بازی The Elder Scrolls 4: Oblivion با نصب مودی که تمام شخصیت ها را به گوسفند تبدیل می کند، تجربه منحصربه فردی را رقم زد، هرچند این تغییرات در نهایت Oblivion گوسفند بازی را خراب کرد و پیشرفت داستان اصلی را مختل ساخت. این مقاله به جزئیات این ماجراجویی عجیب و خنده دار می پردازد.
بعضی از ماجراجوها به داشتن یه دختر تو هر بندر، یه متحد تو هر انجمن، و یه تیر تو هر زانو افتخار می کنن. تو بازی کردن من The Elder Scrolls 4: Oblivion؟ نه زیاد. من تو Tap and Tack اولاف (Olav) نشستم، یه آبجوی خوشمزه می خورم، در حالی که صدای ملایم گوسفندای مشتری هاش دور و برم پیچیده. همه شون گوسفندن، می بینید. حتی اولاف بیچاره و بی گناه هم حالا فقط گوشت و پشمه. می دونید، من یه کتاب ممنوعه رو خوندم، رازهاشو یاد گرفتم، و حالا تمام جمعیت Cyrodiil گوسفند شدن. این مود بازی Futurama که “Hilarity” نام داره، زندگی من رو در Tamriel تغییر داد. واقعا می توانم بگویم که Oblivion گوسفند بازی را خراب کرد، اما به شیوه ای فوق العاده سرگرم کننده.
تعداد دفعاتی که Oblivion رو بازی کردم از دستم در رفته. دیالوگ های شروع Patrick Stewart رو از حفظ بلدم، بیشتر از اون چیزی که بقیه شام گرم خوردن، دروازه های Oblivion رو بستم، و برای خیلی از این دوره ها مود نصب کردم. ولی فکر نمی کنم تا حالا بیشتر از یاد گرفتن ورد های کتاب جادو ‘Fun With Magic’ بهم خوش گذشته باشه. این مود کلی طلسم هرج و مرج زا بهتون یاد میده که باهاش می تونید هرج و مرج رو روی شهروندان بیچاره Tamriel پیاده کنید. منظورم اینه که می تونید دنبال Daedra برید، ولی کجاش سرگرم کننده ست؟
وقتی Oblivion گوسفند بازی را خراب کرد؛ خواب قاتل
تصویری از دنیای وسیع و گاه عجیب Oblivion که همیشه میزبان ماجراهای غیرمنتظره است.

(اعتبار تصویر: Bethesda Softworks)
این نما، زیبایی های بصری بازی را به نمایش می گذارد که حتی با وجود مودهای عجیب، همچنان جذابیت خود را حفظ می کند.نوک تیز جادو
در دنیای Cyrodiil، موجوداتی مانند تک شاخ ها می توانند هم زیبا و هم بسیار خطرناک باشند، خصوصا وقتی جادو آنها را تحت تاثیر قرار دهد.

(اعتبار تصویر: Bethesda Softworks)
این موجودات مرموز و باشکوه، حتی در حالت عادی هم می توانند چالش برانگیز باشند، چه رسد به زمانی که به قاتلی بی رحم تبدیل شوند.
بعد از 8 ساعت تعقیب شدن توسط یه تک شاخ قاتل تو Oblivion Remastered، بین “ما برگشتیم” و “لطفا منو نجات بده” گیر کردم.
من Hilarity رو با بهترین نیت ها نصب کردم. فکر می کردم خیلی بامزه میشه اگه بدوم وسط یه دروازه Oblivion و کاملا سالم بیرون بیام، در حالی که تمام دیوهای داخلش به شکل گوسفند در اومده باشن. ولی انقدر دور نرفتم. اراده ام سست شد و تسلیم وسوسه شدم. راستش رو بخواهید، حتی از مغازه طلسم فروشی تخفیف دار ادگار واترین (Edgar Vautrine) هم بیرون نیومده بودم که اون بریتون بی گناه رو به یه پستاندار پشمالو تبدیل کردم. ببخشید، ادی (Eddie). کینه ای نیست، درسته؟
قبل از اینکه خورشید غروب کنه، تمام شهر Imperial City به گوسفند تبدیل شده بود. هیچ نگهبانی نمی تونست جلوی منو برای دزدیدن هرچیزی که می خواستم بگیره، چون سم های شکافته نمی تونن شمشیر بکشن. مغازه دارهای هم قد زانو، از پشت مردمک های مستطیلی با غمگینی تماشا می کردن که چطور من اجناسشون رو غارت می کردم. تا این لحظه داشتم خیلی خوش می گذروندم، تصور می کردم کالیندیل (Calindil) و اورلین وا (Aurelinwae) بیچاره چطور ناامیدانه سعی می کنن کمک بخوان وقتی من انتخاب های خودم رو از بین اجناسشون برمی داشتم. شوکشون رو تصور می کردم وقتی تنها چیزی که از دهانشون بیرون می اومد، صداهای ملایم گوسفند بود. وحشتی که وقتی به همدیگه نگاه می کنن و می فهمن هر دو گوسفندن. فقط با فکر کردن بهش داشتم ریز ریز می خندیدم. در نهایت، Oblivion گوسفند بازی را خراب کرد، اما این خرابکاری برایم بسیار سرگرم کننده بود. اما غرورم سریع برگشت و کار دستم داد.
سفرهای پربار در خارج از پایتخت، نشان دهنده گستردگی دنیای بازی است که در هر گوشه آن، ماجراهای جدیدی انتظار می کشد.

(اعتبار تصویر: Bethesda Softworks)
مناظر طبیعی و معماری منحصر به فرد Cyrodiil، حتی با وجود ساکنانی پشمالو، جذابیت خاص خود را دارد.
سفرهای من به خارج از پایتخت پربار بود. این طلسم نه تنها هدف رو به گوسفند تبدیل می کنه، بلکه هرگونه خصومت رو هم از بین می بره. حدس می زنم گوسفندها موجودات ذاتا آرومی هستن و توسعه دهندگان به خلاقیت مودسازها موقع نوشتن اسکریپت های رفتار گوسفندی فکر نکرده بودن. یه درگیری تو جاده؟ گوسفند. یه لشکر گابلین؟ یکی رو به گوسفند تبدیل کن، و بقیه به جای تو، به دلایلی به اون حمله می کنن. یه خرابه Ayleid که حسابی ترسناکه، پر از هیولاها و ماجراجوهای عصبانی؟ گوسفند، گوسفند، گوسفند. من همه شون رو زنده گذاشتم، البته تبدیل شده. به راستی، اینگونه Oblivion گوسفند بازی را خراب کرد و آن را برای من عجیب تر و خنده دارتر کرد.
شاید یه سری غارت ها رو از دست داده باشم، ولی هنوز با چیزی که بازی رو خراب کنه روبرو نشده بودم. البته، من رئیس انجمن جادوگرها رو به گوسفند تبدیل کرده بودم و فهمیدم که نتیجه اش این شد که ماموریت قفل شده، ولی به هر حال من از اون قوی تر بودم. اون در برابر حملات من ناتوان بود و حالا محکوم شده که تا ابد تنها تو اتاق مطالعه اش بع بع کنه. این یعنی Oblivion گوسفند بازی را خراب کرد و مسیر اصلی داستان را کاملا تغییر داد.
Oblivion گوسفند بازی را خراب کرد؛ درد دل ها با صدای بع بع
نمایی از شهرهایی که با طلسم های قدرتمند، شکل و شمایلی کاملا جدید به خود گرفته اند و تجربه ای متفاوت را برای بازیکن رقم می زنند.

(اعتبار تصویر: Bethesda Softworks)
تغییرات عمیق در ساختار اجتماعی و بصری شهرها، عمق تاثیر مود “Hilarity” را بر دنیای بازی نشان می دهد.شهر Imperial City رو به گوسفند تبدیل کرده بودم و بسیاری از شهرهای دیگه رو «بع بع» کرده بودم (متروک کرده بودم).
امپراتور از این بلای گوسفندی در امان موند، چون من فقط وقتی تونستم طلسم های مود شده رو یاد بگیرم که به خود Imperial City رسیدم، ولی بقیه شخصیت های اصلی ماموریت اصلی این شانس رو نداشتن. Imperial City رو به گوسفند تبدیل کرده بودم و بسیاری از شهرهای دیگه رو «بع بع» کرده بودم (متروک کرده بودم). بعدی تو لیست من، رام کردن Daedraهایی بود که Tamriel رو آزار می دادن و آوردن یه عصر جدید صلح و رفاه برای Cyrodiil. این تا زمانی بود که به Weynon Priory رسیدم. اینجا محتاط بودم. حتی یک راهب رو هم به گوسفند تبدیل نکردم تا وقتی که دستور پیدا کردن مارتین (Martin) تو Kvatch رو دریافت کردم. این نبوغ یه جادوگر بزرگه. مشکل این بود که بعد از دریافت ماموریت، دست های جادویی ام رو روی عبادت کننده ها به کار بردم. شکایت کنید ازم – بامزه است! یک صومعه که کاملا توسط گوسفندها اداره می شد، نشان داد که چگونه Oblivion گوسفند بازی را خراب کرد.
یه صومعه که کاملا توسط گوسفندها اداره میشه! می تونید یه کمدی موقعیت در موردش بنویسید. می تونستن لباس های کشیشی کوچولو بپوشن و – خب، منظورم رو می فهمید. ولی اینجا بود که ماجراجویی من شروع به از هم پاشیدن کرد.
مسیرهای پرپیچ و خم ماجراجویی در Oblivion، گاه به بن بست هایی غیرمنتظره ختم می شوند که بازیکن را درگیر چالش های جدیدی می کند.

(اعتبار تصویر: Bethesda Softworks)
این تصاویر، تلخی ناشی از ناتوانی در پیشبرد داستان اصلی را بازتاب می دهد، در حالی که اطراف هنوز پر از موجودات پشمالو است.
می بینید، بعد از اینکه دروازه Oblivion رو تو Kvatch می بندید و برادر مارتین (Martin) رو از دست شیاطین مهاجم نجات می دید، باید قبل از رفتن به Cloud Ruler Temple برگردید به صومعه. با فراموش کردن این جزئیات، دیگه نتونستم پیش برم. ژافری (Jauffre) هنوز اونجا بود و یه جور درخواست برای چمن یا پایان بدبختیش یا هر دو رو بع بع می کرد، ولی نمی تونست بهم بگه که Amulet of Kings دزدیده شده و بنابراین من نمی تونستم ماموریت رو ادامه بدم. این وضعیت به خوبی نشان داد که Oblivion گوسفند بازی را خراب کرد.
اینطوریه که الان اینجا تو Tap and Tack، غرق غم و اندوهم، در حالی که گوسفندها دورم هستن. ده ها دروازه Oblivion رو بستم، هیولاهای قدرتمند رو به گیاهخواران بی خطر تبدیل کردم، ولی دیدگاه من از یه دنیای صلح آمیز بی ثمره است. حالا که خودم رو از کمک به مارتین سپتیم (Martin Septim) برای دنبال کردن سرنوشتش محروم کردم، همه چیز یه کم بی معنی به نظر میرسه. اونم الان یه گوسفنده – وقتی فهمیدم چی کار کردم، کلافه شدم و طلسم رو روش انداختم. آیا بده که حتی نمی تونم تشخیص بدم کدومش اونه و کدومش ژافری (Jauffre)؟ به نظر می رسه که Oblivion گوسفند بازی را خراب کرد و راه برگشتی برای من نیست.
اگه شما هم می خواید با حداقل قدرت جادویی، حداکثر شیطنت رو بکنید، پیشنهاد می کنم صفحات Fun With Magic رو ورق بزنید. اما قبل از اینکه با طلسم قدیمی تبدیل به گوسفند (Sheep Polymorph) زیادی عجولانه رفتار کنید، به کارهاتون فکر کنید. می تونید به جای اون، غول های تایتان رو احضار کنید، که احتمالا اثرات مخرب کمتری داره. طوفان هایی که می تونید احضار کنید هم دیدنی هستن. اما قوی ترین طلسم ها اغلب ساده ترین ها هستن. و همونطور که من فهمیدم، تنهاترین ها.
در این متن, تجربه منحصربه فردی از بازی The Elder Scrolls 4: Oblivion را مرور کردیم که چگونه یک مود جادویی توانست تمام دنیای Cyrodiil را دگرگون کند. از هرج و مرج های اولیه و خنده دار گرفته تا بن بست های داستانی که ناشی از این تغییرات بود، دیدیم که چگونه مرزهای بازی های ویدیویی می توانند با خلاقیت بازیکنان و توسعه دهندگان مود، تا چه حد گسترده شوند و تجربیاتی کاملا جدید و فراموش نشدنی را رقم بزنند، حتی اگر به قیمت “خراب کردن” بازی تمام شود.
I turned every Oblivion NPC into a sheep and broke the game, but I can only blame myself