این مقاله به بررسی فهرستی از 10 فیلم ابرقهرمانی برتر و ضروری می پردازد که هر علاقه مندی به این ژانر باید تماشا کند. از آثار کلاسیک گرفته تا فیلم هایی که تاریخ ساز شدند، این فیلم های ابرقهرمانی که باید دید نقش کلیدی در تکامل ژانر ایفا کرده اند و برای درک وضعیت امروز سینمای ابرقهرمانی ضروری هستند.
در طول تاریخ این ژانر، طیف گسترده ای از فیلم های ابرقهرمانی فوق العاده سینماها و خانه های ما را آراسته اند. بسیاری از آن ها برای همه طرفداران فیلم های ابرقهرمانی ضروری هستند که تماشا کنند، و در این میان، فیلم های ابرقهرمانی که باید دید جایگاه ویژه ای دارند. با رشد چشمگیر ژانر ابرقهیرمانی در چند دهه اخیر، Marvel و DC شهرت خود را به عنوان نام های آشنا تثبیت کرده اند.
با این رشد، تشخیص اینکه کدام فیلم های ابرقهرمانی که باید دید – و کدام یک نقش کلیدی در تاریخ این ژانر دارند، یا برای درک وضعیت امروز این ژانر ضروری هستند – دشوارتر شده است. در حال حاضر، این ده فیلم ابرقهرمانی از بهترین نمونه های هر دو دسته هستند.
لیست فیلم های ابرقهرمانی که باید دید
Logan
تصویری تأثیرگذار از ولورین، قهرمانی با قلبی شکسته و روحی خسته، که نمادی از پایان یک دوران است.
این صحنه، عمق داستان گویی و درام حماسی Logan را به خوبی به تصویر می کشد و مخاطب را با خود همراه می سازد.
ولورین در مکزیک در فیلم Logan محصول 2017 که به بیرون از کادر نگاه می کند
به عنوان یکی از غم انگیزترین فیلم های ابرقهرمانی در تاریخ این ژانر – و فیلمی که به نوعی به دهه ها تاریخ سینما پایان می دهد – ممکن است این مفهوم که Logan باید بر پیشینیان خود ترجیح داده شود، غیرمعمول به نظر برسد. اما، داستان گویی احساسی استادانه Logan واقعاً نشان می دهد که این ژانر چقدر می تواند روی پرده سینما قدرتمند باشد.
Logan بخش زیادی از لحنی را که ژانر به آن متکی است کنار می گذارد و آن را با فضایی جایگزین می کند که، هرچند تلخ، پیام و مأموریت امیدوارکننده X-Men را به شکلی واقعاً تأثیرگذار تجسم می بخشد؛ با ولورین که همه چیزش را برای ادای احترام به پروفسور ایکس (Professor X) می دهد، و سپس جانش را برای دخترخوانده اش، لورا (Laura)، فدا می کند.
تعداد کمی از فیلم ها پایانی به اندازه Logan دلخراش و مناسب ارائه می دهند، با فداکاری ولورین برای محافظت از نسل شبیه سازی شده اش. احساساتی که Logan در پایان خود و با روند تدریجی و ویران کننده تا این نقطه جمع می کند، به این معنی است که برای تأثیرگذاری آن نیازی نیست فیلم های X-Men قبلی را دیده باشید – اگرچه تماشای آن ها قطعاً ضرری ندارد.
Blade (1998)
بلید، شکارچی خون آشام ها، در سکوت و آمادگی برای نبرد، نمادی از آغاز دوران جدیدی در فیلم های ابرقهرمانی.
این تصویر حس تنهایی و عزم راسخ این شخصیت را به خوبی منعکس می کند.
Blade در تنهایی در اتاقی خالی در Blade (1998) ایستاده است.
سه گانه Blade در نقطه ای جذاب از تاریخ قرار دارد. بسیاری از کسانی که Blade را تماشا کردند، ممکن است نمی دانستند که این فیلم داستان خونین و خون آشام کش خود را از شخصیت کمیک هم نام خود الهام گرفته است. تا حدودی، این بخش بزرگی از دلیل این است که چرا Blade ارزش دیدن حداقل یک بار را برای هر طرفدار فیلم های ابرقهرمانی که باید دید دارد.
Blade محصول سال 1998 فیلمی نیست که به طور جهانی محبوب باشد، اما فیلمی است که امروزه به ویژه با توجه به نحوه تکامل و تغییر ژانر ابرقهرمانی در سال های پس از اکرانش، بسیار جذاب است.
Blade یکی از اولین فیلم های ابرقهرمانی مدرن بود. همچنین به طور قابل توجهی یکی از اولین فیلم های ابرقهرمانی با درجه R محسوب می شود. این مفهومی است که DC و Marvel تازه شروع به بازبینی و درک پتانسیل آن کرده اند، با آثاری مانند Deadpool & Wolverine و فیلم آینده Clayface از DCU.
نحوه ورود Blade به بسیاری از تلاش های امروز فیلم های ابرقهرمانی، باعث می شود که ارزش یک بار تماشا را داشته باشد. حتی برای کسانی که تجربه تماشای آن، آن ها را به اندازه کافی تحت تأثیر اکشن ماوراء طبیعی فیلم قرار نمی دهد – به خصوص با توجه به اینکه به نظر می رسد Blade در MCU هنوز تا اکران فاصله دارد.
Joker
جوکر، در اوج جنون و آشفتگی، جمعیت را به سوی هرج و مرج هدایت می کند.
این نما، قدرت نمادین و تأثیرگذار این شخصیت پیچیده را در دنیای گاتهام به نمایش می گذارد.
جوکر رهبری یک جمعیت را در فیلم Joker محصول 2019 بر عهده دارد
مفهوم فیلمی که بر یک شرور تمرکز می کند، بدون اینکه رقیب قهرمانش را نیز به نمایش بگذارد، ذاتاً پرخطر است. این امر در طول سال ها از طریق نتایج پیچیده اکران هایی که این آنتاگونیست ها را به ضدقهرمان تبدیل می کنند، مانند Kraven the Hunter و Catwoman، و همچنین به طور متناقض با استقبال بحث برانگیز از دنباله Joker، یعنی Joker: Folie à Deux، ثابت شده است.
با این حال، این تنها موفقیت Joker را برجسته تر می کند – و ارزش تماشای این فیلم را بیشتر می کند، حتی اگر فقط برای این باشد که قدردان تفاوت آن با تقریباً تمام همتایان سینمایی اش باشید. این فیلم، بدون شک، در فهرست فیلم های ابرقهرمانی که باید دید قرار می گیرد.
با توجه به اینکه پیش زمینه کمیک جوکر (Joker) به طور بدنام یک سناریوی چند گزینه ای است – با چندین داستان اصلی که برای آن پیشنهاد شده و اغلب عمداً مبهم باقی گذاشته شده است – مفهوم فیلمی که این قلمرو را بررسی می کند، بسیاری از انتظارات پیرامون فیلم های داستان اصلی ابرقهرمانی را نیز زیر و رو می کند.
اگرچه داستان آرتور فلک (Arthur Fleck) که مورد بدرفتاری قرار گرفته و به سمت هرج و مرج کشیده می شود و از توانایی اش برای تشویق فاجعه در گاتهام (Gotham) لذت می برد، تراژیک است، اما به دلیل اینکه داستانی ظریف و نه چندان نامهربانانه را برای یکی از اغلب شرورترین شخصیت های DC ارائه می دهد، جذاب نیز هست. با توجه به اینکه بسیاری از فیلم های اصلی بتمن (Batman) حول محور این آنتاگونیست می چرخند، جوکر (Joker) به طور فزاینده ای جالب تر است.
Spider-Man (2002)
مرد عنکبوتی، قهرمانی در میان شعله ها، نمادی از مسئولیت های بزرگ و از خودگذشتگی.
این تصویر، یکی از صحنه های کلاسیک و فراموش نشدنی از اولین حضور پیتر پارکر در لباس اسپایدرمن را به یاد می آورد.
توبی مگوایر در نقش Spider-Man احاطه شده با آتش در صحنه ساختمان در حال سوختن از فیلم Spider-Man (2002)
اسپایدرمن (Spider-Man) به حق یکی از مشهورترین ابرقهرمانان تاریخ است، و مجموعه فیلم های او در طول سال ها نمونه های متنوعی از اینکه چرا اینگونه است را ارائه داده اند. در حالی که Spider-Man تام هالند (Tom Holland) اکنون پرکارترین آنهاست، دیدن اولین فیلم بزرگ Spider-Man شاید مهم تر باشد.
فیلم Spider-Man محصول 2002 سه بازیگر دارد که به خوبی در آزمون زمان سربلند بیرون آمده اند: اسپایدرمن (Spider-Man) با بازی توبی مگوایر (Tobey Maguire) هنوز هم یکی از بهترین اجراهای اسپایدرمن (Spider-Man) در تمام دوران ها به شمار می رود. گرین گابلین (Green Goblin) با بازی ویلم دفو (Willem Dafoe) طیف کامل استعدادهای بازیگری عظیم خود را به نمایش می گذارد، و جی جونا جیمسون (J. Jonah Jameson) با بازی جی.کی. سیمونز (J.K. Simmons) چنان شخصیت پردازی قوی ای داشت که برای MCU نیز بازگردانده شد.
اما Spider-Man فقط به لطف بازیگرانش موفق نیست، زیرا مهارت های کارگردان سم ریمی (Sam Raimi) و فیلمنامه نویس دیوید کوپ (David Koepp) نیز به طور کامل در اینجا به نمایش گذاشته شده اند. در مجموع، Spider-Man یکی از بهترین فیلم های داستان اصلی ژانر ابرقهرمانی است و فیلمی است که قلب خود را با مسئولیت های بزرگ در هر معنایی متعادل می کند.
Zack Snyder’s Justice League
Zack Snyder’s Justice League در کنار هم ایستاده اند
Zack Snyder’s Justice League اثری بحث برانگیز است، اما این موضوع به نوعی تنها دلیل ارزش تماشای این فیلم را تقویت می کند. اکران سال 2021 احتمالاً گسترده ترین طیف دیدگاه های به شدت متفاوت را در میان هر فیلم ابرقهرمانی به خود اختصاص داده است، که تماشای آن را برای شکل گیری نظر خودتان ارزشمند می کند.
با صحنه های اضافی و دیگر تنظیماتی که برای بهتر مطابقت دادن با دیدگاه اصلی کارگردان زک اسنایدر (Zack Snyder) برای Justice League قبل از اینکه مجبور به کناره گیری از پروژه شود، Zack Snyder’s Justice League جذابیت منحصر به فردی در پاسخ به سوالات اصلی در مورد اینکه طرح و رویکرد مورد نظر فیلم چه می توانست باشد، بدون پیچیدگی های پشت صحنه ای که نسخه 2017 را تغییر داد، دارد.
برداشت DCEU از Justice League در حال حاضر تنها ورود مناسب به این تیم در قالب فیلم لایو-اکشن است، به این معنی که تنها به همین دلیل ارزش دیدن دارد، و برای مشاهده پتانسیلی که زنده کردن تیم نمادین DC بر روی پرده سینما به این شیوه دارد – چه با احساسات خوب از این تجربه خارج شوید و چه با استقبالی پیچیده تر.
Iron Man
تونی استارک، با اعتماد به نفس و کاریزما، در لحظه ای کلیدی که مسیر MCU را برای همیشه تغییر داد.
این تصویر آغازگر ماجراجویی های قهرمانی بود که قلب میلیون ها نفر را در سراسر جهان تسخیر کرد.
تونی استارک با دستان باز در صحنه آغازین Iron Man (2008)
حتی بدون جذابیت رابرت داونی جونیور (Robert Downey Jr.) یا توانایی چشمگیر فیلم در ساختن اثری عمدتاً درباره کسی که در اتاق های تاریک نشسته و لباس های ابرقهرمانی می سازد که از هر نظر جذاب است، Iron Man البته از این نظر حیاتی است که فیلمی است که هفده سال بعدی تاریخ فیلم های Marvel به آن وابسته بوده و به وسیله آن به حرکت درآمده است.
با نگاهی به گذشته، به وضوح مشخص است که بسیاری از آنچه Iron Man در ژانر ابرقهرمانی به طور کلی به خوبی انجام داد، هنوز هم پس از این همه مدت در حال تقلید و بازتاب است، و این بدون دلیل موجه نیست.
در حالی که The Avengers آزمون بزرگ MCU بود که آیا می تواند داستان های به هم پیوسته را عملی کند و اولین نگاه به ظاهر جدید دکتر دووم اونجرز؛ Doomsday در نمایش نوری دیزنی – 20 شهریور 1404 نشان می دهد که چالش های بیشتری در راه است، Iron Man اولین گام شجاعانه به سوی دوران جدیدی برای Marvel و به طور کلی ژانر بود. با نعمت تقریباً دو دهه دید به گذشته، می توان با اطمینان گفت که این گام نتیجه داد، و مقیاسی که در آن نتیجه داد، Iron Man را به یکی از فیلم های ابرقهرمانی که باید دید تبدیل می کند.
Superman (1978)
سوپرمن، نماد امید و عدالت، با شکوه بر فراز شهر ایستاده و آماده کمک به بشریت.
این تصویر، قدرت و حضور آرامش بخش این قهرمان افسانه ای را به خوبی نشان می دهد.
سوپرمن ایستاده بر روی پشت بام در Superman: The Movie.
فیلم اصلی Superman: The Movie محصول 1978 در طول سال ها شهرت خود را به عنوان یکی از بهترین فیلم های ابرقهرمانی که باید دید حفظ کرده است، به دلیل کار فوق العاده ای که در تضمین اثربخشی جاودانه بازیگران اصلی و طرح داستان فیلم انجام شده است. در واقع، در حالی که سوپرمن (Superman) به پنجاهمین سالگرد خود نزدیک می شود، از بسیاری جهات هنوز هم تماشای آن به همان اندازه لذت بخش است.
با داستانی دلنشین که درست از دل کمیک های کلاسیک بیرون آمده است – و نمی ترسد سوپرمن (Superman) را به عنوان کسی که آسیب پذیر و فروتن است، تقریباً تا حد اشتباه، نشان دهد، حتی در حالی که او را به طرز شگفت آوری قدرتمند نیز به تصویر می کشد – سوپرمن (Superman) به طور کامل جذابیت های اولیه دنیای ابرقهرمانی را تجسم می بخشد که آن را به غول سینمایی امروزی تبدیل کرد.
در حالی که فیلم های قوی زیادی درباره سوپرمن (Superman) وجود دارد، فیلم اصلی سال 1978 احتمالاً با ارزش ترین فیلم برای تماشا است، زیرا به وضوح بر هر داستان فیلم سوپرمن (Superman) که پس از آن آمد تأثیر گذاشته است. سنگ بنای هر دو Man of Steel از DCEU و Superman از DCU را می توان در رویکرد آن به قهرمان و دنیایش مشاهده کرد. برای مقایسه سود باکس آفیس فیلم های Superman و Man of Steel: کدام موفق تر بود؟، جالب است بدانید که فیلم سال 1978 چگونه در تاریخ ماندگار شد.
Avengers؛ Endgame
لحظه ای تاریخی و اوج حماسه، تونی استارک با فداکاری بی نظیر، سرنوشت جهان را تغییر می دهد.
این تصویر، نمادی از شجاعت، از خودگذشتگی و قدرت عشق است که در قلب حماسه انتقام جویان قرار دارد.
رابرت داونی جونیور (Robert Downey Jr.) در نقش تونی استارک (Tony Stark) در حال بشکن زدن با دستکش بی نهایت در Avengers: Endgame
گفتن اینکه طرفداران فیلم های ابرقهرمانی که باید دید باید حداقل یک بار Avengers: Endgame را تماشا کنند، شاید به وضوح سبز بودن چمن باشد – اما با این حال هنوز هم انکارناپذیر است. در حالی که Endgame به بسیاری از پیشینیان خود برای آماده سازی صحنه متکی است، توانایی آن در ارائه یک نمایش بی نظیر حتی بدون این سابقه فیلم نیز می تواند درخشان باشد.
دلیلی وجود دارد که Endgame نه تنها پرفروش ترین فیلم ابرقهرمانی تا به امروز است، بلکه دومین فیلم پرفروش تاریخ نیز محسوب می شود. این فیلمی است که قادر است بزرگترین و جسورانه ترین داستان ابرقهرمانی لایو-اکشن را از نظر مقیاس با گروه بازیگران به اندازه کافی عظیم پیوند دهد، و به همه این شخصیت ها لحظه خاص خود را در کانون توجه شدید و خیره کننده اش بدهد.
عظمت Endgame را نمی توان دست کم گرفت. تأثیر آن بر ژانر ابرقهرمانی به طور کلی برای درک چشم انداز این فیلم ها در امروز – چه خوب و چه بد – حیاتی است، زیرا Avengers: Endgame به طور همزمان نشان داد که این فرنچایز چقدر می تواند جذاب و گسترده باشد، و پایانی حماسی را فراهم کرد که MCU هنوز در حال بازگشت از آن است.
Captain America؛ The Winter Soldier
کاپیتان آمریکا و وینتر سولجر در نبردی سرنوشت ساز، صحنه ای پر از اکشن و درام.
این تصویر، نبرد حماسی میان دو دوست را به نمایش می گذارد که به دنبال حقیقت در دنیایی پر از توطئه هستند.
باکی بارنز (Bucky Barnes) و استیو راجرز (Steve Rogers) در حال مبارزه در فینال Captain America: The Winter Soldier
دلایل زیادی وجود دارد که چرا Captain America: The Winter Soldier فیلمی استثنایی است. The Winter Soldier از یک سو یک تریلر جاسوسی حماسی با صحنه های جاسوسی و مبارزات مافوق بشری است، و از سوی دیگر داستانی بسیار انسانی از دو دوست است که به لطف پیوندشان بر مشکلات غلبه می کنند.
The Winter Soldier این دو مفهوم متضاد را به طور عالی متعادل می کند، در حالی که استیو راجرز (Steve Rogers) را به عنوان یک شخص و یک قهرمان نیز بررسی می کند. این فیلم دنیای MCU را همانطور که می شناختیم برای همیشه تغییر می دهد، به لطف کشف اینکه شیلد (SHIELD) توسط هایدرا (HYDRA) نفوذ کرده بود، که تأثیر آن هنوز هم بیش از یک دهه بعد در فرنچایز قابل مشاهده است. بازیگرانی چون رابرت ردفورد، که در این فیلم نقش آفرینی کرد، جزو ستارگان بزرگ هالیوود محسوب می شوند؛ متأسفانه رابرت ردفورد درگذشت؛ ستاره هالیوود در سن 89 سالگی و جای خالی او همیشه احساس می شود.
Captain America: The Winter Soldier برای هر نوع طرفدار ابرقهرمانی چیزی برای ارائه دارد و نمونه ای بارز از اوج توانایی های MCU است – و اوج هایی که قادر به دستیابی به آن هاست، حتی با آماده سازی بسیار کمتر از آثاری مانند Avengers: Infinity War یا Avengers: Endgame. این اثر به وضوح در بین فیلم های ابرقهرمانی که باید دید جای می گیرد.
در این مقاله، به بررسی مجموعه ای از 10 فیلم ابرقهرمانی پرداختیم که هر کدام به دلایل منحصر به فرد خود، جایگاه ویژه ای در تاریخ سینما و قلب طرفداران دارند. این فیلم ها از داستان های عمیق و شخصیت های پیچیده گرفته تا صحنه های اکشن نفس گیر و تأثیرات فرهنگی گسترده، نشان دهنده پتانسیل بی کران ژانر ابرقهرمانی هستند و به ما یادآوری می کنند که چگونه این قهرمانان می توانند الهام بخش باشند.