پس از تماشای Breaking Bad به صورت کامل، واضح است که این یک سریال تقریباً بی نقص است. بسیاری از بینندگان از همان ابتدا متوجه شدند که این سریال یک شاهکار خواهد بود، به خصوص وقتی به Breaking Bad آغاز تحول والتر و مسیر شخصیت او نگاه می کنیم. این سریال یک پایان بی نقص و نادر دارد که تضمین می کند میراث آن بیش از یک دهه پس از قسمت پایانی اش قوی باقی بماند.
مردم اغلب هنگام به یاد آوردن اوج های فصل 5 به عقب فکر می کنند و به نقاط قوت Breaking Bad اشاره دارند. قسمت هایی مانند “Felina” و “Ozymandias” نشان می دهند که چرا این سریال هنوز هم چنین موفق است. در واقع، این سریال یک سفر عمیق در مسیر Breaking Bad آغاز تحول والتر ارائه می دهد که آن را به چنین پدیده ای تبدیل کرده است.
قسمت های اولیه سریال به آرامی وضعیت آن را به عنوان یکی از 10 بهترین سریال هیجان انگیز پایان یافته تثبیت کردند. میزان جزئیات و دقتی که در داستان والتر وایت، حتی در ابتدا، به کار رفته است، نشانه هایی هستند که اوضاع فقط بهتر خواهد شد.
با تماشای دوباره Breaking Bad، متوجه شدم که این سریال کیفیت بالای خود را در همان چند قسمت اول نشان می دهد. در واقع، Breaking Bad آغاز تحول والتر کیفیت بالای خود را در همان چند قسمت اول نشان می دهد.
Breaking Bad آغاز تحول والتر؛ نشانه های یک شاهکار از فصل 1، قسمت 3
در این تصویر، لحظه پرتنش و سرنوشت ساز مرگ کریزی-8 به دست والتر وایت را مشاهده می کنیم. این صحنه نه تنها اولین قتل مستقیم والت است، بلکه کشمکش درونی او بین انسانیت باقی مانده و غریزه بقا را به تصویر می کشد.
این قاب به خوبی نشان می دهد که والت چگونه در حال عبور از یک مرز اخلاقی بدون بازگشت است، تصمیمی که مسیر آینده او را برای همیشه تغییر می دهد.
Breaking Bad از همان فصل 1، قسمت 3، نشانه های یک شاهکار را داشت، که اولین نقطه عطف تاریک بسیاری برای شخصیت والتر وایت است. “…And the Bag’s in the River” والت را نشان می دهد که با یکی از اولین معضلات واقعی در سفر خود به سمت تبدیل شدن به هایزنبرگ روبرو می شود: چه باید بکند با کریزی-8 پس از اینکه او را در زیرزمین جسی حبس کرد.
این شاید اولین باری است که سنگینی تصمیم والت برای ورود به تجارت مواد مخدر به طور کامل او را درگیر می کند. و در حالی که تطبیق دادن نسخه ای از والت که در گرفتن جان کریزی-8 تردید دارد با شخصی که او بعدها می شود دشوار است، همین اکراه اوست که این کشمکش را کارآمد می کند.
والت در نهایت کریزی-8 را می کشد — نه فقط به این دلیل که تنها کار ممکن است، بلکه به این دلیل که مرد دیگر قصد دارد همین کار را با او بکند — و تمام این سناریو به طور کامل بهترین قوس داستانی را در Breaking Bad آغاز تحول والتر پایه گذاری می کند. همچنین نوع شخصیت پردازی دقیق و ظریفی را که سریال اکنون به آن مشهور است، به نمایش می گذارد.
مرگ کریزی-8؛ نقطه عطف در Breaking Bad آغاز تحول والتر
اینجا والتر وایت در قالب شخصیت هایزنبرگ ظاهر شده است. نگاه سرد و مصمم او نشان دهنده تحول کامل شخصیت او از یک معلم شیمی ساده به یک سلطان مواد مخدر بی رحم است.
این تصویر نمادی از قدرت و خطری است که هایزنبرگ نمایندگی می کند و دیگر اثری از والت آسیب پذیر روزهای اول در آن دیده نمی شود.
جذابیت واقعی Breaking Bad آغاز تحول والتر این است که والتر وایت را تماشا کنید که از یک معلم شیمی معمولی به یک مغز متفکر جنایتکار تبدیل می شود. چند قسمت اول فصل 1 ثابت می کند که او قادر به تبدیل شدن به دومی است. والتر تا اواخر سریال به طور رسمی هایزنبرگ نمی شود، اما مرگ کریزی-8 ثابت می کند که او توانایی فرار از جرایمش را دارد.
حتی می توان گفت که این زودتر نشان داده شد؛ روش آزاردهنده و دقیق والت در خلاص شدن از امیلیو اولین نشانه ای است که او می تواند هایزنبرگ شود. با این حال، معضل اخلاقی با کریزی-8 این موضوع را به خوبی نشان می دهد، زیرا نشان می دهد که والت می تواند با کشتن راحت شود، حتی زمانی که ترجیح می دهد این کار را نکند.
قسمت 3 همچنین نشان می دهد که والت باهوش است. او نه تنها از نقشه کریزی-8 پیشی می گیرد، بلکه همان روش هوشمندانه را برای از بین بردن شواهد ابداع می کند. جسی با خلاص شدن از شر جسد در وان حمام، آن را به هم می ریزد، اما به تنهایی، والتر به وضوح به اندازه کافی باهوش است که یک مغز متفکر جنایتکار باشد. این اتفاقات اولیه نشانگر مسیری است که در Breaking Bad آغاز تحول والتر مشاهده می شود، حتی پس از اینکه جسی یک فاجعه خونی به بار می آورد.
Breaking Bad آغاز تحول والتر؛ قسمت 3، تصویر والت را در سریال کامل کرد
برایان کرانستون در نقش والتر وایت در حال یک مکالمه تلفنی، لحظه ای که اغلب نشان دهنده زندگی دوگانه و دروغ های پیچیده ای است که او برای حفظ ظاهر به خانواده اش می گوید.
این تماس ها اغلب نقاط عطفی در داستان هستند که در آن ها والت مجبور به تصمیم گیری های سریع و خطرناک می شود و تنش سریال را به اوج می رسانند.
علاوه بر پایه گذاری تبدیل والتر به هایزنبرگ، Breaking Bad فصل 1، قسمت 3، شخصیت پردازی والت را از همان ابتدا کامل می کند. آنچه شخصیت برایان کرانستون را بسیار جذاب می کند این واقعیت است که او لحظاتی از آسیب پذیری و انسانیت دارد، به ویژه در ابتدا. با این حال، او نمونه بارز این است که چگونه می توان این چیزها را با گذشت زمان از دست داد.
زمانی که والت کریزی-8 را زندانی کرده و می کشد، او هنوز هم کسی است که با کشتن مشکل دارد، اگرچه در صورت لزوم این کار را انجام می دهد. این واقعیت که او کریزی-8 را به زنجیر می کشد، خود گواه این است که او ترجیح می دهد راه حل دیگری پیدا کند. ساندویچ درست کردن والتر برای او لحظه ای دلخراش است و این نکته را بیشتر نمایان می کند.
اما زمانی که والت تکه گمشده بشقاب را کشف می کند — و متوجه می شود که انسانیت او در مردی که با او سروکار دارد منعکس نمی شود — عصبانی می شود و کریزی-8 را بدون تردید می کشد. تغییر در رفتار والت نشان می دهد که او قادر به بی رحمی سرد و آسیب پذیری است، که تعادل او را در طول باقی مانده Breaking Bad پایه گذاری می کند.
بشقاب شکسته ای که در تصویر دیده می شود، یکی از نمونه های درخشان توجه سریال به جزئیات است. این تکه گمشده به ظاهر بی اهمیت، جان والتر را نجات می دهد.
این صحنه به والت ثابت می کند که اعتماد و انسانیت در دنیای جرم و جنایت جایی ندارد و او را برای کشتن کریزی-8 مصمم تر می کند.
Breaking Bad فصل 1، قسمت 3، برای داستان و شخصیت والت معجزه می کند، اما همچنین تأیید زودهنگام یکی دیگر از نقاط قوت سریال است: توجه آن به جزئیات. کشف تکه گمشده بشقاب توسط والتر به خوبی انجام شده است، و این نشان می دهد که چیزهای کوچک هنگام روایت این داستان مهم خواهند بود.
Breaking Bad نیز به این وعده عمل می کند، و به طور منظم از جزئیات کوچک برای پیش بینی وقایع مهم و اشاره به پیچش های داستانی استفاده می کند. از جنبه های جزئی اما عمدی فیلمبرداری گرفته تا بخش های مکالمه ای که به راحتی از دست می روند، کمبودی در نکاتی که می توان در Breaking Bad پیدا کرد وجود ندارد، که آن را به یکی از قابل تماشاترین سریال های موجود تبدیل می کند.
این به طور منظم به عنوان یکی از نقاط قوت سریال ذکر می شود، و همه چیز از قسمت سوم آن آغاز می شود. در حالی که نمونه های چشمگیرتری از تعهد Breaking Bad به جزئیات وجود دارد، این یکی توانایی آن را برای تبدیل شدن به یکی از بزرگترین سریال های جنایی از ابتدا نشان می دهد. فصل 1، و به طور خاص این قسمت، سزاوار شناخت بیشتری برای پایه گذاری این اساس هستند.
به این ترتیب، اپیزود سوم فصل اول Breaking Bad تنها یک قسمت معمولی نیست، بلکه سنگ بنای کل سریال است. این قسمت به زیبایی نشان می دهد که چگونه والتر وایت باهوش، آسیب پذیر و در عین حال بی رحم است و با توجه دقیق به جزئیاتی مانند بشقاب شکسته، به بینندگان نوید سریالی عمیق و پر از جزئیات را می دهد که تا پایان به آن وفادار می ماند.
Breaking Bad Proved It Was A TV Masterpiece Earlier Than Fans Realized