است.
بازی اسکات پترسون نیز در اینجا فوق العاده است، زیرا فوراً مشخص می شود که پشت نقاب تحریک پذیری او، سرگرمی، محبت و کشش به سمت لورلایی وجود دارد. این تعاملات اولیه بخش مهمی از هر بحث در مورد **برترین نقش آفرینی Lorelai Gilmore** را شکل می دهد. این دو بازیگر فوق العاده شخصیت هایشان را به یکی از نمادین ترین زوج های بداخلاق-آفتابی تمام دوران تبدیل کرده اند.
کمک به روری برای گذراندن اولین شبش در ییل
Season 4, Episode 2, “The Lorelais’ First Day At Yale”
حمایت بی قید و شرط لورلایی از دخترش در لحظات سخت، هسته اصلی رابطه آن ها و جوهره شخصیت اوست.
این تصویر، گرمای حضور مادرانه ای را نشان می دهد که ترس و تنهایی روری را در یک محیط جدید از بین می برد.
“اگر در راه تنهایی، احساس تنهایی و سرمای شدید می کنی، تنها کاری که باید بکنی این است که نام مرا صدا بزنی، و من با قطار بعدی آنجا خواهم بود.” طرفداران Gilmore Girls می توانند آهنگ تیتراژ سریال را در خواب بخوانند، و اشعار آن به طور کامل در قسمت “The Lorelais’ First Day at Yale” گنجانده شده است.
با اینکه روری تمام زندگی اش را برای دانشگاه آماده شده بود، در شب اول، او قطعاً “احساس تنهایی می کند،” و بسیار ترسیده است. وقتی به لورلایی زنگ می زند، مادرش لحظه ای تردید نمی کند — او فوراً به خوابگاه روری برمی گردد، آماده برای گذراندن شب.
بسیاری از مادرها همین کار را می کردند، اما لورلایی پا را فراتر می گذارد و تمام غذاهای آماده نیو هیون را سفارش می دهد و دختران دیگر خوابگاه را دعوت می کند تا روری بتواند دوست پیدا کند. در حالی که لورلایی و روری از بسیاری جهات شبیه هم هستند، دومی بسیار درونگرا و تودارتر است، اما لورلایی همیشه آنجاست تا از شخصیت برونگرایش برای کمک به روری استفاده کند تا از لاک خود بیرون بیاید.
گراهام هر آنچه را که ما در مورد لورلایی دوست داریم به ما نشان می دهد، از خودانگیختگی اش تا عشقش به فست فود و سخاوتش. اما واقعاً، آنچه همه اینها را پشتیبانی می کند این حقیقت است که لورلایی روری را بیشتر از هر چیز دیگری در دنیا دوست دارد، و گراهام این را به طور کامل در اینجا به نمایش می گذارد.
پیشنهاد ازدواج لورلایی به لوک
لورلایی به خاطر ایجاد دیوار بین خود و شرکای عاطفی اش بدنام است، زیرا می ترسد آن ها را به حریم خود راه دهد. این حتی در ابتدای رابطه اش با لوک نیز اتفاق می افتد، با وجود اینکه لورلایی با او بسیار بازتر از هر کس دیگری بوده است.
اما پس از اینکه روری از ییل انصراف می دهد و ریچارد و امیلی اجازه می دهند او به خانه شان نقل مکان کند، که اساساً به لورلایی خیانت است، او سرانجام متوجه می شود که لوک چقدر بی قید و شرط هم او و هم دخترش را دوست دارد، وقتی لوک دیوانه وار سعی می کند طرحی برای بازگرداندن روری به مدرسه پیدا کند. با چشمان باز شده، تنها پاسخ لورلایی این است که از لوک بخواهد با او ازدواج کند.
این شاید زیباترین نمونه از خودانگیختگی نمادین لورلایی باشد، زیرا رشد چشمگیر شخصیت او را نیز نشان می دهد. به جای فرار از تعهد، او آماده پذیرفتن بزرگترین تعهد است. گراهام به زیبایی به ما نشان می دهد عشق لورلایی به لوک، و پترسون نیز ارادت بی باکانه لوک به لورلایی را می پذیرد، وقتی او فوراً و شیرین می گوید “بله.”
دلداری دادن به روری دلشکسته در ماراتن رقص
“They Shoot Gilmores, Don’t They?”
یکی از بهترین بخش های Gilmore Girls این است که فستیوال ها و سنت های عجیب و غریب استارز هالوو، که ماراتن رقص 24 ساعته یکی از بهترین های آنهاست. رقابت اهالی شهر برای دیدن اینکه چه کسی می تواند یک روز کامل برقصد، یک ایده خنده دار و سرگرم کننده است، و به دلیل اینکه روحیه رقابتی لورلایی را بیدار می کند، جذابیت بیشتری دارد.
گراهام بار دیگر مهارت های کمدی فیزیکی خود را نشان می دهد، هم زمانی که لورلایی با تمام وجود می رقصد تا قهرمان کنونی، کرک، را از تخت سلطنت پایین بکشد، و هم زمانی که خستگی رقابت او را از پا می اندازد. اما وقتی کمدی دیوانه وار شخصیت او جای خود را به درامی صمیمانه می دهد، ما بهترین مهارت های بازیگری گراهام را می بینیم.
وقتی دین علناً با روری بهم می زند و او را دلشکسته در کف رقص رها می کند، لورلایی فوراً کنار دخترش است، تمام افکار مربوط به رقابت از ذهنش پاک شده است. او به طور کامل مفهوم “هر جا تو بروی، من نیز می روم” را تجسم می بخشد، زیرا روری نیاز دارد که گریه کند و لورلایی اجازه می دهد این کار را بکند. این صحنه، به عنوان یکی از **برترین نقش آفرینی Lorelai Gilmore**، نه تنها یکی از بهترین صحنه های لورلایی و روری در Gilmore Girls است، بلکه بهترین بازی دوران حرفه ای گراهام نیز هست.
در نهایت، آنچه لورلایی گیلمور را به شخصیتی ماندگار تبدیل می کند، ترکیبی از هوش، شوخ طبعی، عشق بی قید و شرط به دخترش و البته، نقص های انسانی اوست. لورن گراهام با هنرمندی تمام، این پیچیدگی ها را به تصویر کشید و لحظاتی را خلق کرد که از کمدی خالص تا درام عمیق را در بر می گرفت و به مخاطب اجازه می داد تا با هر جنبه از شخصیت او ارتباط برقرار کند.
Lauren Graham’s 10 Best Gilmore Girls Performances As Lorelai Gilmore