برای کسانی که به دنبال سریال ابرقهرمانی برای غیر طرفداران هستند، مجموعه های متعددی وجود دارند که با شکستن کلیشه ها و ارائه داستان های عمیق و متفاوت، مخاطبان گسترده ای را جذب کرده اند. از درام جنایی گاتهام در The Penguin گرفته تا کاوش های احساسی WandaVision و هجو بی رحمانه The Boys، این سریال ها ثابت می کنند که ژانر ابرقهرمانی می تواند فراتر از انتظارات رفته و حتی کسانی را که معمولاً به این ژانر علاقه ای ندارند، به خود جذب کند.
در طول سال ها، مجموعه های ابرقهرمانی خارق العاده ای وجود داشته اند، اما تنها تعداد کمی از آن ها شانس جذب کسانی را دارند که ژانر ابرقهرمانی را دوست ندارند. اینجاست که نیاز به معرفی یک سریال ابرقهرمانی برای غیر طرفداران احساس می شود. با توجه به اینکه فیلم ها و نمایش های ابرقهرمانی در یک یا دو دهه اخیر به اوج شهرت رسیده اند، این ژانر تا حدودی با واکنش های متفاوتی روبرو شده است که بخشی از آن به دلیل برجستگی و فراگیری آن است.
مانند هر ژانر دیگری، ژانر ابرقهرمانی نیز اغلب در کلیشه ها و سنت های خاصی می افتد که می تواند برخی از تماشاگران را خسته کند و تصور کم مثبتی از مجموعه ها و فیلم های ابرقهرمانی به طور کلی در ذهن آن ها ایجاد کند. با این حال، این ده مجموعه به دلایل مختلفی پتانسیل لذت بردن را حتی برای کسانی دارند که به طور فعال از این ژانر متنفرند.
The Penguin؛ یک سریال ابرقهرمانی برای غیر طرفداران
در اینجا می توانید کالین فارل را در نقش از کاب، که به پنگوئن تبدیل می شود، مشاهده کنید. این تصویر از سریال The Penguin، شخصیت اصلی را در حال لبخند زدن نشان می دهد که منعکس کننده پیچیدگی های او در دنیای جنایی گاتهام است.

این نما به خوبی جذابیت کاریزماتیک و در عین حال خطرناک این شخصیت را به تصویر می کشد.
کالین فارل در نقش اوزوالد “از” کاب / پنگوئن در The Penguin در حال لبخند زدن
شهرت The Penguin به عنوان یکی از بهترین مجموعه های ابرقهرمانی در تاریخ مدرن، کاملاً شایسته است. این سریال که بر روی از کاب با بازی کالین فارل و صعود او در دنیای زیرین گاتهام پس از وقایع The Batman تمرکز دارد، The Penguin قادر است تمام جذابیت نوآر و تیره و تار فیلم را به خود گرفته و آن را با یک داستان هیجان انگیز جنایی به سبک Sopranos ترکیب کند. این جنبه جنایی و کارآگاهی سریال را برای طرفداران ژانر معرفی 10 سریال با بهترین بازی ها در سریال کارآگاهی جذاب می کند.
بنابراین The Penguin به مجموعه ای تبدیل می شود که می تواند به راحتی و از بسیاری جهات برای کسانی جذاب باشد که معمولاً با مجموعه ها یا فیلم های ابرقهرمانی ارتباط برقرار نمی کنند، و آن را به یک سریال ابرقهرمانی برای غیر طرفداران تبدیل می کند. بخش بزرگی از این جذابیت به این دلیل است که داستان بدون بسیاری از کلیشه های ژانر پیش می رود، اما دلایل دیگری نیز دارد.
این مجموعه مسلماً واقع گرایانه ترین سریال ابرقهرمانی تمام دوران است و کاوشی جذاب و چندوجهی از شخصیت اصلی خود ارائه می دهد و اطمینان می دهد که از کاب در بهترین و بدترین لحظاتش همیشه دارای ظرافت و پیچیدگی است – تماشاگران را بین احساس همدردی با او و تشخیص اینکه از کاب فردی عمیقاً ناقص است که در نهایت فقط به قدرت اهمیت می دهد، سرگردان می کند.
همه این ها حول محور اجراهای فوق العاده ای می چرخد که تضمین می کند جذبه و خطرات The Penguin چشم پوشی ناپذیر به نظر برسند. کالین فارل به شخصیتی که می توانست به راحتی تک بعدی یا شیطانی کاریکاتوری باشد، لایه هایی عمیق می بخشد، و سوفیا فالکونه با بازی کریستین میلیوتی مسلماً قلب این مجموعه است، که هر دو برای نقش هایشان جوایز بسیاری را کسب کرده اند.
WandaVision
در این تصویر، ویژن و واندا را در حال گفتگو می بینیم که نمادی از ارتباط عمیق و پرچالش آنها در طول سریال WandaVision است.

صحبت های میان این دو شخصیت، هسته احساسی داستان را شکل می دهد و چالش های آنها را به زیبایی به نمایش می گذارد.
ویژن در حال صحبت با واندا در WandaVision
با وجود اینکه این سریال در اوایل آغاز به کار MCU منتشر شد، WandaVision، از بسیاری جهات، بهترین اثر برای کسانی است که به نمایش های پر زرق و برق این فرنچایز علاقه ای پیدا نکرده اند، یا به طور کلی از رویکرد این فرنچایز به فیلم هایش خسته شده اند. در همین راستا، برای علاقه مندان به دیگر بازگشت های شخصیت ها در دنیای مارول، کارگردان Marvel Zombies به بازگشت Bucky Barnes در فصل دوم اشاره کرد.
اولین سریالی که در خط زمانی MCU منتشر شد، WandaVision رمز و راز داستان و ماهیت سورئال وقایع خود را با یک هسته احساسی به طور کامل متعادل کرد که تا به امروز یکی از بهترین نمونه ها از این است که چگونه ژانر ابرقهرمانی می تواند چیزی فراتر از اکشن و دیالوگ های کنایه آمیز باشد، و همین آن را به یک سریال ابرقهرمانی برای غیر طرفداران تبدیل می کند.
WandaVision دو شخصیتی را که به طور تاریخی در حاشیه قرار گرفته بودند – علی رغم قدرت های بی کران و سابقه کمیک اسکارلت ویچ – برداشت و آن ها را به قهرمانان اصلی داستانی تبدیل کرد که از نظر احساسی با تماشاگران در سطحی که کمتر داستان ابرقهرمانی ای توانسته، ارتباط برقرار کرد و نگاهی بسیار واقعی به اندوه، عشق و فقدان حتی در یک دنیای فانتزی ارائه داد.
در حالی که WandaVision ممکن است برای کسانی که نمایش ها و فیلم های واقع گرایانه تر را ترجیح می دهند، کمی فراواقعی باشد، اما پتانسیل زیادی به عنوان یک سریال ابرقهرمانی برای غیر طرفداران دارد. داستان آن نمایشی عالی از پتانسیل ژانر ابرقهرمانی برای برقراری ارتباط با مخاطبانش به شیوه ای منحصر به فرد و فراموش نشدنی است و احتمالاً کسانی را که فکر می کردند MCU فقط صحنه های مبارزه و دیالوگ های کنایه آمیز است، غافلگیر خواهد کرد.
Batman؛ The Animated Series
این تصویر نمادین آغازین از Batman: The Animated Series، بتمن را در حالی که روی پشت بام شهر گاتهام ایستاده و رعد و برق در پشت سر او می درخشد، نشان می دهد.

این صحنه به خوبی تنهایی و عزم بتمن را در محافظت از شهر به تصویر می کشد و او را به نمادی از عدالت تبدیل می کند.
تصویر آغازین Batman: The Animated Series از بتمن که روی پشت بام ایستاده و رعد و برق پشت سر اوست
Batman: The Animated Series سریالی است که واقعاً جذابیت جهانی دارد – واقعیتی که از برخی جهات با گذشت زمان تنها بیشتر به حقیقت می پیوندد، زیرا این سریال به طرز بی نقصی کهنه شده است. در واقع، Batman: The Animated Series تا به امروز یکی از گسترده ترین و دوست داشتنی ترین تصویرسازی ها از شوالیه تاریکی، فهرست شرورانش و خود شهر گاتهام باقی مانده است.
سریالی که همزمان کودک پسند است و با این حال بسیاری از مضامین و ایده های بزرگتر و عمیق تر پیرامون صلیبی کلاهدار را بررسی می کند – و از پرداختن به تراژدی های پشت داستان نه تنها بتمن، بلکه دشمنانش نیز ترسی ندارد – Batman: The Animated Series منحصر به فرد، شیک و به طرز چشمگیری سرشار از احساس و دلسوزی است.
اگرچه همه قسمت های Batman: The Animated Series دقیقاً یکسان ساخته نشده اند، اما یافتن قسمتی که ترکیبی از نوستالژی گرم و معماها و درگیری های واقعاً جذاب نباشد، دشوارتر است – همه این ها به زیبایی در سریالی گنجانده شده اند که نمونه اولیه بسیاری از جالب ترین بخش های داستان بتمن امروزی بود.
Daredevil
در این نما، چارلی کاکس را در لباس قرمز Daredevil از فصل اول می بینید که به خوبی روحیه این قهرمان نابینا را به تصویر می کشد.

این تصویر نمادی از عزم و قدرت او در مبارزه با جرم و جنایت در خیابان ها است.
چارلی کاکس با لباس قرمز Daredevil فصل 1
تعداد کمی از مجموعه ها آنقدر باکیفیت هستند که سال ها پس از لغو شدنشان دوباره زنده می شوند – اما این دقیقاً همان چیزی است که با Daredevil: Born Again فصل 2 تاریخ پخش: جزئیات کامل درباره بازیگران، داستان و زمان انتشار این سریال Marvel و تصمیم MCU برای بازگرداندن داستان سریال اصلی Daredevil به چرخه اصلی اتفاق افتاد، که اخیراً بیشتر به جذابیت مجموعه سال های 2015-2018 اشاره دارد.
Daredevil شاید بهترین مجموعه ابرقهرمانی در سطح خیابان تمام دوران باشد، با مت مورداک با بازی چارلی کاکس که تجسمی دوست داشتنی از این شخصیت است که مخاطبان بدون تردید می توانند او را تشویق کنند، و تلاش های فداکارانه مداوم او برای محافظت از شهرش، او را از همان ابتدا به یکی از دوست داشتنی ترین قهرمانان روی صفحه نمایش در چند دهه اخیر تبدیل کرده است.
با تعادل استادانه توسط بازی وینسنت دن آفریو در نقش کینگ پین، جان برنتال در نقش پانیشر و ویلسون بث ال در نقش بولزآی – که همگی به همراه دیگران برای نقش آفرینی در Born Again بازگشتند – Daredevil کل دوران پخش خود را به گونه ای موفق پشت سر می گذارد که هم کسانی که ژانر ابرقهرمانی را دوست دارند و هم کسانی که از آن متنفرند، می توانند با آن ارتباط برقرار کنند، که این موفقیت به لطف ترکیبی بی نظیر از بازیگران درخشان، دقت وسواس گونه در داستان سرایی و جلوه های بصری خیره کننده حاصل شده است.
The Boys؛ یک سریال ابرقهرمانی برای غیر طرفداران
تصویری قدرتمند از هوم لندر در سریال The Boys که با نگاهی به کنار و در مقابل پرچم آمریکا ایستاده است، نشان دهنده قدرت و چهره عمومی اوست.

این نما به خوبی جنبه های تاریک و ریاکارانه شخصیت های ابرقهرمانی را در این سریال به چالش می کشد و هجو تلخ آن را نمایان می سازد.
هوم لندر در حال نگاه به کنار در مقابل پرچم آمریکا در The Boys.
The Boys سریالی است که اساساً عمداً برای افرادی ساخته شده که در نحوه عملکرد ژانر ابرقهرمانی در یک دهه اخیر یا بیشتر، ایراداتی یافته اند. این سریال با الهام از کمیک هم نام – اما با تقلید مسخره آمیز از فیلم ها، سریال های ابرقهرمانی و مفاهیم گسترده تر پیرامون چگونگی برخورد دنیای واقعی با قهرمانان لباس شخصی – The Boys مسلماً از اثر اصلی پیشی می گیرد.
The Boys بدون ترس از ورود به قلمروهای خونین، کثیف یا کاملاً چندش آور، می تواند عمیقاً، به طرز تاریکی ناامیدکننده، و همچنین فوق العاده هوشمندانه و باذوق در رویکردش به مفهوم قهرمانان و قهرمانی باشد – اغلب دقیقاً در یک زمان، که کار آسانی نیست.
با وجود این، The Boys هنوز هم موفق می شود موجودیتی متمایز از خود باشد و نه فقط یک تقلید بی رحمانه؛ به طوری که حمایت نکردن از قهرمانان اصلی شکست خورده اش دشوار است، و حتی شخصیت شرور اصلی مانند هوم لندر نیز به گونه ای پرداخت می شود که نشان می دهد وضعیت فعلی او که عمیقاً بی رحمانه است، لایه های بیشتری از یک آنتاگونیست تک بعدی با سبیل پیچیده دارد.
در مجموع، The Boys یک سریال ابرقهرمانی برای غیر طرفداران و کسانی است که احساس می کنند اکثر آثار ابرقهرمانی از پرداختن به جنبه های زننده یا تاریک تر وجود شخصیت های ابرقدرت در واقعیت دوری می کنند – یا برای کسانی که صرفاً مایلند سریالی را ببینند که کلیشه ها و سنت های بزرگ تر ژانر ابرقهرمانی را به طور گسترده تری به تمسخر می گیرد.
Misfits
این تصویر بازیگران اصلی سریال Misfits را در حال تکیه دادن به نرده ای کنار رودخانه با لباس های یکسره نارنجی خدمات اجتماعی نشان می دهد.

این صحنه نمادی از وضعیت آنها به عنوان مجرمانی با قدرت های ماورایی در محیطی شهری و عادی است.
بازیگران Misfits در حال تکیه دادن به نرده ای کنار رودخانه با لباس های یکسره نارنجی
سریالی بدون هیچ ارتباطی با دی سی، مارول یا چشم انداز گسترده تر ژانر ابرقهرمانی، Misfits از بسیاری جهات جلوتر از زمان خود بود. یک کمدی-درام تاریک درباره گروهی از مجرمان جوان که مشغول خدمات اجتماعی هستند، Misfits روایتی فراواقعی اما خشن را از آنچه اتفاق می افتاد اگر بخشی از جمعیت، از جمله این گروه، قدرت های فوق العاده ای به دست می آوردند، بررسی کرد.
این سریال نگاهی زودهنگام به بازیگرانی مانند رابرت شیهان قبل از The Umbrella Academy و ایوان رئون قبل از Game of Thrones ارائه داد. Misfits با کمال میل به قلمروهایی می پردازد که اکثر مجموعه های ابرقهرمانی دیگر از آن دوری می کنند – به عنوان مثال، تیم اصلی ضدقهرمانان آن بخش زیادی از طرح اولیه را صرف تلاش برای پنهان کردن قتل تصادفی افسر ناظر خود می کنند.
Misfits با رویکرد متفاوت و جذاب خود به بسیاری از موضوعات بزرگ ژانر ابرقهرمانی، یک سریال ابرقهرمانی برای غیر طرفداران است. این فرصتی است برای کسانی که از شباهت بسیاری از آثار ابرقهرمانی – و به خصوص داستان های ریشه ای ابرقهرمانان – خسته شده اند تا چیزی را تجربه کنند که مسیری متفاوت را طی می کند و حتی سال ها بعد نیز متمایز باقی می ماند.
Doom Patrol
بازیگران Doom Patrol در فصل 4 در مقابل ساختمانی عجیب که با گیاهان پوشیده شده، ایستاده اند. این ترکیب بصری، حس غیرعادی و سورئال سریال را به بیننده منتقل می کند.

این نما به خوبی ماهیت منحصر به فرد و متفاوت Doom Patrol را از دیگر مجموعه های ابرقهرمانی نشان می دهد و آنها را در محیطی عجیب و غریب به تصویر می کشد.
بازیگران Doom Patrol فصل 4 در مقابل ساختمانی پر از گیاه ایستاده اند
به طور کلی، مجموعه های ابرقهرمانی سعی کرده اند ثابت کنند که می توانند دنیایی به اندازه کافی واقع گرایانه ایجاد کنند تا مخاطبان باور کنند که تفاوت چندانی با دنیای خودمان ندارد، حتی با قدرت های فوق العاده عظیم که گاهی اوقات برای اطمینان از اینکه بینندگان احساس کنند دنیایی که تماشا می کنند زمینی و قابل درک است، کم اهمیت جلوه داده می شوند. Doom Patrol به این رویکرد پایبست نیست.
از همان ابتدا به بعد، Doom Patrol فعالانه بسیاری از عجیب ترین و شگفت انگیزترین گوشه های دانش کمیک دی سی خود را جستجو می کند، که منجر به برخی خطوط داستانی دلپذیر و سورئال می شود که تجربه آن ها در هر مجموعه دیگری اساساً غیرممکن به نظر می رسد – خواه وجود “were-butts” باشد، یا یک شخصیت اصلی که یک خیابان باهوش است.
Doom Patrol به بازیگوشی و شگفتی های دنیای ابرقهرمانی می پردازد، کاری که کمتر اثر دیگری انجام می دهد، و دقت و توجهی که برای اقتباس این بخش های کمتر شناخته شده از تاریخ دی سی و فهرست شخصیت های آن به کار رفته، به گونه ای آشکار می شود که این سریال می تواند دقیقاً همان چیزی باشد که افرادی که هرگز از یک مجموعه ابرقهرمانی لذت نبرده اند، به آن نیاز دارند.
X-Men ’97
در این تصویر پویا از تریلر X-Men ’97، سایکلاپس در حال رها کردن پرتو لیزری خود دیده می شود، در حالی که چند تن از اعضای X-Men در پشت سر او حضور دارند.

این صحنه انرژی و اکشن این سریال محبوب را به نمایش می گذارد و میراث تیم X-Men را با انیمیشنی به روز شده ادامه می دهد.
تصویر از طریق Disney+
سریال اصلی X-Men: The Animated Series به درستی یکی از بهترین مجموعه های انیمیشنی کلاسیک تمام دوران محسوب می شود، و بنابراین جای تعجب نیست که مارول در نهایت تصمیم گرفت از موفقیت آن در آینده با یک بازسازی استفاده کند و داستانی دنباله ای برای سریال ابرقهرمانی دهه 90 ارائه دهد.
آنچه شاید بیشتر تعجب آور است، این است که X-Men ’97 چقدر خوب توانسته روح سریال اصلی را حفظ کند، در حالی که با سبک هنری به روز شده و انیمیشن تقویت شده به لطف تیم هنری با استعداد و فناوری های پیشرفته دوران مدرن در این فرمت، به جلو حرکت می کند.
X-Men ’97 بسیاری از چیزهایی را به درستی انجام می دهد که فیلم های X-Men احتمالاً انجام ندادند، زیرا تمام بازیگرانش لحظات خاص خود را دارند و روابط بین فردی آن ها در طول داستان هایی که هنوز زمان زیادی را برای دیگر قهرمانان و شروران و یک داستان کلی که سرنوشت گونه جهش یافته را بررسی می کند، جشن گرفته می شوند.
در مجموع، این به X-Men ’97 جذابیت منحصر به فردی می بخشد که پتانسیل لذت بردن را برای کسانی که قبلاً به طور کامل با مجموعه های ابرقهرمانی ارتباط برقرار نکرده اند، باز می کند و آن را به یک سریال ابرقهرمانی برای غیر طرفداران تبدیل می کند، حتی اگر فقط در حد قدردانی از هنر و جلوه های بصری برخی از صحنه های چشمگیر آن باشد.
این مجموعه های ابرقهرمانی که مورد بررسی قرار گرفتند، به وضوح نشان می دهند که ژانر ابرقهرمانیمی ظرفیت های زیادی برای جذب مخاطبان فراتر از طرفداران سنیدی دارد. با رویکردهای نوآورانه، داستان سرایی عمیق و شخصیت پردازی پیچیده، این سریال ها ثابت می کنند که می توانند تجربه ای غنی و متفاوت را حتی برای کسانی که از کلیشه های ژانر خسته شده اند، ارائه دهند و به این ترتیب، افق های جدیدی را در دنیای سرگرمی باز می کنند.