با در نظر گرفتن اینکه من تا شش سال بعد از انتشار اولیه Magic: The Gathering به دنیا نیومده بودم، در ابتدای کار این بازی کارتی کلکسیونی و اوج محبوبیت اولش حضور نداشتم. اما، بازیکن روز اول بازی کارتی کوتاه مدت Artifact از Valve بودم، که البته اون سرمایه گذاری زمانی، همونطور که می تونید تصور کنید، نتیجه ای نداشت. امروز، می خواهم درباره Riftbound تجربه اولیه خودم صحبت کنم.
همیشه یک میل درونی در من وجود داشته که یک بازی رقابتی رو از همون ابتدا بازی کنم قبل از اینکه سد دانش و مهارت میانگین برای یک بازیکن جدید اونقدر زیاد بشه که نتونه ازش بگذره. به عنوان یک کهنه کار 12 ساله League of Legends، وقتی Riot بازی کارتی فیزیکی خودش، Riftbound رو معرفی کرد، بلافاصله آماده بودم که شروع کنم، با اشتیاق برای اینکه از همون ابتدا بازی کنم به جای اینکه سال ها بعد در بین هیاهو گم بشم.
من و یک دوستم تصمیم گرفتیم در یک رویداد معرفی (لانچ) در فروشگاه بازی محلیمون شرکت کنیم. در ازای یک هزینه، یک دست کارت از پیش ساخته (پریکان) و سه بسته بوستر دریافت می کنید. فرمت بازی یک نوع مینی بوستر درفت بود به ما اجازه داده شد که کارت هایی رو از پریکان خودمون با کارت هایی که از بسته های بوستر کشیده بودیم، عوض کنیم.
Riftbound تجربه اولیه؛ متا از روز اول
همانطور که در تصویر زیر مشاهده می کنید، کارت های بازی با طراحی های منحصربه فرد، جلوه ای خاص به تجربه Riftbound می بخشند.

این کارت ها، از جمله کارت های آهری، نقش کلیدی در استراتژی های بازی ایفا می کنند و هر کدام قابلیت های خاص خود را دارند.
بازی کردن یک بازی کارتی در روز اول واقعا حس عجیبی داره. همونطور که انتظار دارید، سوالات زیادی در مورد قوانین و ظرافت های تعامل کارت ها وجود داشت. همه قبل از تورنمنت تلاش می کردند خودشون رو آموزش بدن، اما بدون بازی کردن فعالانه چند دست بازی، فقط مقدار محدودی اطلاعات می تونید جذب کنید.
Riftbound در ماه اوت در چین و در هالووین به صورت جهانی منتشر شد. اون چند ماه انحصار چینی، متا (استراتژی رایج) تورنمنت روز اول ما رو شکل داد، که واقعا خنده دار بود. از ما خواسته شد تا پریکان خودمون رو انتخاب کنیم (ویکتور، جینکس یا لی سین)، و حداقل 85 درصد از شرکت کننده ها ویکتور رو انتخاب کردند (خودم هم شامل می شدم) چون تفکر رایج این بود که ویکتور بهترین در بین سه دست کارت موجود بود. حتما همه ما یک ویدیوها رو دیده بودیم.
اینترنت در این زمینه می تونه یک شمشیر دو لبه باشه. یک برابرکننده عالی دانش هست، اما اطلاعات کامل می تونه خلاقیت رو در موقعیت هایی مثل این خفه کنه. اگه همه دارن از دک های موجود کپی می کنن (نت دکینگ)، هیچکس تئوری سازی نمی کنه. در مورد من، همیشه ذهن افتضاحی برای ساختن دک داشتم، بنابراین یک مجموعه از دانش موجود برای استفاده، برای من کاملا مناسب بود.
در حالی که من شب قبلش یکم تحقیق کرده بودم، بعضی از حریفانم فراتر از این هم رفتند تقریبا هر ویدیوی (VOD) چینی رو از تورنمنت های منطقه ای مختلفی که در اون منطقه برگزار شده بود، بررسی کرده بودند. به طور کنایه آمیزی، با وجود اینکه چند روز بعد از انتشار بازی داشتم بازی می کردم، از نظر دانش در موقعیت نامساعدی بودم.
یکی دیگه از حریفانم شروع کرد به گفتن آمار دک های برنده از تورنمنت های چینی، که به نظرم بامزه بود. کای سا به سرعت به یک نیروی غالب در متا تبدیل شده، و اکثر تورنمنت ها رو برنده شده. از آنچه خوندم، مسابقات هفتگی محلی در سراسر جهان پر از بازیکنان کای سا شده.
Riftbound تجربه اولیه و نت دکینگ سریع
در ادامه، تصویری از یکی از کارت های قدرتمند و محبوب در متا، یعنی کای سا، را مشاهده می کنید.

کارت کای سا، همانطور که در مقاله اشاره شد، به سرعت به یکی از نیروهای غالب در بازی تبدیل شده است.
خیلی زود برای من روشن شد که فرهنگ لیست رتبه بندی (تیر لیست) بازی های رقابتی چندنفره در بازی های کارتی کلکسیونی هم صدق می کنه. من لزوما مخالفش نیستم همه می خوان بهترین بازیکنی باشن که می تونن اما انطباق سریع بین بازیکنان یک بازی جدید، دیدنش از نزدیک جالب بود.
در اولین بازیم، بلافاصله متوجه شدم که سقف مهارت Riftbound از تعادل بین بازی کردن برای هر دو میدان نبرد می آد. می تونید برای امتیازات آسان به یک میدان نبرد حمله کنید، اما باید آماده باشید تا با واحد های میان رده قدرتمند حریفتون مقابله کنید، وگرنه هرگز نیروی کافی برای مقابله با کنترل میدان نبردشون رو نخواهید داشت.
در اولین حضورم در Riftbound، نتیجه 0-2 شد، و بعد هم اولین بازی از سری دومم رو باختم. اما، بعد از سه بازی در برابر ویکتور، شروع کردم به فهمیدن بعضی از ظرافت های مسابقه آینه ای (میرور مچاپ) و موفق شدم بازی بعدی رو ببرم، و سری رو مساوی کنم (ما وقت نداشتیم سری رو قبل از دور بعدی تموم کنیم).
سومین و آخرین بازی من در برابر لی سین بود، یک دکی که تا به حال ندیده بودم. من اشتباه کردم و خیلی سریع بازی کردم در حالی که حریفم کارت هاش رو قوی تر می کرد (باف می کرد)، و بعد دیدم که نمی تونم در میان بازی (میدگیم) در برابر کارت های عظیم برنده بشم. من تورنمنت اول Riftbound خودم رو با نتیجه 0-1-2 تموم کردم، و متوجه شدم که خیلی چیزها در مورد بازی باید یاد بگیرم.
همچنین متوجه شدم که ویکتور احتمالا برای من دک مناسبی برای طولانی مدت نیست. در اعماق وجودم، من یک بازیکن زو هستم. دوست ندارم چند دور رو صرف تنظیم یک کمبوی عالی کنم. می خوام زود امتیاز بگیرم و می خوام از همون دور اول حریفم رو تحت فشار بذارم. چند تا کارت خوب برای این سبک بازی در دک بوسترم پیدا کردم، مثل Warwick و Miss Fortune.
Riftbound یک بازی سرگرم کننده هست، و مشتاقم ببینم چطور در ماه های آینده پیشرفت می کنم.
در این مطلب، به بررسی جزئیات تجربه ابتدایی خود در بازی کارتی Riftbound پرداختیم، از چالش های متا و پدیده نت دکینگ در روزهای اول انتشار گرفته تا درس هایی که از مسابقات آموخته شد. این سفر اولیه نشان داد که حتی در یک بازی جدید، سرعت سازگاری بازیکنان و شکل گیری استراتژی های غالب چقدر بالاست، و چگونه هر بازیکن می تواند با کشف سبک بازی خود، به پیشرفت در دنیای رقابتی این عنوان امیدوار باشد.
I Attended A Riftbound Launch Tournament, And Realised How Surreal Day One Of A TCG Is